loading...
راهی برای رسیدن به موفقیت فردی
علی صدیقی بازدید : 61 جمعه 11 آبان 1397 نظرات (0)

دست‌یابی به موفقیت سخت است ولی سخت‌تر از آن حفظ موفقیت است. افراد پیش‌رو عادت‌های مشترکی برای حفظ موفقیت و بقا در میدان رقابت دارند.

 

حقیقت ساده‌ای که وجود دارد این است که اغلب ثروتمندان عادت‌های متفاوتی از مردم عادی دارند. البته که این عادت‌ها برای همه قابل دست‌یابی است. پرورش این عادت‌ها احتمال پیدا کردن موفقیت را افزایش می‌دهند. شاید در نگاه اول این کار سخت به نظر برسد، ولی با تلاش اندکی هر کسی می‌تواند خود را با آن‌ها وفق دهد.

اگر بخواهیم دقیق‌تر موضوع را بررسی کنیم باید به این نکته توجه کنیم که افراد پس از موفقیت چگونه آن را حفظ می‌کنند. در ادامه نگاه عمیق‌تری به عادت‌های مشترک اغلب افراد ثروتمند نه تنها برای کسب ثروت بلکه بعد از آن نیز خواهیم داشت. با پرورش این عادت‌ها در زندگی شخصی می‌توان به موفقیت‌های قابل توجهی دست یافت.

سحرخیزی

اغلب افراد موفقی چون اوپرا وینفری مجری معروف، ریچارد برانسون بنیان‌گذار ویرجین گروپ، جک دورسیهم‌بنیانگذار توئیتر و تیم کوک مدیر عامل اپل عادت مشترکی دارند. همه‌ی آن‌‌ها صبح زود قبل از ساعت ۵ از خواب بر می‌خیزند. افراد ذکر شده همواره سحرخیز هستند، زیرا روز‌های کاری آن‌ها مملو از مسئولیت‌های فشرده و تصمیم‌های سخت است. آن‌ها می‌دانند که به طور معمول سحرخیزی زمان خالی بیش‌تری قبل از شروع کار می‌دهد و برای هر کاری آماده‌تر از دیگران خواهند بود.

هدفمندی

شاید گمان کنید که بعد از کسب موفقیت زمان لذت بردن از زندگی فرا رسیده است و هدفمندی بی‌معنی خواهد بود. افراد موفق به هر چه می‌خواسته‌اند رسیده‌اند. ولی در واقع یکی از راز‌های موفقیت بلند مدت ثروتمندان این است که آن‌‌ها همواره هدف‌های خود را تنظیم می‌کنند و پیوسته تلاش می‌کنند.

شاید زمانی هدف آن‌ها میلیونر شدن بوده است اما پس از رسیدن به آن هدف‌های بعدی را متناسب با وضعیت فعلی تنظیم می‌کنند. این هدف‌ها می‌توانند مادی یا بشردوستانه باشند. صرف نظر از هر چه که می‌‌تواند باشد، ثروتمندان همواره به اهمیت اهداف و روحیه تلاش پیوسته تاکید دارند.

یادگیری مستمر

یادگیری مستمر

کسب موفقیت‌ در وهله‌ی اول نیازمند یادگیری تخصص‌‌های بسیاری است. اشخاص باید در ابتدا تخصص صنف خود را یاد بگیرند، از بزرگان پیشه‌ی خود درس گرفته و همواره اطلاعات خود را به روز نگه دارند.

مرگ واقعی با توقف یادگیری آغاز می‌شود

بنابراین عادت به یادگیری پیوسته نباید هرگز به فراموشی سپرده شود. به گفته آلبرت انیشتین: «هرگاه یادگیری را متوقف کنید مرگ شما آغاز می‌شود». ثروتمندان پیش‌رو می‌دانند که چگونه در حوزه‌ی کاری خود دوام بیاورند. بدین منظور آن‌ها باید پیوسته یاد بگیرند و خود را با شرایط جدید وفق دهند. آن‌ها همواره از جریان وقایع جدید مطلع می‌شوند و به دنبال منابعی برای یادگیری بیش‌تر و عمیق‌تر هستند.

استراحت

اغلب ثروتمندان پیش‌رو راز و رمز‌های موفقیت خودشان را دارند. همه‌ی این موارد مربوط به پول نیست؛ بلکه درباره‌ی لذت بردن از زندگی و حفظ انگیزه برای تلاش مستمر است. بدین منظور آن‌ها استراحت‌های منظمی دارند تا بتوانند همواره سرزنده بوده و خلاقیت خودشان را حفظ کنند.

مقاله‌های مرتبط:

  • درس‌هایی که می‌توان از یک درصد افراد موفق فرا گرفت
  • ۸ عادت تضمین‌کننده موفقیت

 

هرگز نباید تعطیلی کار را احمقانه تصور کرد. استراحت‌های منظم باعث می‌شود آن‌ها بتوانند بازدهی خود را حفظ کنند . ثروتمندان پیش‌رو می‌دانند که با اندکی استراحت می‌توان کارها را بهتر و خلاقانه‌تر انجام داد. بنابراین چه به تعطیلات می‌روید یا با دوستان خود وقت‌گذرانی می‌کنید یا خرید برای شما لذت‌بخش است، ارزش کنار گذاشتن کار و پذیرفتن اندکی خسارت مادی را دارد.

شبکه‌سازی

شبکه‌سازی

کمتر کسی را می‌تـوان یافت که بدون کمک دیگران به موفقیت رسیده باشد. کسب ثروت و موفقیت مستلزم حجم عظیمی از تلاش و روابط است. برای حفظ موفقیت افراد بزرگ همواره به شبکه‌سازی پرداخته و روابط اجتماعی خود را حفظ می‌کنند. شبکه‌سازی نه فقط به منظور برپاسازی کسب و کاری عظیم بلکه برای درک رابطه‌ی روابط اجتماعی و موفقیت پایدار بسیار ضروری است.    

تعهد

اغلب افراد گمان می‌کنند که برای موفقیت‌های بزرگ باید بی‌رحم بود. اما اگر درست نگاه کنیم ثروتمندان پیش‌رو (البته کسانی که با رنج و زحمت به جایی رسیده‌اند)، همواره به مسئولیت‌های اجتماعی پایبند بوده‌اند. به قول معروف از هر دستی بدهی از همان دست خواهی گرفت. کمک به دیگران به معنای هدر کردن پول نیست بلکه منفعت‌های مادی و معنوی بلند مدتی به همراه دارد. خرید‌ ماشین‌های لوکس لذت‌بخش است ولی اگر جامعه رشد نکند درد آسیب‌های اجتماعی لذت این خوشی را تلخ خواهد کرد.

 

 

منبع: زومیت

علی صدیقی بازدید : 42 پنجشنبه 10 آبان 1397 نظرات (0)

آیا می‌دانید موفقیت شغلی چیست؟ و اگر بله، این را هم می‌دانید که چگونه می‌توانید در کار خود موفق باشید؟ همه ما آرزو داریم تا در بخش‌های مختلف زندگی‌مان مخصوصا شغل و تخصصی که داریم یک انسان موفق باشیم. اما آیا برای دستیابی به موفقیت باید بیشتر کار کنیم؟ باید مادرزادی باهوش‌تر می‌بودیم؟ آیا ریسک کردن باعث موفقیت می‌شود یا ریسک نکردن؟

این سوالی است که همیشه در ذهن همه ما وجود داشته و دارد. سوالی که دائما در حال کلنجار رفتن برای یافتن پاسخش هستیم. ما در مجله موفقیت واگویه قصد داریم تا در این مطلب کوتاه، درباره موفقی شغلی صحبت کنیم. با ما همراه باشید.

موفقیت چیست؟

موفقیت از نظر لغوی یعنی «تحقق یک هدف خاص». برای موفق بودن، باید بتوانید به یک هدف از پیش تعیین شده دست پیدا کنید و از نتیجه‌ی نهایی هم خشنود باشید.

براساس نتایج یک نظرسنجی که با عنوان «اسرار موفقیت شغلی در خاورمیانه و آفریقای شمالی» انجام شد، عوامل مختلفی موجب موفقیت می‌شوند. پاسخ‌های دریافتی از شرکت‌کنندگان، که هرکدام‌شان از حرفه‌ای‌های شغل خود بودند، حاکی از ارتباط نزدیک این عوامل متنوع است.

اکثر شرکت‌کنندگان ادعا کردند موفق واقعی کسی است که خلاق، مبدع و پیشگام باشد. یک‌چهارم این افراد اظهار داشتند موفقیت‌شان حاصل فعالیت در کسب‌وکاری است که عاشقش هستند؛ و جالب اینکه، فقط عده‌ی معدودی (۵.۶ درصد) به عواملی چون ثروت و دارایی در تعریف موفقیت اشاره نمودند.

حالا که فهمیدیم موفقیت چیست، طبیعتا موفقیت شغلی هم محقق شدن همین تعریف در زمینه کاری خواهد بود. اگر در شغل خود در زمان مطولب به اهداف مورد نظرتان دست یابید، قطعا انسان موفقی هستید؛ چه یک کارمند باشید، چه یک مدیر عالی و چه یک کارآفرین سخت‌کوش. در ادامه همراه ما باشید تا توصیه‌هایی را برای نیل به سمت موفقیت شغلی برای شما بازگو کنیم.

۱. ارتباطات قوی بسازید یا به قولی شبکه سازی کنید

۹ نفر از هر ۱۰ شرکت‌کننده در نظرسنجی که از آن یاد کردیم، بر این باور بودند که «شبکه‌سازی و حفظ روابط» نقش تعیین کننده‌ای در موفقیت‌‌شان داشته است. در هر شغلی، حرفه‌ای‌ترها خوب می‌دانند که موفقیت شغلی با تک‌روی ممکن نیست. افراد موفق برای ایجاد و پرورش روابط پایدار، وقت و انرژی صرف می‌کنند و یک شبکه‌ی ارتباطی متشکل از افراد توانمند و معتمد تشکیل می‌دهند تا مسیر موفقیت را برای خود هموارتر کنند. البته، توجه داشته باشید که چنین روابطی باید بر مبنای اعتماد، صداقت، درستکاری و ارزش‌های مشترک بنا شود.

۲. برای دستیابی به موفقیت شغلی باید سخت کوش باشید

موفقیت مستلزم سرسپردگی به هدف است. به بیان دیگر، باید به این باور برسید که حتی اگر تمام دنیا در مسیرتان مانع‌تراشی کنند، باز هم می‌توانید به مقصدتان برسید. حدود یک‌سوم شرکت‌کنندگان (۲۹.۱ درصد) در نظرسنجی که از آن یاد کردیم، ویژگی سخت‌کوشی را علت موفقیت خود دانستند و فقط عده‌ی معدودی به عامل هوش (۵.۶ درصد) و شانس (۳.۶ درصد) اشاره کردند.

معنی سخت‌کوشی این نیست که کورکورانه قدم بردارید و خودتان را بدون آینده نگری به موانع بکوبید، بلکه باید بدانید چه زمانی به کمک احتیاج دارید و قبل از اینکه خیلی دیر شود، کمک بخواهید. سخت‌کوشی یعنی بدون هیچ شک و تردیدی در مسیر تحقق هدف‌تان قدم بردارید و هرآنچه را که لازم می‌بینید انجام بدهید.

افراد سخت‌کوش به نقاط ضعف خود، هم از لحاظ دانش و هم توانایی و مهارت اذعان دارند، و با پشتکار می‌کوشند که این نقص‌ها را برطرف کنند. دقیقا هم به همین علت است که چنین افرادی در مقایسه با کسانی که مثل کبک سرشان را زیر برف می‌کنند، موفق‌ترند.

۳. به طور مداوم یاد بگیرید تا به موفقیت شغلی برسید

به گفته‌ی الوین تافلر، نویسنده و آینده‌پژوه آمریکایی: «بی‌سوادان قرن بیست‌ویکم کسانی نیستند که توانایی خواندن و نوشتن ندارند، بلکه کسانی هستند که نمی‌توانند یاد بگیرند، آموخته‌های قبلی را دور بریزند و مجددا برای یادگیری اقدام کنند.»

تحصیل و یادگیری هر دو پیش از اشتغال آغاز می‌شوند و نقش مهمی در موفقیت افراد شاغل ایفا می‌کنند. برترین منابع آموزشی جهت پیشرفت شغلی از دیدگاه شرکت‌کنندگان در نظرسنجی که از آن یاد شد، به ترتیب اهمیت عبارتند از: دروس دانشگاهی یا دوره‌های آموزش حرفه‌ای (۱۶.۳ درصد)، دروس آنلاین (۱۰ درصد)، کتاب‌ (۹.۶ درصد)، وب‌سایت‌های تخصصی مشاغل (۷.۵ درصد)، انجمن‌ها یا تالارهای گفت‌وگوی آنلاین (۷.۱ درصد)، کنفرانس‌ها و همایش‌ها (۴.۳ درصد) و مجلات و نشریات تخصصی حوزه‌ی کسب‌وکار (۲.۷ درصد).

۴. منابع اطلاعاتی مرتبط با شغل‌تان را مطالعه کنید

۷۷.۹ درصد شرکت‌کنندگان در نظرسنجی که از آن یاد شد، خاطرنشان کردند که به مطالعه‌ی مداوم عادت دارند و ۶۹.۶ درصد از نقش حیاتی مطالعه در پیشرفت شغلی سخن گفتند. علاوه بر مطالعه‌ی منابعی که به‌طور کلی پیرامون موضوع کسب‌وکار نوشته شده‌اند، به منابع دیگری که به‌طور تخصصی‌تر به شاخه‌ی شغلی خودتان پرداخته‌اند نیز رجوع کنید.

۵. در کلاس‌های آنلاین شرکت کنید

با شرکت در کلاس‌های آموزشی می‌توانید در یک محیط کاملا ساختار یافته، از دیدگاه کارشناسان بهره ببرید و در گفت‌وگوهای سالم شرکت کنید. چنانچه به هر علتی قادر به شرکت در کلاس‌های حضوری نیستید، می‌توانید در کلاس‌های آنلاین نام‌نویسی کنید. ۳۹.۳ درصد شرکت‌کنندگان در نظرسنجی یاد شده، عنوان کردند که چنانچه این فرصت در اختیارشان قرار داده شود، نسبت به شرکت در کلاس‌های آنلاین بی‌علاقه نیستند.

۶. در جلسات گفت‌وگوی گروهی شرکت کنید

عضویت در یک گروه موجب افزایش و استمرار علاقه‌مندی و همچنین به چالش کشیده شدن و تقویت دانسته‌هایتان می‌شود. مثلا می‌توانید در یک باشگاه کتاب یا هر گروه دیگری با هر موضوعی که علاقه‌مند هستید، عضو شوید. فرقی هم نمی‌کند که این گروه‌ها آنلاین هستند یا غیرآنلاین. مهم‌ترین کارکرد گروه‌ها این است که با ایجاد مشارکت بین اعضا، موجب ارتقای دانش می‌شود. این روزها، بسیاری از مدیران و کارمندان با عضویت در گروه‌های تخصصی و شرکت در گفت‌وگوهای فنی می‌کوشند تا ضمن به اشتراک‌گذاری دانش خود، از دانش سایرین نیز بهره‌مند شوند.

نتیجه گیری

پس برای اینکه در به موفقیت شغلی دست یابید و از کارتان رضایت داشته باشید، ابتدا باید ببینید که چه تعریفی از موفقیت دارید. موفقیت شغلی برای بعضی‌ افراد یعنی بهبود وضعیت مالی یا مثلا دستیابی به موقعیت اجتماعی بالاتر، اما چنین دستاوردهایی در اکثر موارد موجب رضایت و خشنودی حقیقی نمی‌شوند. خلاصه‌ی کلام اینکه باید بدانید چه نوع موفقیتی واقعا موجب رضایت‌تان خواهد شد تا بتوانید با تعیین هدف نهایی و قرارگیری در مسیر تحقق هدف به آنچه مدنظرتان است، دست پیدا کنید.

 

 

 

نظر شما در مورد موفقیت شغلی چیست؟ به نظر شما دیگر چه عواملی می‌توانند در موفقیت شغلی کمک حال ما باشند؟ لطفا این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و حتما نظرات خودتان را نیز برایمان بنویسید.

 

 

منبع: واگویه

علی صدیقی بازدید : 41 پنجشنبه 10 آبان 1397 نظرات (0)

اگر تصمیم گرفته‌اید که به موفقیت شغلی دست یابید و در شغل تان پیشرفت کنید و تبدیل به بهترین آدم حرفه‌ای در حوزه کاری‌تان شوید خوب است این فهرست ۱۰ تایی را بخوانید و با این عادت‌های بهترین‌ها آشنا شوید.

موفقیت شغلی

۱. خوشبین باشید تا بهترین‌ها برایتان پیش بیاید

آدم‌های خوشبین پول بیشتری نسبت به بدبین‌‌ها به‌دست می‌‌آورند و مشکلات سلامتی کمتری مانند سرماخوردگی‌‌های، ریسک بیماری‌‌های قلبی عروقی دارند و در مجموع عمر طولانی‌‌تری دارند. اما مانند هر عادت دیگر، خوش‌بینی چیزی است که باید هر روز تمرین‌‌اش کنید. یادتان باشد به خاطر تمام داشته‌هایتان هر روز خدا را شکر کنید.

مطلب مرتبط: ۵ راز برندسازی که هر کسب و کار باید بداند

۲. فهرست کارهای روزانه‌تان را تنظیم کنید و بر طبق آن فعالیت کنید

برای انجام دادن همه‌‌ی چیزهایی که برای هر روز خود تعیین می‌‌کنید، لازم است بفهمید که چه نوع کاری را در زمان‌‌های مختلف روز و به بهترین شکل انجام ‌‌دهید و فهرست‌‌تان را متناسب با سبک‌‌تان تنظیم کنید.

۳. کنجکاوی کنید و سوال بپرسید تا به موفقیت شغلی برسید

بازیافتن حس کنجکاوی بچگی برای موفقیت مهم است، و خوشبختانه متخصصان می‌‌گویند ما می‌‌توانیم دوباره این ویژگی را یاد بگیریم. به سادگی با پرسیدن سوالات ته‌‌باز بیشتر شروع کنید. سوالاتی که با “چگونه”، “چه چیز”، چه زمانی”، “کجا” و “چرا” شروع می‌‌شوند نمی‌‌توانند با “بله” یا “نه” پاسخ داده شوند و بیشتر احتمال دارد که شما چیزی بیاموزید.

۴. برای خودتان با انجام کارهای موفقت‌آمیز شهرت جمع کنید

همیشه سعی کنید آدمی باشید که دیگران تحسین‌اش می‌کنند. و این حس تحسین دیگران برای شما شهرت به همراه می‌آورد. اگر تمام کارهای‌تان را تا انتها دنبال کنید و در هر زمینه‌ای صاحب یک اسم و شهرت شوید می‌توانید برای خودتانبرند شخصی بسازید و به موفقیت برسید.

مطلب مرتبط: رشد ارزش ویژه برند با اهرم فناوری دیجیتال

۵. جاه‌طلب باشید تا به اهداف‌تان برسید

جاه‌طلبی همیشه صفت منفی نیست. گاهی اوقات شماباید جاه‌طلب باشید تا ابزار موفقت خود و دیگران را فراهم کنید. سعی نکیند خودتان را با دیگران مقایسه کنید. این مقایسه هم به خودتان و هم به سایرین آسیب می‌زند. فقط جاه طلب باشید و مثل شکارچی به دنبال شکار موفقیت باشید.

۶. برای موفقیت شغلی خلاق باشید و ایده‌پردازی کنید

حتما لازم نیست چوب جادویی هری پاتر را داشته باشید و جادو کنید. فقط کافی است در مواجهه با رویدادهای کاری و شغلی متفاوت از دیگران بیندیشید و عمل کنید.

۷. دوست‌‌داشتنی‌‌ترین شخص در محل کار باشید

اشخاص دوست‌‌داشتنی پیشنهاد‌‌های کاری و ترفیع بیشتری می‌‌گیرند، زمانی که اشتباهی می‌‌کنند بیشتر احتمال دارد که بخشیده شوند و اشخاص آنچه آنها بگویند را انجام می‌‌دهند چون قابل اعتماد‌‌تر محسوب می‌‌شوند. خبر خوش این است که هر کسی با کمی تغییر عادات می‌‌تواند دوست‌‌داشتنی‌‌ترین شخص در محیط کار شود. با گفتن نکات خوب در مورد دیگران شروع کنید، زیرا وقتی شما چیزهای مثبت در مورد دیگران می‌‌گویید، آن گفته‌‌ها می‌‌توانند به خودتان هم سرایت کنند.

مطلب مرتبط: ۷ راهکار که اعتبار آنلاین کسب و کار خود را افزایش دهید

۸. خونسرد باشید هر چقدر هم مردد باشید

اعتماد به نفس نیازمند تمرین، ریسک‌‌پذیری حساب‌‌شده و تغییراتی در روش تفکرتان است. هیچ چیز مانند دست زدن به کاری که ریسک و شکست در بردارد اعتماد به نفس ایجاد نمی‌‌کند، پس از منطقه‌‌ی آسایش‌‌تان کم‌‌کم بیرون بیایید. اشخاص با اعتماد به نفس از کارهای کوچک شروع می‌‌کنند و به‌عمل کردن ادامه می‌‌دهند تا زمانی که با ریسک راحت‌‌تر می‌‌شوند.

۹. همیشه میز کارتان را منظم کنید

آن همکاری را که بسیار منظم و وقت‌‌شناس است و پروژه‌‌ها را با وقت اضافی تمام می‌‌کند می‌‌شناسید؟ یکی از رازهای اشخاص منظم سادگی است. اشخاص منظم از ابزارهای ساده‌‌ای استفاده می‌‌کنند تا به سادگی کارهایشان را مرتب کنند، مثل سبدهایی برای نگهداری رسیدهایی که لازم است بایگانی شوند، قبض‌‌هایی که لازم است پرداخت شوند و کتاب‌‌هایی که منتظر خوانده شدن هستند.

۱۰. خواب کافی داشته باشید

بهره‌‌ورترین افراد اهمیت خواب کافی را می‌‌دانند و عادات‌‌ مشخصی برای اطمینان از استراحت کافی دارند و همواره در بهترین حال‌‌شان هستند. برای شروع، اعتیادتان به ساعت زنگدار را ترک کنید و سعی کنید با زمان بدن تان کنار بیایید.

منبع : بازده
علی صدیقی بازدید : 61 چهارشنبه 09 آبان 1397 نظرات (0)

بيژن پاکزاد (15 فروردین 1323 ــ 27 فروردین 1390)، طراح و تولیدکننده سرشناس لباس‌های مردانه، عطر و ادکلن و يكي از عرضه كنندگان گران ترين اقلام و سفارشات، براي پولدارترين افراد از ملیت های مختلف است. محصولات او که با نام تجاری "بیژن" شناخته می شود، برنده جوايز برترين‌هاي جهان در عرصه عطر و ادكلن و مد و لباس براي طبقات مرفه بوده است.
 

سالهای اولیه زندگی و تحصیلات 

بیژن در 15 فروردین 1323 در خانواده ای فوق العاده ثروتمند - كه به قول خودش فرهنگ پول‌سازي و پول‌آفريني در آن نهادينه شده بود - درتهران متولد شد. خانواده بیژن جهت تحصيل او را به مدرسه ثروتمندان سوئيسی، يعني "Le Rosey " فرستادند و او در آنجا با شاهزاده هاي بزرگ مانند "پرنس ريتر" همكلاسي شد. درحقيقت تعداد زيادي از مشتريان سالهای بعد بيژن در همان مدرسه سوئيسي شناسايي و شكار شدند. بیژن همانجا دريافت كه سليقه ي آدم هاي پولدار چگونه است و به چه شكلي مي توان نظر آنها را براي خريد و سفارش اجناس به سوي خود جلب كرد.

بیژن در سن ۱۸ سالگی تصمیم گرفت به ادامه تحصیل در دانشگاه در رشته مهندسی شیمی بپردازد. او پس از پایان این دوره مهندسی، به تحصیل در رشته طراحی لباس در دانشگاه ميلز در شهر سنت گال پرداخت و بعد از آن يك گالري در اطراف شهر ميلان راه اندازي كرد. تحصیل در رشته بازاریابی آخرین حلقه زنجیر تحصیلات او بود.
 

مهاجرت به آمریکا و آغاز فعالیت های موفق تجاری

بیژن طراحی را در آلمان آموخت و در بازگشت به ایران اولین بوتیک مدرن و به قول خودش اولین بوتیک خارج از خرازی را به نام "پلنگ صورتی" در تهران تأسیس کرد، او سپس بوتیک دیگری به نام "سسیل جی" یا "نیکولا بلازی" گشود که اختصاصی ترین بوتیک تهران و محل خرید اعضای خانواده سلطنتی، دولتمردان و ثروتمندان ایران بود.

بیژن در سن 29 سالگی به آمریکا مهاجرت کرد و 3 سال بعد بوتیک مشهور خود را افتتاح نمود. این بوتیک که در واقع یک کاخ به سبک مدیترانه اى است، کمی بعدتر گرانترین فروشگاه دنیا نام گرفت.

بیژن در این فروشگاه که طراحی محصولات آن را شخصاً برعهده داشت، عمدتاً لباس، عطر و ادکلن به مشتریان سرشناس خود ارایه می کرد. تحصیلات او در کنار تجارب ارزشمندش از شناخت علائق و سبک زندگی ثروتمندان و نیز خلاقیت منحصر به فردش، منجر به تولید محصولات جذابی شد که به زودی شهرت او را دو چندان ساخت.

طراحی های منحصر به فرد بیژن نه تنها برایش جوایز متعددی به ارمغان آورد بلکه بسیاری از مردان مشهور جهان را مشتری همیشگی او ساخت. کسانی مانند باراک اوباما، جورج دبلیو بوش، رونالد ریگان، سلطان ثروتمند برونئی، آرنولد شوارتزینگر، ولادمیر پوتین، تونی بلر، آنتونی هاپکینز، تام کروز و ... .
 مجله Vanity Fair در سال ۱۹۸۹ نام بیژن را در لیست شیک‌پوش‌ترین‌های (خوش پوش‌ترین‌ها)جهان خود قرار داد.

کلکسیون اتومبیل های بیژن هم در نوع خود بی نظیرند. یک Bentley Azure زرد رنگ با طراحی داخلی تماما سیاه، یک Ferrari 430 Spider زرد رنگ، یک Mercedes  Benz SLR McLaren سیاه رنگ با نقوش عجیب، یک Rolls Royce زرد رنگ و یک  Bugatti Veyron که همگی آنها در مقابل بوتیک بیژن در بورلی هیلز پارک شده اند.

بیژن پاکزاد  مسیر ایرانی

ویژگیهای شخصیتی و شغلی

 بیژن انسانی بسیار باهوش و فرصت شناس بود. او برای هر کسی که سراغش میرفت عطر خاص با رایحه متفاوت تولید میکرد. عطرهای بیژن، هم به دلیل رایحه شرقی شان و هم بسته بندی های متفاوتشان از شهرتی جهانی برخوردار هستند 

بیژن عاشق غذاهای ایرانی بود. به دلیل ثروت زیاد، زندگی لوکس و متفاوتی داشت اما همیشه اصالت و سادگی را مدنظر قرار می داد. برخلاف ثروتمندان جهان هیچوقت برای خودش بادیگارد استخدام نکرد و میگفت جایگاه من بین مردم است نمیخواهم از آنها جدا باشم

  او در صنایع دیگر هم فعالیت داشت؛ صنایعی مانند اسلحه سازی و اتومبیل. کلت کمری با قاب چرمی تولید کرده بود که پادشاه عربستان 6عدد از آن را خرید. همچنین تخته نردهایی از جنس سگ مرمر اعلا به سلطان برونئی فروخت
. او یک بار یک نوار الماس نشان به قیمت ۲۰ میلیون دلار براى کار گذاشتن در میان موهاى خانم "درک" بازیگر و مدل معروف آمریکایى براى حضور در یک کمپین تبلیغاتى عطر را طراحى کرد. سال 1389، رولز رویس از همکارى Bijan در طراحى یک خودروى کوپه به تعداد محدود به قیمت یک میلیون دلار خبر داد.
 

از دواج و فرزندان

بیژن 2بار ازدواج کرد. از همسر اولش یک دختر به نام دانیلا دارد که در حال حاضر یکی از طراحان مشهور است و کار پدر را دنبال می کند. از همسر دوم نیز یک دختر به نام الکساندرا و یک پسر به نام نیکلاس دارد.


درسهایی از زندگی بیژن پاکزاد

بدون شک جهانی شدن و داشتن مشتریان بین المللی و یا محبوبیت جهانی، یکی از علایم موفقیت است اما این موضوع الزاماً به داشتن ثروت زیاد مربوط نمی شود. در "مسیر ایرانی"، شما می توانید داستان زندگی برخی افراد موفقی را که از محرومیت آغاز کرده اند و جهانی شده اند، بیابید. داستان موفقیت عباس برزگر، روستایی ایرانی،  "بن کاردول"، کارگر ساده پمپ بنزین و  عبدالمحمد شعرانی معلم کوچکترین مدرسه دنیا، نمونه هایی از این دست هستند. اما آنچه کار بیژن پاکزاد را متمایز می سازد، شناخت جایگاه خود در اجتماع و رضایت ندادن به کمتر از آن است. در واقع، بیژن و خانواده او با درک صحیح از جایگاه اجتماعی خود و توانمندیشان، تلاش موفقی را در کسب آنچه شایسته آن بودند آغاز کردند و توانستند پله های موفقیت را یک به یک بپیمایند و باعث افتخار خود و ایران باشند. مهمترین عوامل موفقيت بيژن عبارتست از:
 
۱- آگاهی نسبت به توانمندیهای خود: بيژن پاكزاد شناخت دقيقي از خويش داشت و جوهره وجودي خويش را درك كرده بود، او به اين پي برده بود كه فردي با قدرت ارتباطات بالا با انسان‌هاي معروف است و در اين مسير گام برداشت. او انساني برون‌گرا و فعال حركتي بود.

۲- سرمايه‌گذاري روي دانايي خويش: بيژن فقط به ذات و جوهره خويش بسنده نكرد، بلكه با تحصيل در رشته‌هاي فني مورد نياز كسب‌و‌كار خويش نظير شيمي و سپس تحصيل در رشته بازاريابي براي پي بردن به رمز و راز شناسايي، شناساندن و كسب رضايت در طبقه مخاطبان هدف خويش در راستاي عالم بودن خويش گام‌هاي محكمي برداشت. او هيچ‌گاه از يادگيري دست برنداشت و فقط به تحصيلات آكادميك اكتفا نكرد و يادگيري او از دانشگاه بازار‌، دائمي بود.

۳- نقش خانواده: بيژن اذعان مي‌دارد كه از خانواده‌اي مرفه (پدر و مادر) برخوردار بوده است، اما مي‌گويد بيشتر از آنكه ثروت خانواده در موفقيت من نقش داشته باشد، من از آنها خلاقيت و نوآوري را آموختم و اين نشان از درك بالاي والدين او از نهادينه كردن نبوغ به معناي ديدن روابط نامشهود بين پديده‌ها‌، در وجود فرزند خويش است. بيژن مي‌گويد من از خانواده، فرهنگ پول‌سازي و پول‌آفريني را آموختم.

۴- داشتن اهداف بزرگ: بيژن اهداف بزرگي در سر داشت و به اهداف كوچك و متوسط راضي نبود، او از شكست نمي‌ترسيد. به‌رغم اينكه از جوايز متعددي در عرصه بين‌المللي بهره‌مند شده بود، ولي تا آخرين لحظه دست از آفرينش و پيشرفت برنداشت.

5- توجه به تحقيقات بازاريابي: بيژن مي‌گويد وقتي مي‌خواستم عطر مردانه‌اي بيافرينم كه متفاوت باشد، سال‌هاي زيادي وقت صرف كردم و با مخاطبان هدف بسياري مصاحبه كردم و نهايتا موفق شدم عطري بسازم كه جايزه اسكار نيويورك را دريافت كند. در واقع، بيژن حدسيات سازمان نيافته خود را به‌جاي تحقيقات سازمان يافته از بازار قرار نمی داد و با تحقيقات بازاريابي ريسك تصميم‌گيري خود را به نحو چشمگيري پايين آورده بود. از این رو توانست با تكيه بر تحقيقات بازاريابي محصولاتي متمايز بيافريند.

6- توجه به كيفيت: اهميت به كيفيت آنقدر در تفكرات بيژن به عنوان اصل پايه و اساسي در نيازهاي مشتريان مهم شده است كه يكي از تبليغات او چنين است. «يكي بود يكي نبود، در سرزمين دور، جواني زندگي مي‌كرد كه به كيفيت عشق مي‌ورزيد.» او پارچه‌هاي لباس‌هاي مشتريانش را با دقت و وسواس زيادي انتخاب مي‌كرد و اول خودش آنها را امتحان مي‌كرد و وقتي از همه‌ ابعاد كيفيت آنها مطمئن مي‌شد، آنگاه براي مشتريانش اقدام مي‌كرد.

7- توجه به مديريت ارتباط با مشتريان: مشتري براي او از اهميت خاصي برخوردار بود. بيژن تك‌تك مشتريانش را به نام مي‌شناخت و هدف او شناختن مشتري و توقعات او بود. او به تفاوت بين مشتريان خويش احترام مي‌گذاشت و محصولات متناسب با ميل و خواست و موقعيت آنها طراحي مي‌كرد و اگر مشتري مي‌خواست كه بيژن به منزل يا محل كار او برود بيژن قبول مي‌كرد.

8- عشق به كار: انسان‌هاي موفق كار نمي‌كنند كه درآمد داشته باشند تا زندگي كنند، بلكه كار مي‌كنند كه زندگي با لذت داشته باشند. بيژن مي‌گويد من به كار كردن هفت روز هفته نياز ندارم. اما اين كار را انجام مي‌دهم چون به كارم عشق مي‌ورزم.

9- تعيين بازار هدف: بازار هدف اصلي بيژن همان طبقات مرفه بودند كه وبلن نظريه مصرف نمايشي را براي آنان مطرح مي‌كند هرچند بيژن پاكزاد براي طبقات متوسط نيز محصولاتي طراحي كرده بود، اما تمركز او بر طبقات مرفه بود او آنها را به خوبي هدف گرفته بود و در راستاي رضايت مشتريانش اقدام مي‌كرد.

بیژن پاکزاد  مسیر ایرانی

بیژن پاکزاد سرانجام در روز 26 فروردین1390 (16 آپریل 2011) در سن 71 سالگی در محل کارش در خیابان رودئو در بورلی هیلز دچار سکته مغزی شد و در گذشت و مراسم بزرگداشت وی در دانشگاه کالیفرنیا، لس‌آنجلس بر‌گزار شد.

پس از مرگ وی اداره کمپانی بیژن به عهده فرزندانش، دانیلا، الکساندرا و نیکلاس می باشد. دارایی خالص بیژن در زمان مرگ معادل 50میلیون دلار بود.

 

 

 

منبع: مسیر ایرانی

علی صدیقی بازدید : 55 دوشنبه 07 آبان 1397 نظرات (0)

راز موفقیت افراد موفق جهان چیست؟

زمانی که در ده 80 بنده مشغول نگارش کتاب رازها و نیازهای موفقیت ایرانی بودم، یکی از مهمترین سوالت ذهنم این بود که آیا افراد موفق سایر کشورها نیز مثل ما فکر و عمل می کنند؟

پرسش اساسی ذهن بنده در زمان نگرارش کتاب روانشناسی موفقیت این بود :

موفقیت یعنی چه ؟

 این سوال و سوالات مربوط به رازهای موفقیت دیگر افراد ثرتمند و موفق جهان، کنجکاوی عجیبی در ذهن من ایجاد کرده بود.

 در نهایت بعد از حدود 12 سال مطالعه و تحقیق در حوزه موفقیت به تعریف موفقیت و راز بزرگ موفقیت های بزرگ افراد موفق و ثرتمند جهان رسید. روح حاکم بر کتاب رازها و نیازهای موفقیت ایرانی، نگرش بنده را در تعریف موفقیت از نگاه افراد موفق جهان که الگوی بنده و میلیون ها آدم موفق در جهان هستند، را بیام می کند. خواندن اولین کتاب موفقیت تالیف یک ایرانی موفق را به شما نیز توصیه میکنم.

 

معنی موفقیت چیست ؟ تعریف علمی موفقیت چیست ؟

موفقیت به انگلیسی واژه success است که در دیکشنری کمبریج اینگونه تعریف شده است :

موفقیت به انگلیسی (Success)

 the achieving of the results wanted or hoped for

کسب نتایج مورد نظر فرد و یا نتایجی که امید دست یابی داشته است

آیا شما دوست عزیز نیز مثل بسیاری از ایرانیان سرتاسر جهان تصور می کنید موفقیت یعنی :

  • موفقیت مالی و ثرتمند شد ؟!
  • موفقیت در کار و شغل ؟!
  • موفقیت در ارتباطات ؟!
  • موفقیت در کنکور ؟!
  • موفقیت در زندگی ؟!
  • موفقیت در معنویات ؟!
  • موفقیت در کسب و کار ؟!
  • موفقیت در ازدواج عاشقانه ؟!
  • یا شاید موفقیت در کسب اهداف بزرگ زندگی و یا هر تعریف مشابه دیگری است ؟
هر فردی در جهان به یک تعریف شبه فلسفی از موفقیت رسیده که خط و مسیر حرکت زندگی فرد نشان دهنده کیفیت پاسخی است که به پرسش : معنی موفقیت چیست؟ داده است.

از نظر شما موفقیت چیست ؟ چه تعریفی برای موفقیت در ذهن شما شکل گرفته است ؟ حتما این پرسش ها را قبل از خواندن ادامه این مقاله در ذهن مرور و پاسخ بدهید.

رازهای موفقیت 12 نفر از افراد موفق جهان

در اینجا قصد داریم راز موفقیت و تعریف موفقیت افراد موفقی که الگوی جهانی ما هستند را برایتان اشکار کنیم.

 

راز موفقیت و تعریف موفقیت، 12 فرد ثروتمند و قدرتمند جهان، را از طریق گرداوری گزارشات بیزسنس اینسایدر، در تنها سایت راز موفقیت در ایران با شما به اشتراک می گذاریم :

  • افراد موفق خود را ضرورتاً به خاطر اینکه ثروتمند یا قدرتمند هستند، موفق نمی‌دانند.

  • افراد موفق خود را صرفا بخاطر دست یابی به موفقیت در یک زمینه خاص موفق نمی دانند.

  • بلکه معمولاً دربارۀ موفقیت همه جانبه زندگی، مالی، روابط، سلامتی و تاثیر اجتماعی سخن می‌گویند.

در ادامه 12 شخصیت موفق افسانه‌ای تعاریف خود از موفقیت را ارائه داده‌اند، از جان پال دجوریا (تلاش سرسختانه) گرفته تا مایا آنجلو (از کار لذت ببرید).

هنگامی که در مورد یک شخص موفق حرف می‌زنیم، معمولاً از کسی سخن می‌گوییم که میلیاردها دلار پول در حسابش دارد، نویسندۀ پرفروش‌ترین کتاب‌ها بوده است یا شاید کسی که هدایت یک ملت را به عهده دارد.

اما اگر از کسانی که در چارچوب تعریف عرف از موفقیت می‌گنجند، راجب تعریف و رازهای موفقیت آنها سئوال کنید، بسیاری به شما خواهند گفت که این دستاوردها چیزی نبوده که به آن‌ها حس موفقیت داده باشد.

 

1- میلیاردر موفق جهان،

ریچارد برنسون میلیاردر معتقد است که موفقیت مربوط به خوشحالی می‌باشد.

 

اگرچه سِر ریچارد برنسون، بنیانگذار گروه ویرجین، سرمایه‌ای معادل 5 میلیون دلار دارد، اما وی معتقد است که موفقیت معادل کمال فردی می‌باشد.

او در لینکدین نوشت: «بسیاری از مردم موفقیت خود را با مقدار پولشان و افرادی که با آن‌ها ارتباط دارند، می سنجند. به نظر من، موفقیت واقعی باید با میزان خوشحالی شما اندازه‌ گرفته شود.»

 

 

2- بنیانگذار هافینگتون پست

آریانا هافینگتون می‌گوید که پول و قدرت کافی نیست.

 

خانم هافینگتون می‌گوید موفقیت را با دو معیار می‌سنجیم – پول و قدرت – اما لازم است معیار سومی هم اضافه کنیم.

او به فوربس دن شاوبل گفت: «به منظور اینکه زندگی‌ای را داشته باشیم که حقیقتاً می‌خواهیم و مستحقش هستیم، به معیار سوم نیاز دارم. این معیار فراتر از پول و قدرت است و شامل چهار جز می‌شود: سلامتی، خرد، کنجکاوی و بخشش.»

این فاکتورها به شما کمک می‌کنند تا به زندگی روان‌شناختی خود رسیدگی نموده و حقیقتاً موفق شوید. همان‌گونه که از عنوان کتاب وی در سال 2014 - «عطش» -  پیدا است.

 

 

3- سرمایه‌گذار میلیاردر

مارک کوبان، می‌گوید برای موفق بودن به پول نیاز ندارید.

 

مجری برنامۀ «Shark Tank » راه بسیار ساده‌ای را برای موفقیت پیشنهاد می‌دهد.

وی در مصاحبه‌ای با استینر اسپورتس گفت: «برای من تعریف موفقیت این است که صبح از خواب بیدار شوی و لبخندی روی لبانت باشد، بدانی که روز فوق‌العاده‌ای در پیش خواهی داشت. هنگامی که فقیر بودم، خوشحال بودم و حس می‌کردم موفق هستم. شش نفر در یک آپارتمان سه خوابه زندگی می‌کردیم و روی زمین می‌خوابیدیم.»

 

 

4- مربی افسانه‌ای بسکتبال،

جان وودن می‌گوید که مسئلۀ رضایت مطرح است.

 

وودن با 620 پیروزی و 10 مقام ملی، پر افتخارترین مربی در تاریخ بسکتبال کالج است.

اما تعریف او از موفقیت بیشتر به رقابت با خود مربوط بود تا رقابت با دیگری. او در سخنرانی تد در سال 2001 گفت: «آرامش ذهنی فقط از طریق رضایت از خود به دست می‌آید. هنگامی که بدانید نهایت توان خود را به کار بسته‌اید.»

 

 

5- سرمایه‌گذار افسانه‌ای،

وارن بوفت، روابط را بیش از هر چیز دیگری مهم می‌شمارد.

 

بوفت با سرمایه‌ای معادل 77.4 میلیارد دلار، تقریباً ثروتمندترین فرد جهان است و فقط بیل گیتس از او بالاتر است. اما تعریف او از موفقیت هیچ ارتباطی با پول یا شهرت ندارد.

همان‌گونه که جیمز آلتاچر می‌نویسد، رئیس برکشایر هاتوای در یک اجلاس سالانه به سهام‌داران گفت: «من موفقیت را با تعداد افرادی که دوستم دارند، اندازه می‌گیرم.»

 

 

6- نویسندۀ تحسین شده،

مایا آنجلو معتقد است که موفقیت به معنای لذت بردن از کار است.

 

این شاعر بزرگ که در سال 2014 درگذشت، کتاب‌ها و بیانات فراوانی از خویش به جا گذاشته است.

تعریف او از موفقیت یکی از بهترین‌هاست: «موفقیت یعنی لذت بردن از خود، لذت بردن از آنچه انجام می‌دهید، و لذت بردن از نحوۀ انجام آن.»

 

 

7- بنیانگذار مایکروسافت،

بیل گیتس، معتقد است که موفقیت به معنای تاثیرگذاری بر جامعه می‌باشد.

 

گیتس ثروتمندترین فرد جهان است و سرمایه‌ای معادل 86 میلیارد دلار دارد، اما به نظر او، موفقیت به معنای روابط و جا گذاشتن میراثی از خود می‌باشد.

در نشست Reddit، هنگامی که از گیتس دربارۀ موفقیت سئوال پرسیده شد، وی به پندی که از وارن بوفت گرفته بود اشاره کرد: «وارن بوفت همیشه به من گفته بود که معیار موفقیت این است که افراد نزدیک به تو خوشحال باشند و دوستت داشته باشند.»

وی افزود: «خیلی خوب است که حس کنی تغییری ایجاد کرده‌ای – چیزی ابداع نموده‌ای، بچه‌ بزرگ کرده‌ای یا به افراد نیازمند کمک کرده‌ای.

 

 

8- معلم معنویت مشهور جهان،

دیپاک چاپرا، معتقد است که موفقیت به رشد دائمی مربوط می‌باشد.

 

این پزشک و نویسنده می‌گوید که موفقیت به معنای رشد مستمر است.

وی در کتاب هفت قانون معنوی برای موفقیت می‌نویسد: «موفقیت در زندگی را می‌توان به عنوان گسترش مستمر خوشحالی و ادراک اهداف ارزشمند تعریف کرد.»

 

 

9- رئیس جمهور،

اوباما قصد دارد زندگی مردم را تغییر دهد.

 

اوباما زمانی بالاترین مقام را داشت – اما او قدرت را معادل موفقیت نمی‌داند.

در اجلاس ملی دموکراسی در سال 2012، بانوی اول، میشل اوباما، به مخاطبین گفت که همسر او «حرفۀ خود را با نپذیرفتن شغل‌هایی با حقوق بالا و کار کردن در محلۀ فقیری که کارخانه فولاد آن تعطیل شده بود، شروع کرد.»

وی ادامه داد: «برای باراک، موفقیت ارتباطی به کسب پول ندارد. بلکه به تغییری مربوط است که در زندگی مردم ایجاد می‌کند.»

 

 

10- مخترع بزرگ تاریخ بشریت،

توماس ادیسون مخترع جهانی، دریافت که موفقیت یک آسیاب است.

 

ادیسون – که بیش از 1000 اختراع به ثبت رسانده – اخلاق کاری دیوانه‌واری داشت. گزارش شده که گاهاً وی 60 ساعت بی‌وقفه کار می‌کرده است.

بنابراین طبیعی است که تعریف وی از موفقیت، بلند پروازانه باشد: «موفقیت یعنی 1 درصد الهام و 99 درصد عرق ریختن».

 

 

11- نویسندۀ محبوب و موفق،

استفن کووی می‌گوید که تعریف وی از موفقیت عمیقاً شخصی است.

 

کووی فرد بسیار موفقی است – و بخشی از فرهنگ عامه می‌باشد – کتاب وی در سال 1989 با عنوان «هفت عادت افراد به شدت تاثیرگذار» بیش از 25 میلیون نسخه فروخته است.

با این وجود، موفقیت برای کووی یک امر شخصی است.

او در کتابش می‌نویسد: «اگر آنچه که دوست دارید در تشییع جنازۀ شما گفته شود را با دقت در نظر بگیرید، تعریف خود از موفقیت را درخواهید یافت.»

 

 

12- ثرتمند موفق،

جان پال دجوریای میلیاردر، موفقیت را سخت‌کوشی در تمام اوقات می‌بیند.

 

دجوریا یکی از بنیانگذاران محصولات موی پال میشل و تکیلای پاترون می‌باشد. در مصاحبه‌ای با بیزینس اینسایدر، وی‌ درس‌هایی که به عنوان یک کارگر جوان در خشکشویی فرا گرفته بود را مورد اشاره قرار داد.

ظاهرا، صاحب‌کار او بسیار تحت تاثیر این موضوع قرار گرفته بود که دجوریا زمین را بسیار پاکیزه نگه می‌داشت، حتی زمانی که کسی نبود بر او نظارت کند.

به همین دلیل او معتقد است: «موفقیت ربطی به این ندارد که چقدر پول دارید. موفقیت ربطی به جایگاه شما ندارد. موفقیت یعنی هنگامی که کسی روی سر شما نیست، چقدر خوب کارتان را انجام می‌دهید.»

 

 

 

 

 

منبع: راز موفقیت

علی صدیقی بازدید : 60 یکشنبه 06 آبان 1397 نظرات (0)
همه انسان ها در جهان به دنبال کسب موفقیت در کار و زندگی هستند اما ابتدا باید قوانین و اصول خاص موفقیت را بدانید تا به یک نتیجه خوب برسید.

قوانین و اصول موفقیت در کار و زندگی

رسیدن به موفقیت راه پیچیده و غیرقابل دسترسی نیست تنها کافیست با روز و قوانین آن که توسط افراد با تجربه به دست آمده آشنا شده و آنها را به کار گیرید. برای کسب موفقیت تنها تلاش کافی نیست بلکه آشنایی با قوانین مخصوص و به کارگیری آنها در زندگی می تواند شما را سریعتر به اهداف تان رسانده و باعث موفق شدن شما در هر کاری شود.اصول موفقیت

اصول موفقیت

در این بخش از نمناک چند قانون جهانی موفقیت را باهم مرور خواهیم کرد که در عین سادگی موثر و کارساز هستند. باید بگوییم که این فهرست به هیچ وجه تمام عیار نیست ولی با این حال، این نقطه شروع بسیار خوبی است که از آن برای ایجاد یک نقشه راه برای داشتن زندگی موفق، استفاده کرد.

اصول موفقیت

راه های به دست آوردن موفقیت در کار و زندگی

7 گام برای دستیابی به موفقیت در زندگی

1. عدم ترس از شکست را استارت بزنید:

طوری که اغلب ما در زندگی هایمان یاد گرفته ایم، این است که شکست چیز بدی است. شکست تقریبا همیشه روبروی موفقیت قرار می گیرد با این حال بدون شکست راه های کمی برای موفقیت را خواهید دانست. هیچ کس تا به حال همه کارها را کاملا درست انجام نداده است. اما اکثر افرادی که برخی از موفقیت ها را تجربه کرده اند، در برخی موارد شکست خورده اند.

2. برای خود هدف تعیین کنید:

"آیا می توانید به من بگویید، از چه راهی باید از اینجا بروم؟" "این بستگی به این دارد که کجا می خواهی بروی."، مکالمه بین آلیس و گربه در سرزمین عجایب.

افرادی که می دانند که چه چیزی می خواهند و البته برای رسیدن به اهدافشان برنامه ریزی کرده اند، عموما شادتر از کسانی هستند که فقط اجازه می دهند که زندگی برایشان اتفاق بیفتد. این دانش جدید نیست. منتظر اتفاقی از بیرون نباش که تو را خوشحال کند، هنگامی که تصمیم می گیری، جهان نقشه می چیند که این اتفاق بیفتد.

داشتن هدف

کسب موفقیت در زندگی با داشتن هدف

3. ریسک کنید :

وقتی که ریسک کنید زندگی بیشتر سرگرم کننده و هیجان انگیز می شود. در پایان روز حقیقت این جمله وجود خواهد داشت، "هیچ چیز جالب توجهی وجود ندارد، هیچ چیزی به دست نیامد." اما باید محاسبه شود - ریسک را نباید به خاطر ریسک بودنش گرفت.

موقعیت ها ممکن است در بزنند، اما ممکن است خیلی منتظر نمانند. آماده باشید با اولین در زدنش وارد یک ماجراجویی شوید. یک زندگی موفق شامل عدم پشیمانی نسبت به ریسک های انجام شده است.

4. یادگیری را متوقف نکنید:

هرچه بیشتر بدانید، بیشتر متوجه می شوید که نمی دانید. آموزش رسمی فقط سطح را می خراشد و این یک قطره از توانایی ما برای یادگیری است. دانش، بدون توجه به اینکه چقدر ممکن است ناچیز به نظر بیاید، به ما یک دلیل برای بیرون آمدن از رختخواب در صبح ها می دهد. با علمتان مانند دوست جدیدتان رفتار کنید. زندگی ما خیلی قشنگ تر و خوشایندتر خواهد بود، اگر هر روز یک دوست جدید پیدا کنیم.

قوانین افراد موفق

افزایش یادگیری برای موفقیت های بیشتر

5. یک زندگی متعادل را داشته باشید:

در زندگی ما دائما به جهات مختلف کشیده می شویم. خانواده، کار، مدرسه، ایمان، جامعه، و غیره. ممکن است به همه چیزها باهم توجه داشته باشید. به اندازه کافی ساعت در یک روز نداریم که برای هر تقاضایمان برداریم.

با این حال، در طول زمان - و طولانی - به یک زندگی متعادل می رسیم. یک زندگی متعادل باید شامل انجام کار خوب در شغل خود باشد ؛ صادقانه پول دراوردن در یک روز صادقانه کاری و تعادل به معنای بودن در کنار خانواده است. افراد کمی می توانند به میزان دلخواهشان کنار خانواده شان باشند.

اما صرف "زمان با کیفیت" در خانواده، خانواده را سالم و خوشحال نگه می دارد. تعادل به معنی داشتن زمان برای خودتان و شارژ باتریتان است. تعادل به معنی خدمت به جامعه و پس دادن اش است. تعادل به معنای تغذیه روح از طریق دین و / یا معنویت است.

قوانین موفقیت در کسب و کار

اصول دستیابی به موفقیت را بدانید

6. ساکن نباشید و حرکت کنید:

موفقیت یک روند است - یک رویداد نیست ؛ برخی اهداف ممکن است یک شبه اتفاق بیافتند. بعضی دیگر نیاز به زمان بیشتری دارند، انرژی و هم ترازی با سیارات! دلسرد نشوید. طبق برنامه خود پیش بروید. پیشرفت خود را ارزیابی کنید و اصلاحات را نیز انجام دهید.

هدف خود را از ذهنتان حفظ کنید و پای خود را نیز محکم حفظ کنید. اگر شما در تلاش برای رسیدن به هدفی هستید، قطعا موانعی وجود خواهد داشت. من آنها را داشته ام، همه آنها را داشته اند، اما موانع لازم نیستند که شما را متوقف کنند. اگر به سمت یک دیوار فرار کردید، به اطراف نروید و تسلیم نشوید، یاد بگیرید که چگونه می توان از آن بالا رفت، از آن بالا بروید یا در اطرافش کار کنید.

7. به دنبال یک مربی و الگوی خوب باشید:

در حالی که مزایای شکست وجود دارد، شکست برای بازنده ها محدود می شود ؛ روی موفقیت کار کنید و با شکست درگیر شوید و آن را به عنوان یک محصول جانبی یک طرح به خوبی توسعه یافته بدانید.

بهترین راه برای رسیدن به موفقیت و محدود کردن شکست، کار کردن با کسی است که قبلا در همان جاده قرار داشته. تعداد مسیرهای زیادی وجود دارد که می توانیم در آنها به سوی موفقیت حرکت کنیم.

 

 

منبع: نمناک

علی صدیقی بازدید : 55 یکشنبه 06 آبان 1397 نظرات (0)
تونی گوین و مایک تایسون به اندازه بقیه افراد روی کار خود مطالعه کردند. گوین ساعت‌ها وقت خود را صرف بررسی کار رقیبان خود کرده بود. الگوهای آنها را مطالعه می‌کرد. او ورزشکارترین فرد آن دوران نبود اما در کار خود، بیسبال، بهترین بود.
 
کتابخانه‌هایمان را پر کرده‌ایم از انواع و اقسام کتاب‌های مربوط به موفقیت و عادات و رفتارهای افراد موفق. این کتاب‌ها را می‌خوانیم و سعی می‌کنیم در زندگی‌هایمان از آنها استفاده کنیم. بیشتر وقت‌ها این عادات کارایی ما را در زندگی بالا برده و زندگی‌مان را بهتر می‌کنند. اما مقاله امروز ما در این رابطه نیست. درمورد این نیست که افراد موفق چه می‌کنند، در مورد این است که این افراد قبلاً چه کرده‌اند.

در زیر به ۱۰ کاری اشاره می‌کنیم که افراد موفق برای رسیدن به موفقیتی که الان از آن بهره می‌برند انجام داده‌اند.

۱. بهانه نیاورده‌اند.

همه ما دو صدا داریم. یک صدایی که به شما می‌گوید سخت تلاش کنیم، روی کار کنونی‌مان تمرکز کنیم و قبل از اینکه به سراغ کار بعدی برویم اول این را تمام کنیم. یک صدای دیگر هم داریم که به ما می‌گوید دست کشیده، استراحت کنیم، تلویزیون نگاه کنیم یا در اینترنت بچرخیم.

ما در زندگی قربانی ناعدالتی هستیم، ممکن است ترفیعی باشد که شایسته آن هستیم ولی به ما نمی‌دهند. هر چه و در هر موقعیتی هم که باشیم زمان‌هایی هم اتفاق می‌افتد که با ما با بی‌عدالتی رفتار می‌شود. ممکن است برای خودمان دلسوزی کنیم و یا همه اینها را فراموش کرده، به جلو برویم و از آن فقط بعنوان یک محرک یا انگیزه‌دهنده استفاده کنیم. 

نلسون ماندلا می‌توانست به زندان افتادن خود را بهانه‌ای کند برای مغلوب شدن دربرابر عصبانیت خود. اما درعوض از آن به عنوان فرصتی برای مطالعه، رشد، یادگیری و در انتها آزادی همه استفاده کرد.

به بهانه‌هایتان گوش دهید. درک کنید که چرا این بهانه‌ها را دارید و بعد فکر کنید که چطور می‌توانید از آنها در جهت خوب استفاده کنید.

۲. فقط به آنها مربوط نبوده است.


موفقیت افرادیکه واقعاً در زندگی خود موفق بوده‌اند به این دلیل بوده است که نه فقط در زندگی خود بلکه در زندگی دیگران هم ایجاد تغییر کرده‌اند. 
اگر چیزی که به شما انگیزه می‌دهد چیزی بزرگتر از رسیدن به مقصد و هدفتان باشد مطمئناً سخت‌تر، طولانی‌تر و بیشتر تلاش خواهید کرد.

درست است، وقتی هدف اولیه پول درآوردن را داشته باشیم، پول درخواهیم آورد. اما بعضی ممکن است از آن پول در راه درست استفاده کنند که بسیار عالی است اما همین پول درآوردن به تنهایی هیچ دستاورد خاصی به شمار نمی‌رود.

۳. صبح‌های زود و شب‌های دیر.

کسانیکه در زندگی خود به موفقیت دست یافته‌اند برای آن زحمت کشیده‌اند. این ممکن است به قیمت از دست دادن بقیه قسمت‌های زندگی‌شان مثل خانوداه یا زندگی اجتماعی‌شان تمام شده باشد. اما ماموریت آن الزامی بوده است و تا زمانیکه به آن دست پیدا نکرده‌اند بقیه چیزها برایشان بی‌اهمیت می‌شود.

مطمئناً سخت‌کوشی هیچ جایگزین دیگری ندارد.

۴. بهترین وسیله.

انرژی وسیله‌ای بسیار وسیع است که معمولاً درمورد آن صحبت نمی‌شود. بله از انرژی به شکل سوخت و برق همه جا صحبت می‌شود اما منظور ما سطح انرژی انسان‌هاست.

واقعیت این است که هر چه انرژی بیشتری داشته باشیم، تمرکز کردن برایمان ساده‌تر خواهد شد و کیفیت کارمان بالاتر خواهد رفت.

یکی از رموز موفقیت ریچارد برانسون حفظ تناسب‌اندام عالی برای خود بود. اینکه از نظر جسمی متناسب باشیم، گردش‌خون ما به سمت مغز را بهتر کرده، هوشیاری‌مان را بیشتر کرده و تمرکزمان را بالاتر می‌برد. اینکه ورزش را بخشی از زندگی خود کنید، احتمال موفقیت شما را بالاتر خواهد بود.

۵. اصول.

چرچیل اصولی برای خود داشت. تفاوت او با بقیه آدمها این است که او به هر قیمتی که شده به اصول خود پایبند می‌ماند. 

شما چه اصول و قوانینی برای خود دارید؟ هر کسی باید اصولی برای خود داشته باشد و بر طبق آنها زندگی کند.

یکی از اصول شرکت اپل این بوده است که دنیای تکنولوژی را تغییر دهد و با بیرون دادن هر کدام از محصولاتشان می‌بینیم که بر این اصل پایبند هستند.

برای خود قوانینی طراحی کنید که شما را در زمان‌های سخت هدایت کنند. این قوانین به هیچ قیمتی نباید تغییر کند.

۶. تردید، اما ایمانی ناگسستنی.

همه ما زمان‌هایی درگیر تردید می‌شویم. حتی بهترین ما شک می‌کنیم که به آرزویمان می‌رسیم یا نه. چیزی که افراد واقعاً موفق را از آنهایی که هیچوقت به قدرت واقعی خود نرسیدند متمایز می‌کند داشتن ایمانی ناگسستنی به این حقیقت است که کاری که می‌کنند درست است.

حتی اگر زمان‌هایی دچار تردید شوند، خیلی زود از این حالت بیرون می‌آیند، درحالیکه بقیه اسیر آن تردید شده و دست از ادامه راه می‌کشند.

شما هم می‌توانید لحظات تردید خود را داشته باشید، چون انسان هستید. اما نباید بگذارید آن تردید بر شما غلبه کند. باید بگذارید آن تردید به شما انگیزه دهد که ثابت کنید خوش‌بینی‌تان درست بوده است.

۷. یک دلیل.

بسیاری از دستاوردهای دنیا توسط مردان و زنانی صورت گرفته که امنیت نداشته و چیزی برای ثابت کردن به دیگران داشته‌اند و می‌خواسته‌اند از وضعیت کنونی خود ارتقاء یافته و بالاتر روند.

دلیل آبراهام لینکلن مربوط به نگاه دیگران به او و نگاه خودش به خود بود. وقتی بقیه او را پسری فقیر و بی‌سواد می‌دیدند، او در خود توانایی رسیدن به جایگاهی بالاتر را می‌دید، حتی بااینکه فقط با کمک خود می‌توانست به آن مرحله دست یابد. او نیاز به تغییر را هم می‌دید. ملتی که ادعای آزادی داشت ولی آزاد نبود. او اشکالی پایه‌ای در آن وضعیت می‌دید و می‌خواست آن را تغییر دهد. چرای او مربوط به خودش نبود به همین دلیل او را به یکی از مردان بزرگ تاریخ تبدیل کرد.

شما هم باید چرای خودتان را پیدا کنید. باید وقتی بقیه خوابند کار کنید، زندگی امن خود را به خطر بیندازید و آنقدر پیش روید که به مقصدتان برسید.

۸. زمانی تحمل کردند که بقیه ناامید شده بودند.

کسی که دست از دنبال کردن آرزوی خودش کشیده چطور می‌تواند بداند که برای رسیدن به موفقیت چه مقدار زمان نیاز داشته است؟ مطمئناً هیچکس چنین توانایی ندارد. ممکن است فردا باشد، ممکن است ده سال دیگر.

آنچه که افراد موفق را از دیگران جدا می‌کند این واقعیت است که آنها هیچگاه دست از آرزویشان نمی‌کشند. برای آنها ناامیدی هیچوقت یک انتخاب نیست. فقط زمانی متوقف می‌شوند که به مقصدشان رسیده باشند. و حتی در آن زمان هم یک ماموریت جدید برای خود ترتیب می‌دهند. 

مثلاً نلسون ماندلا را در نظر بگیرید. در سال‌های ابتدای زندگی‌اش نبود که به موفقیت دست پیدا کرد. بعد از تلاش و گذشت سالهای بسیار به مقصد خود رسید. آن هم زمانی که بقیه دست از راه کشیده بودند. به این دلیل به مقصد نرسید که بهترین بود، بهترین بود چون صبر و تحمل بالایی داشت. 

هیچکس نمی‌داند کی به موفقیت می‌رسد. پس با ناامید شدن و صرفنظر از ادامه راه شکستتان را تضمین نکنید. می‌توانید خودتان را سازگار کنید، تغییر دهید یا تکمیل شوید اما هیچوقت ناامید نشوید.

۹. مردم بزرگ به طور خستگی‌ناپذیری هنر و صنعت آنها را بررسی کردند.


تونی گوین و مایک تایسون به اندازه بقیه افراد روی کار خود مطالعه کردند. گوین ساعت‌ها وقت خود را صرف بررسی کار رقیبان خود کرده بود. الگوهای آنها را مطالعه می‌کرد. او ورزشکارترین فرد آن دوران نبود اما در کار خود، بیسبال، بهترین بود.

وقتی  مردم به تایسون فکر می‌کنند، به یک حیوان فکر می کنند. چیزی که اصلاً نمی‌بینند مطالعات اوست. هیچکس به اندازه مایک تایسون درمورد بوکس مطالعه نداشت. هیچکس به اندازه او فیلم بوکس تماشا نکرده بود. او اول یک دانش‌آموز بود بعد یک بوکسر.

این ورزشکاران حرفه‌ای فیلم تماشا می‌کردند، ما برای تکمیل کار و صنعت خودمان چه باید بکنیم؟

خودم را مثال می‌زنم. بیشتر کار من مربوط به نویسندگی و تناسب‌اندام است. به همین دلیل روی این دو موضوع مطالعه می‌کنم. کتاب‌هایی درمورد اینکه چطور می‌توانم نویسنده بهتری شوم و راه‌های ارتباط با خواننده مطالعه می‌کنم و کتاب‌های نویسنده‌هایی را می‌خوانم که از من بهتر هستند. اگر موضوع کارتان فروش است باید کتاب‌هایی در این زمینه بخوانید. اگر بازاریاب هستید، زمینه مطالعه‌تان باید همین باشد.

اگر به دنبال موفقیت هستید، باید در زمینه کارتان مطالعه داشته باشید و آن را به طور کامل بررسی کنید.

۱۰. خطر کردن.

اگر خطر نکنید، هیچ پاداشی در انتظارتان نخواهد بود. آنهایی که به موفقیت واقعی دست پیدا کرده‌اند بیشتری از دیگران خطر کرده‌اند.

میلیاردها نفر در طول تاریخ بوده‌اند که توانایی رسیدن به موفقیت را داشته‌اند، چه هوش بوده یا استعدادشان، در هر حال این توانایی را داشته‌اند. چیزی که نداشته‌اند شجاعت لازم برای خطر کردن زندگی‌شان بوده است. همچنین اخلاق کاری لازم برای شناختن استعدادشان را هم نداشته‌اند. 

«بدترین تراژدی زندگی یک استعداد هدررفته است.» 

آرزوی بزرگ و شجاعانه شما ممکن است ازدواج با دختر آرزوهایتان و تشکیل خانواده با او باشد. خطری که باید بکنید ممکن است ترک کاری که عاشقش هستید برای حمایت از او و خانواده‌تان باشد. آرزوی شما ممکن است کمک به میلیون‌ها انسان برای داشتن زندگی بهتر و سالمتر باشد. آرزویتان هر چه که باشد باید فرصت کافی برای شناخته شدن به او بدهید. 

اگر واقعاً می‌خواهید با پاداش روبرو شوید، باید ریسک کنید.
آرزویتان را پیدا کنید. بعد برای رسیدن به آن همه چیز را به خطر بیندازید.
علی صدیقی بازدید : 35 پنجشنبه 03 آبان 1397 نظرات (0)

افراد موفق همیشه سعی می کنند به شکل های مختلف به اهداف خودشان دست پیدا کنند.
این افراد خصوصیت هایی دارند که باعث می شوند از سایرین متمایز باشند. به تازگی گروهی از محققان دانشگاه Strayer کشور آمریکا تحقیقاتی انجام داده اند و به این نتیجه رسیده اند که افراد موفق سعی می کنند که به هدف های شخصی خودشان دست پیدا کنند.

این افراد با رسیدن به هدف های شخصی خودشان می توانند روی افراد دیگر هم تاثیرگذار باشند. این موفقیت در زمینه های مختلف مانند سلامت فیزیکی و روحی، خانواده و حتی شغل بوده است. البته شاید آن ها در کار خودشان خوب نباشند، اما از انجام دادن آن بسیار راضی هستند.
بنا به گزارش آکاایران : در ادامه شما را با ویژگی هایی آشنا می کنیم که یک فرد موفق را از سایرین متمایز می کند.
۱. احساسات خودشان را کنترل می کنند
افراد موفق همیشه روی احساسات خودشان کنترل دارند. آن ها شرایط را به خوبی درک می کنند و سعی می کنند با منطق به شرایط واکنش نشان دهند. آن ها با کنترل کردن احساسات خودشان می توانند چالش های به وجود آمده را به خوبی پشت سر بگذارند.
زمانی که شرایط سخت می شود، این افراد به شدت آرام هستند. آن ها می دانند که مهم نیست چیزی خوب یا بد باشد چرا که زمان شرایط را تغییر می دهد. آن ها خودشان را با شرایط هماهنگ می کنند و همیشه شاد هستند.
۲. درباره ی همه چیز اطلاعات جمع آوری می کنند
افراد موفق بیشتر از همه اطلاعات دارند چرا که سعی می کنند آگاهی خودشان را نسبت به مسائل مختلف افزایش دهند. آن ها این کار را به واسطه علاقه شخصی خودشان انجام می دهند و از آن لذت می برند. این افراد همیشه به دنبال فرصتی هستند که بتوانند خودشان را ارتقا بدهند و پیشرفت کنند.
۳. در تصمیم گیری ها عجله ندارند
این افراد برای اینکه یک تصمیم خوب بگیرند، فکر می کنند. آن ها می دانند که اگر بیشتر درباره یک موضوع فکر کنند، می توانند تصمیم بهتری بگیرند. افراد موفق می توانند به شکل منطقی روی موضوعات مختلف فکر کنند.

افراد موفق چه ویژگی هایی دارند؟

۴. با یقین صحبت می کنند
فرد موفق با شک و تردید صحبت نمی کنند. او کاملا به حرفی که می زند یقین دارد. حتی زمانی که می داند انجام دادن کاری بسیار سخت است، درباره آن بسیار مطمئن حرف می زند.
۵. زبان بدن مثبتی دارند
این افراد با نوع صحبت کردن و حالت های رفتاری خودشان روی سایرین تاثیر می گذارند. این افراد به شکل عجیبی همه را به سمت خودشان جلب می کنند. رفتار آن ها در موقعیت های مختلف همیشه مثبت است و می دانند که در شرایط گوناگون باید چه واکنشی از خودشان نشان دهند.
۶. در برخورد اول بسیار تاثیرگذار هستند
تحقیقات گفته اند که مردم در کمتر از ۷ ثانیه از یکدیگر خوششان می آید و یا نمی توانند با هم ارتباط برقرار کنند. بعد از این مدت مردم سعی می کنند که شخصیت یکدیگر را بررسی کنند.
افراد موفق تلاش می کنند در مدت زمان کم روی مخاطب خودشان تاثیر بگذارند. اولین برخورد این افراد بسیار مثبت است و زبان بدن آن ها روی این موضوع تاثیر زیادی دارد.
۷. آن ها به دنبال موفقیت های کوچک هستند
افراد موفق دوست دارند که خودشان را وارد چالش های مختلف بکنند و آن ها را با موفقیت به پایان برسانند. موفقیت های کوچک روی کار آن ها تاثیرات بسیار زیادی دارند. این موفقیت ها باعث می شوند که آن ها از اعتماد به نفس بیشتری برخوردار باشند.

افراد موفق چه ویژگی هایی دارند؟

۸. نترس هستند
این افراد اصلا ترس را به خودشان راه نمی دهند. آن ها سعی می کنند ترس را در ذهن خودشان وارد نکنند تا بتوانند کارها را به خوبی انجام دهند. آن ها بر ترس غلبه می کنند و این موضوع باعث می شود تا بتوانند در پروژه های سخت به موفقیت برسند.
۹. انسان های با شخصیتی هستند
انسان های موفق ترکیب خوبی از افراد سخت کوش و با شخصیت هستند. آن ها به سرعت عصبانی نمی شوند یا برای رسیدن به هدف خودشان کسی را تحقیر نمی کنند.
حرف های انتقادی خودشان را هم با ملایمت بیان می کنند تا بتوانند به هدفی که می خواهند دست پیدا کنند. این افراد همیشه در دسترس هستند و افراد زیادی آن ها را دوست دارند. همچنین به راحتی می توان با این افراد کنار آمد.
۱۰. صادق هستند
به افراد موفق می توان کاملا اعتماد کرد. این افراد به گونه ای کار می کنند که بتوان در دراز مدت با آن ها کار کرد. آن ها می دانند که صادق بودن باعث می شود که بتوانند با دیگران ارتباط بهتری برقرار کنند. این افراد پشت سر کسی حرف نمی زنند و درباره فردی دروغ نمی گویند.
۱۱. می دانند که افراد زیادی در موفقیت آن ها نقش داشته اند
افراد موفق می دانند که برای رسیدن به اهدافشان چقدر زحمت و سختی کشیده اند. آن ها می دانند که دوستان، خانواده و رییس اشان نقش زیادی در این موفقیت داشته اند و به همین دلیل از آن ها سپاس گذار هستند.
۱۲. افراد قدردانی هستند

افراد موفق چه ویژگی هایی دارند؟

این افراد نسبت به چیزهایی که در اختیار دارند، قدردان هستند و همیشه انرژی مثبت دارند. آن ها می دانند که برای رسیدن به موفقیت نباید مغرور شوند.
اگر سعی کنید این خصوصیات را در خودتان تقویت کنید، می توانید به فرد موفقی تبدیل شوید.

 

 

 

 

منبع: شبره

علی صدیقی بازدید : 67 چهارشنبه 02 آبان 1397 نظرات (0)

خود باوری  امری ضروری و گریز ناپذیر است . مطمئنا این تمام آن چیزی نیست که زنان برا ی کسب موفقیت در این مسیر لازم دارند ، ولی بدون آن نیز قادر نخواهند بود که در نبرد برای خود شکوفایی پیروز شوند.

زنانی که علاوه بر وظایف سنتی خود ، نقش هایی مانند مادر بودن ، همسر بودن ، برای به دست آوردن استقلال فکری و اجتماعی نیز به تعداد فزاینده ای به محل های کار سرازیر می‌شوند برای خود کسب و کار مستقلی را آغاز می‌کنند یا وارد موقعیت ها و پست هایی می‌شوند که تا قبل از ان به مردان تعلق داشته است و این منسب های را یکی پس از دیگری تسخیر می‌کنند .

هم مردان و هم زنان ، اگر دارای اعتماد به نفس واقع بینانه درباره اندیشه و ارزش خود باشند و در خود احساس امنیت کنند، خواهند توانست در مقابل مشکل ها و موقعیت ها به شکل مناسبی واکنش نشان دهند .

خود باوری انرژی زا و انگیزه دهنده است و ما را ترغیب به موفقیت می‌کند و باعث می‌شود از موفقیت‌های خود احساس لذت و غرور کنیم .


خود باوری بالا در جست و جوی اهداف و دستیابی به انها ما را یاری می‌کند . رسیدن به این اهداف خود باوری را تقویت می‌کند . هر چه خود باوری ما تقویت شود بهتر برای مقابله با مشکلاتی که در شغل یا زندگی شخصی مان بروز می‌کند ، آمادگی خواهیم داشت و بعد از شکست ، سریع تر خود را باز می‌یابیم و انرژی بیشتری برای آغازی دوباره خواهیم داشت .

موانع ، زنانی را که دارای خود باوری بالاتری هستند متوقف نمی‌سازد ، چرا که امروزه همه زن ها و یا حداقل تعداد زیادی از آنها مشغول به راه انداختن کاری و یا فکر ویژه ی برای رشد در شغلشان دارند .
همین طور یک ازدواج یا ماجرای عشقی ناموفق قادر نخواهد بود که ضمیر یک زن دارای اعتماد به نفس را انچنان تحریک کند که از ترس احتمال ناراحتی های اینده و دوباره اتفاق افتادن این وقایع ، علیه هر گونه ارتباط با جنس مخالف موضع بگیرند تا جایی که به قیمت از دست رفتن جوانی و شادابی او تمام شود . هر چه خود باوری ما افزون می‌شود ، جاه طلبی ما هم بیشتر می‌شود و این جاه طلبی نه اینکه فقط جنبه های مادی را شامل شود بلکه همه جنبه های عاطفی ، ذهنی ، روحی را نیز در بر می‌گیرد . هرچه خود باوری ما کمتر باشد ، آرزوهای کوچک تری خواهیم داشت و احتمال کمتری برای موفقیت ما وجود خواهد داشت و همین طور احتمال کمتری وجود دارد که موفق شویم . هر کدام از این مسیرهای خود باوری راهنمایی برای نیل به تقویت نفس و تمرکز برخویشتن است . هر چه خود باوری ما بیشتر باشد ، محرک درونی ما برای بیان عقایدمان قویتر خواهد بود ، که این خود نشان دهنده ی غنای درونی ماست و هر چه خود باوری ما کمتر باشد ، نیاز به اثبات وجودمان مهم تر جلوه می‌کند و یا اینکه سعی می‌کنیم بازندگی مکانیکی و نااگاهانه خود را به دست فراموشی بسپاریم . هر چه خود باوری ما بیشتر باشد ، رو راست تر و صادق تر خواهیم بود و در ارتباطمان انطباق پذیرتر خواهیم بود . زیرا که معتقدیم عقاید ما دارای ارزش هستند و بنابراین از ابراز عقایدمان واهمه نداشته باشیم بلکه از انها باید استقبال کرد بدون هیچ گونه ترسی .
و یک نکته جالب هر چه خود باوری ما پایین تر باشد روابطمان به میزان بیشتری غبار الود و حیله گرانه خواهد بود زیرا در مورد اندیشه و احساسات خود نامطئن تر بوده و نگران واکنش شنونده هستیم . اگر امید دارید که به رابطه ای شاد با همسر یا نامزد خود دست یابید ،هیچ عاملی مهم تر از خود باوری نیست . هیچ مانعی بزرگتر از این نیست ما درباره خود عمیقا احساس کنیم که قابل دوست داشتن نیستیم و اولین ماجرای عشقی که باید در این جهان با موفقیت به کمال برسانیم ، رابطه ای است که با خود داریم و تنها بعد از این مرحله است که قادر به عشق ورزیدن هستیم و می‌توانیم عشق را به درونمان راه دهیم .

پذیرش اینکه شخص دیگری ما را دوست داشته باشد بدون حصول اطمینان به عشق او رابطه‌مان برایمان کاملا واقعی یا متقاعد کننده نخواهد بود و در اندیشه پریشان خود راه های زیادی برای تحلیل یا تخریب آن خواهیم یافت . زمانی که یک زن از سطوح مطلوبی از خود باوری برخوردار است، گرایش به رفتار مناسب با دیگران داشته و همچنین نیاز به رفتار خوب از سوی دیگران نسبت به خود دارد . او حد و مرزهایش را به روشنی می‌شناسد و می‌داند که چه چیز هایی در رفتار فرد منتخب او قابل قبول و چه چیز غیر قابل قبول است او رفتار ناپسند را صرفا به دلیل اینکه عاشق است ، نمی‌پذیرد .
او عشق را با لذت می‌شناسد، نه با رنج و برای عشق به اندازه موفقیت در زندگی شغلی ارزش قائل است . مردانی که از سطح مطلوبی از خود باوری برخوردارند به خود باوری در یک زن ارزش می‌دهند . آنها یک موجود وحشت زده را به عنوان یک شریک زندگی نمی‌خواهند و بر عکس این شرایط نیز وجود دارد زنی که دارای خود باوری است به مردی که ان قدر متزلزل است که اعتماد به نفس او موجب وحشتش می‌شود ،چه نیازی دارد ؟ خود باوری یک تجربه درونی است .
ما می‌توانیم از عشق خانواده ، همسر و دوستانمان برخوردار باشیم و بااین وجود خود را دوست نداشته باشیم . ممکن است مورد تحسین دیگران قرار بگیریم و با وجود این خود را بی ارزش بپنداریم . می‌توانیم تصویری از اعتماد به نفس خود نشان دهیم که همه را بفریبیم اما از درون تهی هستیم و هر ثانیه در دل ارزو می‌کنیم که ای کاش واقعا و به راستی این گونه بودیم . ما قادریم انتظارات دیگران را براورده کنیم و با این وجود ، احساس ناکامی می‌کنیم . هر روز با احساس بیمار گونه ای بیدار می‌شویم که یک روز دیگر با شروع نقشی تازه اغاز شد . تمجید و ستایش دیگران در ما خود باوری ایجاد نمی‌کند . تحصیل علم ، ازدواج ، والدین بودن و …. هیچ یک نمی‌توانند در ما خود باوری ایجاد کنند . این چیز ها گاهی ممکن است به طور موقت باعث شود ما احساس بهتری درباره خود داشته باشیم یا در موقعیت های ویژه ای احساس راحتی بیشتری کنیم اما هیچ چیز بهتر از خود باوری نیست .

 

 

 

منبع: ایران وی

علی صدیقی بازدید : 84 سه شنبه 01 آبان 1397 نظرات (0)

شما خیلی خوب میتوانید بفهمید افراد موفق چه کسانی هستند…
آنهایی که در حوزه ای خاص موفق اند، آنهایی که در هر جمعی می درخشند، آنهایی که شخصیتی باقدرت دارند، آنهایی که در زندگیشان پر از موفقیت است. این افراد موفق هستند.

اما این افراد آنهایی هستند که موفقیت شان را میبینید؛
از طرفی جوان بیست و چند ساله ای که کسب و کاری نوپا راه اندازی کرده اما شکست خورده ولی تصمیم گرفته یک شکست خورده نباشد و دوباره تلاش میکند هم یک فرد موفق است.

مردی چهل و خورده ای ساله که پس از ورشکستگی بزرگی که داشته دوباره تصمیم گرفته از اول شروع کند هم موفق است. شما از این افراد چیزی نمی شنوید تا وقتی که موفقیت های آنها را ببینید…

افراد موفق، قیافته خاصی، استعداد منحصر به فرد یا تیپ و استایل قابل تشخیصی ندارند. تنها تفاوت افراد موفق با افراد ناموفق در طرزفکر و ویژگی شخصیتی آنهاست.

در این مقاله 10 ویژگی شخصیتی افراد موفق را میخوانید؛
اگر هرکدام از آنها را داشتید… بدانید شما هم موفق هستید اما ممکن است رونمایی موفقیت بزرگ تان کمی زمان بر باشد.

 

ویژگی اول | افراد موفق میدانند چطور بفروشند
در دنیای پررقابت امروزی، هیچ چیزی به خودی خود بفروش نمیرود. شما نمیتوانید کالایی را در سوپرمارکت مغازه بگذارید به امید اینکه خریدار آنرا ببیند و بخرد. شما باید تبلیغ کنید، باید روابط عمومی استفاده کنید و باید با صدای بلند راجع به آن کالا صحبت کنید ! (اینجا توضیح دادیم)

افراد موفق، یادگرفته اند چطور خودشان را در ازای یک رابطه درست بفروشند، چطور شخصیت شان را در جمعی ارائه کنند، چطور با افراد جدید ارتباط برقرار کنند… آنها فروشنده خوبی هستند.

 

ادموند هیلاریادموند هیلاری

 

ویژگی دوم | افراد موفق نترس هستند
نترس بودن به معنی این نیست که از هیچ چیزی نترسید. نترس بودن یعنی با وجود ترس، شهامت ادامه دادن را داشته باشید. اگر بتوانید در سخت ترین شرایط، از شکست نترسید و ادامه دهید شما ویژگی دوم را به خوبی دارید.

 

ویژگی سوم | آنها اولویت هایشان را دارند
شما نمیتوانید هر وقت که خواستید با آنها ارتباط برقرار کنید… آنها کارهای مهم تری دارند. شما هر پیشنهادی به آنها بدهید قبول نمیکنند چون از قبل پیشنهاد خودشان را آماده کرده اند. افراد موفق میدانند بهترین کار بعدی چیست… اولویت های شما مشخص است؟ پس ویژگی سوم را هم دارید. (اگر هنوز نمیدانید چطور اولویت هایتان را مشخص کنید، اینجا بروید)

 

ویژگی چهارم | آنها غرورشان را برای یادگیری بیشتر کنار میگذارند
افراد موفق اعتماد به نفس بالایی دارند و این اعتماد به نفس معمولا از نظر افراد بی اعتماد به نفس مغرور جلوه میکند. درحالی که افراد موفق، احترام زیادی به خودشان میگذارند و دوست دارند این احترام از طرف دیگران هم باشد فقط با یک تفاوت؛ آنها غرورشان را برای یادگیری چیزهایی که نمیدانند کنار میگذارند !

آنها اگر بدانند مطلب مهمی قرار است از طرف رئیس شان بشنوند که نیاز دارند، احتمالا با بد صحبت کردن رئیس شان مشکلی نخواهند داشت تا وقتی که به مطلب مورد نظرشان برسند.

 

ویژگی پنجم | افراد موفق رهبران خوبی هستند
آنها میدانند چطور مردم را به سمت کارهای بزرگ هدایت کنند. افراد موفق میدانند چطور اشتیاق انجام کاری را در دیگران ایجاد کنند، افراد موفق استعداد و مهارت خوبی در مدیریت یک جمع دارند. البته آنها رئیس نیستند، بلکه رهبر هستند. آنها رهبری میکنند تا به هدفی برسند که برای تمام اعضای تیم دارای فایده باشد.

 

ویژگی ششم | آنها میدانند چطور اعتبار خودشان را بالا ببرند
افراد موفق میدانند اعتبار، سرمایه با ارزشی است. آنها اجازه نمیدهند کارهای کوچک و افراد کوچک اعتبار آنها را خراب کنند. افراد موفق به اعتبارشان اهمیت زیادی میدهند زیرا همانطور که در ویژگی اول خواندید آنها فروشنده خوبی هستند و یک فروشنده میداند یکی از مهم ترین ملاک های مشتری، اعتبار است.

برای افزایش دادن اعتبار تان، باید یادبگیرید چطور به پیشنهاد های کم ارزش «نه» بگویید. دروغ نگویید، بدقولی نکنید و همیشه فایده ای برای افرادی که با شما در ارتباط هستند داشته باشید.

 

ویژگی هفتم | احساسات شان را محدود میکنند
افراد موفق همانند افراد معمولی دارای احساس هستند، اما احساس شان را محدود و تحت کنترل شان قرار میدهند. افراد موفق طبق احساس  شان کاری نمیکنند. آنها میدانند در دنیای حرفه ای پیروی از احساس ممکن است خطرناک باشد.
شما نیز باید یادبگیرید احساسات تان را کنترل کنید. اگر احساس قوی به انجام کاری دارید، آیا میتوانید به صورت منطقی آن را توجیه کنید؟ اگر اینطور است آن کار را انجام دهید؛ در غیر این صورت ممکن است ضرر کنید.

 

ویژگی هشتم | آنها میتوانند ارتباط بسازند و حفظ کنند
اگر میخواهید افراد موفق را کشف کنید، ببینید از نزدیکان تان چه کسی خیلی راحت با دیگران ارتباط برقرار و ارتباطش را حفظ میکنند. افراد موفق استادِ پیدا کردنِ دوستانِ جدید هستند. آنها از برقراری ارتباط با غریبه ها و آنهایی که نمی شناسند هراسی ندارند، بلکه سعی دارند ارتباط بیشتری داشته باشند زیرا هر ارتباط یک فرصت برای رشد است.
اگر میخواهید یادبگیرید چطور با هرکسی هرکجا که خواستید ارتباط برقرار کنید، حتما این مقاله را بخوانید.

 

مایکل جردنمایکل جردن

 

ویژگی نهم |‌ افراد موفق اهمیت نظم را میدانند
نظم خواب، خوراک، ورزش و افکار خوب چیزهایی هستند که افراد موفق به شدت آنها را دنبال میکنند و اجازه نمیدهند برنامه ریزی شان از نظم خارج شود. آنها به این مسئله پی برده اند که با داشتن نظم و عادات خوب رسیدن به موفقیت آسان تر میشود همانطور که قبلا ایــــنجا خواندید.

 

ویژگی دهم | آنها کمال گرا نیستند
همه فکر میکنند افراد موفق، افراد کمال گرایی هستند و همیشه همه چیز را در بهترین حالت آن میخواهند… اما اینطور نیست. همانطور که قبلا خواندید، کمالگرایی دشمن شماره یک موفقیت تان است. شما با کمال گرایی نه تنهای نمیتوانید با سرعت زیادی موفق شوید بلکه فرصت های موفقیت را هم نخواهید دید. پس انتظارات تان را کمی بیشتر از استانداردهایتان قرار دهید و نه خیلی زیاد تا هم انگیزه ای برای رسیدن به آنها داشته باشید و هم همیشه در حال رشد باشید.

منبع: 12 سئو
علی صدیقی بازدید : 41 دوشنبه 30 مهر 1397 نظرات (0)

به خاطر داشته باش که عشق‎های سترگ ودستاوردهای عظیم، به خطر کردن‎ها و ریسک‎های بزرگ محتاج‎اند.۲- وقتی چیزی را از دست دادی، درس گرفتن از آن را از دست نده.۳- این سه میم را از همواره دنبال کن: * محبت و احترام به خود را * محبت به همگان را * مسؤولیت‎پذیری در برابر کارهایی […]

 
به خاطر داشته باش که عشق‎های سترگ ودستاوردهای عظیم، به خطر کردن‎ها و ریسک‎های بزرگ محتاج‎اند. 
۲- وقتی چیزی را از دست دادی، درس گرفتن از آن را از دست نده. 
۳- این سه میم را از همواره دنبال کن: * محبت و احترام به خود را * محبت به همگان 
را * مسؤولیت‎پذیری در برابر کارهایی که کرده‎ای ۴- به خاطر داشته باش دست نیافتن به آنچه می‎جویی، گاه اقبالی 
بزرگ است. 
۵- اگر می‎خواهی قواعد بازی را عوض کنی، نخست قواعد را فرابگیر. 
۶- به خاطر یک مشاجره‎ی کوچک، ارتباطی بزرگ را از دست نده. 
۷- وقتی دانستی که خطایی مرتکب شده‎ای، گام‎هایی را پیاپی برای جبران آن خطا بردار. 
۸- بخشی از هر روز خود را به تنهایی گذران. 
۹- چشمان خود را نسبت به تغییرات بگشا، اما ارزش‎های خود را به‎سادگی در برابر آنها فرومگذار. 
۱۰- به خاطر داشته باش که گاه سکوت بهترین پاسخ است. 
۱۱- شرافتمندانه بزی؛ تا هرگاه بیش‎تر عمر کردی، با یادآوری زندگی خویش دوباره شادی را تجربه کنی. 
۱۲- زیرساخت زندگی شما، وجود جوی از محبت و عشق در محیط خانه و خانواده است. 
۱۳- در مواقعی که با محبوب خویش ماجرا می‎کنی و از او گله داری، تنها به موضوعات کنونی بپرداز و 
سراغی از گلایه‎های قدیم نگیر. 
۱۴- دانش خود را با دیگران در میان بگذار. 
این تنها راه جاودانگی است. 
۱۵- با دنیا و زندگیِ زمینی بر سر مهر باش. 
۱۶- سالی یک بار به جایی برو که تا کنون هرگز نرفته‎ای. 
۱۷- بدان که بهترین ارتباط، آن است که عشق شما به هم، از نیاز شما به هم سبقت گیرد. 
۱۸- وقتی می خواهی موفقیت خود را ارزیابی کنی، ببین چه چیز را از دست داده‎ای که چنین موفقیتی را 
به دست آورده‎ای. 
۱۹- در عشق و آشپزی، جسورانه دل را به دریا بزن. 


منبع: پرشین وی
علی صدیقی بازدید : 86 یکشنبه 29 مهر 1397 نظرات (0)

با معروف ترین زنان موفق ایرانی در دنیا آشنا شوید

اینها تعدادی از موفق ترین زنان ایرانی در جهان هستند که آوازه شهرت شان تا اینجا هم رسیده است. اغلب آنها در ایران به دنیا آمدند و بعدا به خارج از کشور رفته و آنجا مدارج ترقی را طی کرده و هم اکنون چهره های موفق و تاثیرگذاری هستند اما ملیت و پیشینه ایرانی خود را فراموش نکرده اند و مفتخرند که خون ایرانی در رگ هایشان جاری است.زنان موفق

زنان موفق

ما هم به آنها و تلاش شان برای موفقیت و رشد علم و تکنولوژی و فرهنگ در جهان افتخار می کنیم و امیدواریم این دانش و توان، روزی برای کمک به ساختن ایرانی بهتر هم به کار گرفته شود. بخش دیگری از بانوان ایرانی هم در زمینه های مختلف هنری موفق بوده اند که نام و سرگذشت شان در این مجموعه نیامده است.

مریم میرزاخانی

یکی از 10 مغز برتر آمریکای شمالی با لقب سدشکن

 زنان موفق

دکتر مریم میرزاخانی، استادیار جوان دانشگاه «پرینستون»، به عنوان یکی از10 مغز برتر آمریکای شمالی معرفی شد و به او لقب سدشکن دادند. مریم میرزاخانی در سال ها 73 و 74 (سال سوم و چهارم دبیرستان) از مدرسه فرزانگان تهران موفق به کسب مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری شد و بعد از آن در سال 1994 در المپیاد جهانی ریاضی هنگ کنگ با 41 امتیاز از 42 امتیاز مدال طلای جهانی گرفت. سال بعد یعنی 1995 در المپیاد جهانی ریاضی کانادا با 42 امتیاز از 42، رتبه یک طلای جهانی را به دست آورد.

میرزاخانی از جمله بازماندگان سانحه غم بار سقوط اتوبوس حامل نخبگان ریاضی دانشگاه صنعتی شریف به دره در اسفندماه سال 76 است.

مطلب مرتبط:30 بانفوذترین نوجوان جهان در 2016:شامل دختران اوباما و نوجوان ایرانی-امریکایی

رکسانا مصلحی

محقق معروف در زمینه سرطان

 زنان موفق

پروفسور رکسانا مصلحی یک متخصص ژنتیک است. او در ایران زاده و در کانادا بزرگ شده و در دانشگاه کلمبیا تحصیلات خود را سپری کرد و هم اینک استادیار دانشگاه آلبانی، دانشگاه ایالتی نیویورک است.

پژوهش های او به مطالعه سرطان و نشانه های آغازین آن اختصاص دارد و از طریق پژوهش هایش، به درک علل ارثی بیماری ها و تاثیرات متقابل ژن – محیط بر خطر گسترش بیماری کمک کرده است. مصلحی جوایزی را نیز در زمینه تدریس و شیوه خوب علم آموزی دریافت کرده است.

انوشه انصاری

موفق در بیزینس و صنعت، اولین بانوی کیهان گرد

 زنان موفق

انوشه انصاری متولد مشهد در سال 1346 خورشیدی است. انوشه همیشه عاشق فضا و فضانوردی و در پی راه یافتن به فضا بوده است. وی اولین فضانورد ایرانی الاصل دنیا و اولین زن کیهان گرد و چهارمین نفری است که هزینه سفر فضایی خود را پرداخت کرده است. او همچنین پس از عبدالاحد مومند فضانورد افغان دومین فضانورد فارسی زبان است.

انصاری تا سن 16 سالگی در وطن زیست و سپس به همراه خانواده اش به ایالات متحده مهاجرت کرد و پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته مهندسی الکترونیک، برای کار به سراغ شرکت هایی چون MCI و COMSAT رفت و پروژه های موفقیت آمیزی را در آن شرکت ها به سرانجام رساند.

او چندین مقاله و دو پاتنت برای کار روی «عملگرهای اتوماتیک» و «گره های یک شبکه بیسیم» دارد. او همچنین دومین مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته ستاره شناسی دریافت کرد.

در سال 1994 میلادی مطابق با 1372 خورشیدی، انوشه به همراه همسرش حمید و برادر همسرش امیر انصاری شرکتی به نام تله کام تکنولوژی (TTI) را در تگزاس پایه گذاری کردند. انوشه انصاری در سال 2000 جایزه نخست کارآفرینی ملی ایالات متحده امریکا را به دست اورد. در سال 2001 مجله فورچیون، انوشه را در لیست تاجران موفق ثبت کرد. بعد از فروش کمپانی TTI انوشه و همسرش شرکت دیگری به نام پرودی (Prodea) را پایه گذاری کردند که انوشه مدیرعامل و رییس این شرکت است.


ماریا خورسند

مادر معنوی تکنولوژی بلوتوث

 زنان موفق

ماریا خورسند، یکی از مدیران مشهور صنعت آی تی جهان است. هر چند ایرانی ها در میان مدیران رده بالای صنعت آی تی چندان کم شمار نیستند اما خورسند یکی از بلندپایه ترین آنهاست.

ماریا خورسند در زمان مدیریت خود در شرکت اریکسون سوئد، ریاست این پروژه انقلابی را بر عهده داشته است و در واقع مادر معنوی تکنولوژی بلوتوث محسوب می شود. خورسند در سال 1957 (1336) در شهر ساری متولد شد و در سال 1957 به لس آنجلس مهاجرت کرد و فوق لیسانس خود را از دانشگاه فولرتون (Fullerton) کالیفرنیا گرفت.

هر چند مادر ماریا میل داشت که فرزندانش پس از پایان تحصیل به ایران بازگردند اما ماریا و خواهرش پس از پایان تحصیل تصمیم به ادامه زندگی در خارج از ایران گرفتند؛ با این حال ماریا هیچ گاه هویت ایرانی خود را انکار نکرده است. هر چند این مسئله در مقاطعی باعث ایجاد مانع بر سر راه پیشرفت شغلی او شده است.

برای مثال ماریا در زمان اقامتش در آمریکا هنگامی که برای مصاحبه به یکی از شرکت های طرف قرارداد وزارت دفاع آمریکا رفته بود، پس از آن که در فرم استخدامی، ملیت خود را ایرانی ذکر کرد، به آرامی و بی سروصدا از پروسه استخدام کنار گذاشته شد.

خورسند همسر سوئدی خود را هنگام تحصیل در دانشگاه فولرتون ملاقات کرد و پس از ازدواج با او، در اواخر دهه 80 میلادی به سوئد مهاجرت کرد. او پیش از آن تجربه کار در چند شرکت نفتی و کامپیوتری آمریکایی چون شرکت نفتی یونیون کالیفرنیا و شرکت کامپیوتری یونیسیس را به تجربیات کاری خود اندوخته بود و همین مسئله باعث شد پس از ورود به سوئد بتواند در کمپانی بزرگ اریکسون استخدام شود.

مطلب مرتبط:زنان برنده جایزه نوبل :از 1901 تا 2015

پردیس ثابتی

یکی از 8 نابغه ای که دنیای ما را متحول خواهند ساخت

زنان موفق

پردیس ثابتی متولد سال 1354 در تهران، زیست شناس برجسته ایرانی – آمریکایی اهل فلوریدا و ساکن ماساچوست در ایالات متحده آمریکا و استاد دانشگاه هاروارد است. ثابتی سومین زن در تاریخ است که با معدل 100 و مدارج کامل از مدرسه پزشکی دانشگاه هاروارد آمریکا فارغ التحصیل شده است.

وی به عنوان یکی از سرشناس ترین محققان آمریکا در زمینه بررسی ژنوم مالاریا، از بنیاد بیل و ملیندا گیتس بالغ بر 2 میلیون دلار بودجه تحقیقاتی دریافت کرده است.

پردیس ثابتی به عنوان یکی از 100 چهره نابغه جهان از سوی گروه بین المللی Creators Synectics معرفی شده است. شبکه سی ان ان نیز در سال 2007، ثابتی را به عنوان «یکی از 8 نابغه ای که دنیای ما را متحول خواهند ساخت» معرفی کرده است.

تحقیقات وی در خصوص تکامل انسانی در طیف وسیعی از نشریات معتبر علمی و تحقیقاتی جهان نظیر نیچر و ساینس منتشر شده است. دکتر ثابتی تاکنون بالغ بر 20 اثر علمی و تحقیقاتی را به رشته تالیف درآورده است. وی همچنین عضو هیات ناظرین متخصص در گردهمایی سال 2008 مجمع جهانی اقتصاد بود.

کریستین امان پور

یکی از خبرنگاران نامدار جهان

زنان موفق

کریستین امان پور متولد 12 ژانویه 1958 (دی ماه 1336) تحصیلات خود را تا11 سالگی در ایران و پس از آن تا پایان دوره دبیرستان در بریتانیا انجام داد. سپس به دانشگاه رودآیلند در آمریکا رفت و تحصیل خود را در رشته روزنامه نگاری در سال 1983 به پایان رساند.

کریستین امان پور مجری برنامه «این هفته» در شبکه ان بی سی است. او پیش تر گزارشگر ارشد بخش اخبار بین المللی شبکه خبری سی ان ان بود. گزارش های امان پور از بالکان باعث شد که سال 1994 جایزه امی، دو جایزه جورج فاستر پیبادی، دو جایزه جورج پولک و جایزه شجاعت در گزارشگری دریافت کند.

او همچنین مصاحبه های بسیاری انجام داده است که از آن جمله می توان به مصاحبه با ژاک شیراک2003(قبل از جنگ عراق)، محمود عباس 2003، ملک عبدالله 1999، پرویز مشرف 2001، یاسر عرفات 2000 و آیت الله هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی 1997 اشاره کرد. او به زبان های انگلیسی، فرانسوی و فارسی مسلط است.

مطلب مرتبط:14 فرق آدم های موفق با دیگران

مینو اختر زند

نخستین ایرانی که در سوئد استاندار شد

زنان موفق

مینو اختر زند، بانوی موفق ایرانی، متولد 1335 در تهران است. دوران کودکی و نوجوانی را در تهران سپری کرد و در 17 سالگی به استکهلم سوئد مهاجرت کرد و در سال 1978 در رشته مهندسی الکترونیک از دانشگاه سلطنتی تکنیک استکلهم (کی تی اچ) فارغ التحصیل شد.

اختر زند بعدها پست های مدیریتی گوناگونی را در شرکت انرژی واتن فال به دست آورد و مدیر کل شورای استانی کار در شه راویسالا سوئد و عضو هیات رییسه دانشگاه سودرتورن در استکهلم شد.

از جمله سمت های وی، مدیریت عامل شرکت تولید انرژی واتن فال، مدیرکل شورای استانی کار در شهر اویسالا سوئد و مدیریت عامل شرکت راه آهن سوئد (بان ورکت) است.

مینو اختر زند برنده نشان ممتاز افتخاری بی بی خشت در سال 2008 است. این جایزه در سوئد هر ساله به خانم مدیری داده می شود که طی سال به پرقدرت ترین پست مدیریت کشور ترفیع مقام پیدا کرده باشد.

اختر زند در ماه مه سال 2010 به سمت استانداری یونشوپینگ سوئد منصوب شد. او نخستین ایرانی بود که سمت استانداری را در سوئد به عهده می گرفت.

ترانه رضوی، پزشک گوگل

زنان موفق

زمانی که گوگل هنوز شرکت نامدار و بزرگی نبود، بنیانگذارش، «لری» و «سرگی» تصمیم گرفتند برای کارکنان شان به غیر از کارهای شرکتی، خدمات دیگری آماده کنند. به طور مثال این فکر را داشتند که یک پزشک به طور مداوم در شرکت باشد و سلامت کارکنان را زیر نظر بگیرد.

ترانه جذب ایده های این دو شخص شد و تصمیم گرفت به صورت موقتی در این شرکت کار کند. وقتی کارش را در این شرکت کرد، به خاطر فضای کوچک شرکت، مطبش در یک کمد بود اما به سرعت و با ایده های خود این فضا را گسترش داد. حالا او پزشکی در تشکیلات مرکزی گوگل در مانتین ویو «Mountain View» کالیفرنیا است؛ جایی که وی مسئولیت حفظ سلامتی کارکنان گوگل را بر عهده دارد. وی مسائل پزشکی را به کارمندان گوگل آموزش می دهد و سرویس هایی در این حوزه را در اختیار مخاطبان داخلی و خارجی گوگل قرار می دهد.

رودابه (رودی) بختیار

معروف ترین گوینده شبکه سی ان ان

زنان موفق

رودابه بختیار، متولد 21 ژوئن سال 1966 در کالیفرنیا است. وی از پدر و مادری ایرانی در آمریکا متولد و در ایران بزرگ شد. او تحصیلاتش را در دانشگاه کالیفرنیا در شهر لس آنجلس ادامه داده و در این دانشگاه مدرک لیسانس بیولوژی را دریافت کرد.

رودابه کار خبرنگاری خود را از شبکه سی ان ان آمریکا شروع کرد و بعدی از مدتی مجری بخش CNN Headline News شد و در 11 سپتامبر سال2001 مجری فوق برنامه در زمان حملات تروریستی بود.

رودابه، که نامی دیگر در فهرست موفق ترین زنان ایرانی در جهان است، بعد از 10 سال کار مداوم در شبکه سی ان ان به علت مراقبت از پدر مریض احوال خود و به دست آوردن افتخارات و تجربیات بیشتر، در 11 ژانویه سال 2006 به صورت رسمی به کانال فاکس نیوز پیوست. وی همچنین طی سفری به ایران برای شبکه فاکس نیوز گزارشی از زندگی مردم ایران تهیه کرد. در ضمن او از جمله کسانی است که در مراسمی در واشنگتن، برای مردم زلزله زده بم کمک های نقدی بسیاری جمع آوری کرد.

او در سال 2002 جایزه Iranian American Republic Council Achievement Award را از آن خود کرد و وقتی در شبکه سی ان ان مشغول به کار بود، به عنوان نهمین خبرنگار برتر آمریکا دست یافته بود.

پریسا تبریزی

مدیر گروه مهندسی امنیت اطلاعات گوگل

 زنان موفق

نام بعدی در فهرست موفق ترین زنان ایرانی در جهان پریسا تبریزی است. او به عنوان برگ برنده امنیتی گوگل شناخته می شود. او مدیر گروه مهندسی امنیت اطلاعات گوگل است و بهبود امنیت محصولات گوگل از جمله مرورگر کروم را بر عهده دارد. یک تیم از هکرها زیر نظر پریسا تبریزی برای پیدا کردن مشکلات امنیتی محصولات گوگل کار می کنند و جالب است بدانید چندی پیش مدیر گوگل به تعریف از پریسا تبریزی پرداخت.

رکسانا ورزا

ششمین بانوی موفق در زمینه تکنولوژی

 زنان موفق

رکسانا دیگر موفق ترین زنان ایرانی در جهان به عنوان یکی از چهره های جوان و خلاق مایکروسافت شناخته می شود که مسئولیت برخی پروژه های مهم این شرکت را در اروپا بر عهده دارد. او یکی از ثروتمندان و یکی از مقامات بلندپایه در شرکت میکروسافت است.

رکسانا ورزا ششمین بانوی موفق زیر 30 سال در آمریکا در زمینه تکنولوژی است. رکسانا در آمریکا به دنیا آمده است و تحصیلاتش در زمینه زبان فرانسه و اقتصاد سیاسی بوده اما بعدها راهش به طرف استارت آپ کشیده می شود. او در حال حاضر با چند شرکت و رسانه معروف فرانسوی و بین المللی در زمینه فناوری همکاری دارد.

ثریا دارابی

ثروت چند میلیون دلاری با سایت Foodspotting

 زنان موفق ا

ثریا دارابی یکی از موفق ترین زنان ایرانی در جهان چهره ی شناخته شده ای در دنیای اینترنت به حساب می آید. یکی از ابتکارات او سایتی به نام Zady بود که درآمدی 1٫3 میلیون دلاری از مرکز آموزش ملی آمریکا داشته است.

ثریا دارابی پیش از آن با راه انداختن سایت Foodspotting مشهور شد و ثروت زیادی به دست آورد. در این سایت کاربران می توانستند عکس های غذاهای جالب و خوشمزه ای را که هر روز می خوردند به اشتراک بگذارند. این سایت شاید برای خیلی ها حکم وقت گذرانی را داشت اما برای پایه گذار آن، سودی سه میلیون دلاری به همراه آورد.

گلی عامری

یکی از 100 زن قدرتمند شمال غرب آمریکا

 زنان موفق

گلی عامری یکی دیگر از موفق ترین زنان ایرانی در جهان است که در مهر ماه 1335 خورشیدی در ایران چشم به جهان گشود و هنگامی که 17 سال بیشتر نداشت به آمریکا رفت و در دانشگاه استانفورد ثبت نام کرد. عامری تحصیلات خود را در آن دانشگاه تا دریافت مدرک فوق لیسانس در رشته ارتباطات ادامه داد.

در همانجا بود که با همسر آینده خود جمشید عامری که در رشته مهندسی راه و ساختمان به تحصیل اشتغال داشت آشنا شد و با وی عهد زندگی بست. آنها دو پسر دارند. گلی عامری بنیانگذار و مدیر شرکت Tinium بود که در رشته ارتباطات دور فعالیت داشت. او بیش از 50 مقاله در بررسی های مربوط به بازار فعالیت در رشته کار خود نوشته و در نشریات معتبر مربوط به این رشته انتشار داده است.

او در سال 2005 از طرف رییس جمهور وقت به ریاست هیات نمایندگی آمریکا در شصتمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل منصوب شد. گلی آمری عضو هیات امنا و معاون هیات مدیره موسسه آموزشی Caltin Gabel School بوده و در فعالیت های نیکوکارانه و جمع آوری کمک برای مصارف آموزشی و اعطای بورس تحصیلی مشارکت داشته است.

در اکتبر 2007 از طرف NW Women’s Journal به عنوانی کی از 100 زن قدرتمند شمال غرب آمریکا برگزیده شد. او در 15 نوامبر 2007 از سوی پرزیدنت بوش به عنوان دستیار وزیر امور خارجه در امور آموزشی و فرهنگی منصوب شد و این انتصاب مورد تایید سنای آمریکا قرار گرفت.

مونا جراحی

 زنان موفق

این بانوی محقق ایرانی بالاترین نشان تحقیقاتی دانشمندان و مهندسین جوان را به خود اختصاص داد. خانم پروفسور مونا جراحی در مراسمی که در کاخ سفید برگزار شد، نشان «استعداد برتر حرفه ای جوان سال» را از رییس جمهوری این کشور به دلیل تحقیقات و انجام پروژه های خلاقانه در گسترش و صنعتی کردن فناوری «تِراهِرتز» دریافت کرد. فناوری «تراهرتز» در صنایع پزشکی، دارویی و ماشین آلات کاربرد دارد.

مطلب مرتبط:15 چیز که فقط زنان با ذهن قدرتمند می فهمند

فرح کریمی

تنها زن ایرانی پارلمان هلند

 زنان موفق

فرح کریمی یکی دیگر از موفق ترین زنان ایرانی در جهان ایت. او متولد 1339 در گروس از دانشگاه های اصفهان و کیل در آلمان مدارک فنی و ریاضی دارد و در شهر خرونینگن هلند به تحصیل در رشته مدیریت پرداخت. او پس از فعالیت های گسترده در سازمان های اجتماعی و بهزیستی هلند توانست در سال 1998، یعنی 9 سال پس از اقامتش در هلند به عنوان اولین زن نماینده مجلس در خارج از ایران، به پارلمان هلند راه یابد.
او آشناترین فرد پارلمان هلند با اوضاع افغانستان به شمار می آید. او در تاریخ 13 نوامبر 2006، چکیده ای از انتقادات خود نسبت به سیاست نظامی هلند در افغانستان را در قالب کتابی به نام «کارزار افغانستان» به آقای هِنک کامپ، وزیر دفاع هلند اهدا کرد.

رونمایی اولیه و اهدای این کتاب در جریان یک مناظره سیاسی و با حضور گروهی از چهره های شناخته شده هلندی و افغانان مقیم هلند صورت گرفت. در راستای همین تعامل هر چه بیشتر خانم کریمی با مسائل افغانستان بود که او امسال به عنوان نماینده سازمان ملل در امور افغانستان انتخاب شد.

 

 

 

منبع: نمناک

علی صدیقی بازدید : 45 یکشنبه 29 مهر 1397 نظرات (0)
اگر دائما در حال تلاش هستید ولی در نه در زندگی شخصی و نه در زندگی حرفه‌ای خود موفقیتی به‌دست نمی‌آورید؛ یک قدم عقب بروید. ممکن است مشکلتان غیر از چیزی باشد که فکر می‌کنید؛ انسان‌ها اکثر اوقات وقتی موفقیتی کسب نمی‌کنند با خودشان می‌گویند اگر دانش بیشتری داشتم؛ اگر فرصت برایم به‌وجود می‌آمد؛ اگر از ارتباطات قوی برخوردار بودم یا این‌که شانس داشتم حتما به جایی می‌رسیدم. مشکل شما می‌تواند چیزی باشد که به آن اعتقاد دارید؛ نوع فکر کردن و دیدتان به زندگی و اطرافتان باشد و همین مسئله روی کارهای شما تأثیر می‌گذارد.

حالا این سئوال مطرح می‌شود: انسان‌های موفق چگونه فکر می‌کنند که باعث می‌شود نتیجه کارشان متفاوت باشد؟ در زیر فهرستی از کارهایی آورده شده که افراد موفق هر روز به آن عمل می‌کنند:

۱ - "سعی می‌کنم در یک زمینه همیشه آخرین نفر باشم"

هر کسی دوست دارد همیشه و همه‌جا اول باشد اما گاهی بد نیست که آخر بود: آخرین در ناامید شدن؛ آخرین در ترک کار یا محلی؛ آخرین نفر در ادامه تلاش کردن و آخرین نفر در پایبندی به اصول و ارزش‌‌ها.

دنیای اطراف ما پر از افرادی است که خیلی زود جا می‌زنند. این دنیا پر از انسان‌هایی است که راحت ناامید می‌شوند. اما همیشه هستند انسان‌هایی که هوشمندتر هستند؛ استعداد بیشتری دارند؛ بهتر با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند و بهتر از ما خودشان را آماده می‌کنند. اما لزوما همیشه برنده نمی‌شوند؛ همیشه موفق نمی‌شوند.

همیشه به خودتان ایمان داشته باشید و آخرین نفری باشید که ناامید می‌شود.

۲ - "هیچگاه میزان دارایی‌هایم را با احساس رضایت و خرسندی برابر نمی‌دانم"

روانشناسان به آن انطباق با خوشی و لذت می گویند. پدیده‌ای که مردم خیلی زود از خوشی خرید خود یا چیزی که به‌دست آورده‌اند به یک حالت احساسی نرمال و طبیعی می‌رسند.

وقتی به خانه‌ای که تازه خریده‌اید نگاه می‌کنید با خودتان چه می‌گویید؟ ولی چقدر زود این احساس از بین می‌رود. همین اتفاق در مورد ماشین جدید؛ مبلمان تازه یا لباس نو می‌افتد. پس برای این‌که باز هم به همان احساس لذت و خوشی برسید باید خرید تازه‌ای انجام دهید. این چرخه می‌تواند اعتیادآور باشد و شما را هیچ‌وقت به‌اندازه کافی راضی نمی‌کند. نمی‌توانید راضی باشید. همه ما همین‌گونه ساخته شده‌ایم.

احساس رضایت و خشنودی واقعی و دائم زمانی پیش می‌آید که کاری را انجام می‌دهید نه زمانی‌که چیزی را به‌دست می‌آورید. دوست دارید از خودتان راضی باشید؟ به یک نفر کمک کنید. این فکر که توانسته‌اید در زندگی کسی تغییر مثبت ایجاد کنید چنان احساس رضایت و خشنودی در شما به‌وجود می‌آورد که همیشه برایتان خواهد ماند.

انجام دادن کاری که چنین نتیجه‌ای داشته باشد هم اعتیادآور است؛ اما این‌بار اعتیادی است که اتفاقا خیلی شیرین است.

۳ - "هیچ‌وقت از سیاست برای رسیدن به موفقیت استفاده نمی‌کنم"

مبارزه و درگیری؛ رسیدن به جاه و مقام؛ رسیدن به جایگاه بالاتر با خراب کردن دیگران: سیاست‌بازی می‌تواند کمک کند تا بالاتر بروید. اما اگر با سیاست خودتان را بالا بکشید باز هم این احتمال وجود دارد که دست آخر ببازید. چون موفقیتی که از سیاست به‌دست بیاید براساس انگیزه‌های ناگهانی؛ هوی و هوس؛ یا استفاده از تفکرات دیگران است (کسانی که ممکن است حتی از آن‌ها خوشتان نیاید). از این مسئله به‌عنوان "موفقیت امروز می‌تواند زمینه‌ساز شکست فردای شما باشد" تعبیر می‌شود. موفقیت و شکست عمدتا خارج از توان و کنترل ما انسان‌ها است.

موفقیت‌های واقعی مبتنی بر شایستگی هستند. هیچ‌کس نمی‌تواند آن‌ها را از کسی گرفته و با خود ببرد.

۴ - "اجازه نمی‌دهم که ترس از انتقاد مانع حرکتم شود"

سعی کنید چیزهای متفاوتی را تست کنید. چیزهایی که هرکسی آن‌ها را انجام نمی‌دهد. انسان‌ها خیلی زود شروع به صحبت درباره شما می‌کنند اما این صحبت‌ها اکثرا خیلی جالب و به‌عنوان تعریف از شما نیست. تنها کاری که باعث می‌شود تا از شر حرف‌های مردم؛ انتقاد کردن و قضاوت کردن آن‌ها خلاص شد این است که مانند آن‌‌ها صحبت کنید؛ مانند آن‌ها کار کنید و مانند آن‌ها رفتار کنید. البته در این‌حالت شما برای آن‌ها زندگی می‌کنید نه برای خودتان. و این اصلا خوشایند نیست.

وقتی دیگران درباره شما صحبت می‌کنند نشانه‌ای است مبنی بر این‌که شما در مسیر درست قدم برمی‌دارید: مسیر خودتان.

مسیر شما مسیر خوشبختی است نه آن‌ها.

۵ - "همیشه چیزهای جدید ارائه می‌دهم و این کار را تکرار می‌کنم"

همان‌طور که «سث گودین» می‌گوید: به‌طور طبیعی از این‌که کارمان تمام شود می‌ترسیم. چون ایده و عقیده ما؛ محصول ما یا خدماتی که ارائه می‌دهیم محکوم به فنا است و ما به‌شدت از این زمین خوردن و شکست خوردن هراس داریم. و این اتفاق ممکن است بیافتد؛‌ اما اگر تلاشی نکنید و چیزی بیرون ندهید هیچ‌گاه فرصت قرار گرفتن در این مسیر را پیدا نمی‌کنید. هیچ محصولی تا زمانی‌که عرضه نشود نمی‌تواند به موفقیت برسد. هیچ برنامه‌ای نمی‌تواند موفق شود مگر این‌که عرضه شود. هیچ خدماتی موفق نیست مگر این‌که ارائه شود.

اگر شک دارید خیلی سریع آن را عرضه کنید و سپس سعی کنید تا محصول بعدی کمی بهتر باشد و این‌کار را به‌طور مداوم انجام دهید. تا زمانی‌که چیزی عرضه نکنید نمی‌توانید به خودتان افتخار کنید. پس حتما این کار را بکنید؛ خیلی زیاد.

۶ - "به رزومه خود به‌عنوان سفری که داشته‌ام نگاه می‌کنم نه نتیجه نهایی"

خیلی از انسان‌ها کار می‌کنند و تجربه به‌دست می‌آورند تا به یک رزومه پربار و برنده دست پیدا کنند. اما این پس‌رفت است. رزومه شما مانند کارت گزارش شما است: روزمه تنها یک محصول فرعی است از چیزی که به‌دست آورده‌اید؛ آموخته‌اید و تجربه کرده‌اید. سعی نکنید تا در زندگی به‌دنبال پرکردن جاهای خالی یک رزومه و سابقه ایده‌آل باشید. زندگیتان را بر مبنای رسیدن به اهداف و آرزوهایتان بنا کنید. فکر کنید برای رسیدن به نقطه‌ای که دوست دارید به آن برسید به چه چیزهایی نیاز دارید و آن‌ها را انجام دهید.

اجازه دهید که رزومه کاریتان بازتابی از این سفر باشد.

۷ - "حاضر نیستم صبر کنم و منتظر بمانم"

حاضر نیستم صبر کنم و منتظر بمانم: برای زمان مناسب؛ برای افراد شایسته و کارآمد؛ برای بازار خوب؛ برای هر چیزی که مناسب باشد. اگر قرار باشد منتظر بمانیم از قافله زندگی عقب می‌مانیم. زمان به‌سرعت حرکت می‌کند و منتظر ما نمی‌ماند. 

تنها چیزی که درست است همین الان است. پس حرکت کنید.

۸ - "اسباب و اثاثیه جمع نمی‌کنم؛ آدم‌های خوب را دور خودم جمع می‌کنم"

دور خانه‌تان چرخی بزنید. به اطراف دفتر کارتان نگاه کنید. به وسایلی که می‌بینید فکر کنید. حالا تمام اقوامتان را برای صرف ناهار یا شام دعوت کنید. یا اینکه دوستانتان را جمع کنید. خوب به آن‌ها نگاه کنید.

کدام دسته احساس رضایت بیشتری در شما ایجاد می‌کند؟ شما همیشه می‌توانید عاشق وسایلتان باشید اما مطمئنا آن‌ها همین احساس را به شما برنمی‌گردانند.

۹ - "همیشه سعی می‌کنم دید بازی داشته باشم و چشم‌انداز خوبی برای خودم ترسیم می‌کنم"

چشمانتان را ببندید و تصور کنید من آن‌قدر قدرت دارم که هر چیزی که برایتان عزیز است را از شما بگیرم: خانواده؛ شغل؛ تجارت؛ خانه؛ همه چیز را. من روی این قدرت کار می‌کنم و همه‌چیز، هر چیزی که فکرش را بکنید از دست رفته است. آیا التماس می‌کنید؛ آیا حاضرید هر چیزی که در توان دارید را بدهید تا دوباره زندگیتان را پس بگیرید؟ آیا بازپس گرفتن زندگی برای شما خیلی ارزش دارد؟ آیا به این نتیجه رسیده‌اید که چیزهایی که داشتید خیلی مهم‌تر و باارزش‌تر از چیزهایی هستند که نداشتید؟

آیا تصور این‌که تمام این چیزها مثل خانه؛ خانواده و شغلتان را در یک لحظه از دست بدهید هولناک است؟ حتما همین‌طور است.

حالا چشمهایتان را باز کنید. هیچ‌وقت موفقیت‌هایی که به‌دست آورده‌اید را از یاد نبرید و به آن افتخار کنید.

 

 

منبع: شبکه

علی صدیقی بازدید : 57 شنبه 28 مهر 1397 نظرات (0)
می بینید، موفقیت شخصی در اشکال مختلف ظاهر می شود و مفهومی که شما از موفقیت دارید ممکن نیست که شبیه تعریف من از موفقیت باشد. اگر می خواهید در زندگی خود موفق باشید، نخستین کاری که باید انجام دهید این است که زمان تصمیم گیری دقیقا همان چیزی باشد که "به معنای موفقیت شماست. هرگز فکر نکنید که دیگران چه معنایی ازموفقیت دارند، بلکه باید بدانید برای شما چه معناییموفقیت چیست؟دارد؟

برای بعضی از مردم، موفقیت در این است که، پول زیادی را به دست آوریم. در واقع جامعه به نظر می رسد کل مفهوم موفقیت را در درجه اول بر اساس میزان پولی که یک فرد کسب می کند، بنا نهاده است. بسیاری از افرادی که به اصطلاح موفق هستند در زندگی شخصی خود بسیار ناراضی هستند. بنابراین، ما باید ازخود بپرسیم...


انسان دارای ابعاد متفاوتی است که برای رسیدن به موفقیت باید تمام فاکتورهای خود را پیشرفت دهد یک فرد صرفا با پرورش یک بعد وجودی خود موفق محسوب نمی شود بلکه باید تمام زوایای وجودیش را پرورش دهد تا به هدف نهایی خود در زندگی برسد.
انسان باید دارای باورهای مثبت باشد و همیشه خود را فردی ببیند که آرزو دارد باشد.افکار منفی فرد را از رسیدن به خواسته ها و اهدافش دور می کند.این افکار از کودکی درون ذهنمان لانه کرده و ما را به سمتی پیش می برد که نمی خواهیم. باورهای ما از کودکی ساخته شده و اگر می خواهیم زندگیمان تغییر کند ابتدا باید باورهایمان را تغییر دهیم.


1-چه چیزی درنظر ما موفقیت است؟

 

تعریف شخصیتان از موفقیت را بنویسید
 

داشتن یک تعریف شخصی از موفقیت به معنی موفقیت شماست، و سپس تنظیم اهداف به ترتیب، تنها راه ایجاد موفقیت است.

 

تلاش برای موفقیت در راستای پیروی از استاندارد یا تعریف دیگران ممکن است باعث شود شما تحسین دیگران را برانگیزید و درنظر دیگران یک فرد موفق تجلی کیند، اما آیا دراحساس شخصی  خود تان هم خود را موفق می دانید واحساس رضایت دارید؟


اگر میخواهید به سطحی از موفقیت برسید که باعث احساس آرامش شما شود، من شما را تشویق می کنم که در حال حاضر به یک تعریف شخصی ازموفقیت خود بنویسید.
فکر می کنید که چه چیزی از لحاظ مالی و احساسی موفقیت آمیز است؟. چه نوع روابطی روابط مناسبی برا ی شما است؟ هنگامی که برخی از موفقیتها را در این زمینه ها به دست آورید، زمان، پول و انرژی خود را چگونه صرف خواهید کرد؟ 


مقالات مرتبط: موفقیت شخصی | هفت قانون معنوی موفقیت | ده راز موفقیت افراد ثروتمند | موفقیت ورزشی | کارافرینان موفق | موارد موفقیت بیشترخانواده شاد و موفق



2-درک  و مفهوم معنی موفقیت برای شما روشن است

 

درک ومعنی موفقیت برای شما روشن می شود
 

اگر مفهوم موفقیت شخصی برای شما روشن  است، امروز اولین قدم را بردارید. تعریف شخصی خود از موفقیت را درک کنید و آن را بنویسید. من قول می دهم که شما فورا موفق خواهید شد .موفقیت یک مفهوم چند منظوره و شخصی است. با تعریف آنچه که این مفهوم را به شما نشان می دهد شخصا و با اتخاذ زمان برای نوشتن آن، شما به طور خودکار حرکت خود را در جهت موفقیت شروع کرده اید...


3-موفقیت واقعی چیست؟

 


کوشیدن، جستن، یافتن و هرگز تسلیم نشردادن راز موفقیت واقعی است؛ که اگر به آن دست یابیم با تمام وجود احساس رضایت خواهیم کرد.

 

مهمترین اصول موفقیت چیست؟


1- خود را برای شکست های بزرگ بارها و بارها آماده کنید.
2- با افراد موفق نشست و برخواست کنید
3- از تجربه افرادی که قبل از شما این مسیر را طی کرده اند استفاده کنید
4- در مورد کار خود و مسیری که طی می کنید بسیار بیاموزید
5- با کارهای کوچک شروع کنید تا ریسک شکستهای اقتصادی کم شود
6- به تنهایی وارد مسیر موفقیت نشوید و از کمک دوستانتان استفاده کنید
7- ریسک موفقیت و هزینه آنرا محاسبه کنید و برای پرداخت آن کاملا آماده باشید
8- گاهی دست از تلاش بردارید و ابزار خود را تیز کنید
9- از کمک مشاوران موفقیت استفاده کنید
10- اهداف خود را یادداشت کنید
11- برنامه زمانی دقیق برای رسیدن به هدف داشته باشید
12- لوازم مورد نیاز مسیر را کسب کنبد
13- بر روی روشهای اشتباه نمانید و در صورت لزوم مسیر و یا روشها را عوض کنید


 

چگونگی استفاده از اصول موفقیت

 

این 13 اصل جهانی موفقیت برای کسب موفقیت در همه زمینه ها کاربرد دارد. اما اجرای این 13 اصل مستلزم ایجاد یک شخصیت موفق در خود است. دیسیپلین در موفقیت، از هر چیز دیگری اهمیت بیشتری دارد. با وجود همه موانع باید به برنامه خود پایبند باشید. در بسیاری از موارد ممکن است فرد بدلیل سهل انگاری و تنبلی از اجرای برنامه سر باز بزند و اجرای آن را به تاخیر بیندازد. 13 اصول جهانی موفقیت برای زندگی میگوید،

بزرگترین دشمن موفقیت سهل انگاری و تنبلی است. ضرب المثلی که میگوید کار امروز را به فردا نسپار گویای روشن این مطلب است. نظم و انسجام در اجرای برنامه از هر چیز دیگری مهمتر است. عادت کردن به اینکه کارها را به فردا بسپارید موجب سست شدن اراده در شما میشود و قوای شما را تحلیل میبرد.

 

13 اصول جهانی موفقیت برای زندگی میگوید، ترس از شکست و سستی و تنبلی و عدم اراده کافی برای حرکت در مسیر موفقیت، کار موفقیت را یکسره می کند. در پیمودن مسیر موفقیت بیش از همه چیز درد و رنج را تجربه خواهید کرد. در صورتی که در شرایط خوب و مساعد موفق به کسب موفقیتمورد نظر شوید، البته ارزشمند است ولی چیز بیشتری بدست نیاورده اید. در واقع موفقیت وقتی معنای واقعی را می یابد که شما در شرایط نامساعد موفق به برداشتن موانع بصورت ذره ذره بشوید.

هنر موفقیت در دستان قدرتمند انسانی والاست که قادر است میلیمتر به میلیمتر در مسیر موفقیت حرکت کند. برای شروع حرکت در مسیر موفقیت باید با قدمهای زیر شروع کنید. 


1- جمع آوری اطلاعات زیاد در مورد خواسته و موفقیت مورد نظر برای کاهش دادن ریسک شکست
2- ارزیابی ارزش اطلاعات برای کمک به شما در مسیر موفقیت
3- ارزیابی و محاسبه دقیق هزینه مادی و معنوی موفقیت
4- تهیه برنامه زمانی برای انجام مراحل مختلف کار 
5- آماده شدن برای بدترین سناریوی ممکن برای شکست 
6- شروع اول و برداشتن اولین قدم برای شروع کار
7- ارزیابی روزانه، هفتگی و ماهانه و سالانه پیشرفت 
8- اصلاح مجدد برنامه بطور دقیقتر
9- شروع مجدد و ...

 

 

 

منبع: کرامت زاده

علی صدیقی بازدید : 67 شنبه 28 مهر 1397 نظرات (0)

چکیده :

 

موفقیت؛ تشخیص پیوسته و مداوم ایده آل و هدفی ارزشمند هست.

                                                    ارل نایتینگل

 

قبل از اینکه بدنبال کسب موفقیت باشیم، ابتدا باید تعریف دقیقی از آن داشته باشیم. موفقیت؛تشخیص پیوسته و مداوم ایده آل و هدفی هست که ارزش وقت گذاشتن را داشته باشد، زیرا وقت و زمان، با ارزش ترین دارایی در زندگی بوده و موفقیت را با صرف زمان میشود بدست آورد. موفقیت برای هر شخصی تعریف خاص خودش را دارد ، زیرا هر فرد، دارای ایده آل و هدف منحصر بفرد خود بوده و رسیدن به اهداف و ایده آل تعیین شده( توسط فرد) ، نشان دهنده موفقیت یا عدم موفقیت  فرد مورد نظر می باشد. بسیاری از افراد فکر میکنند ؛ آنها به شادی نمیرسند مگر اینکه موفق شوند، در صورتی که باید بدانید؛ کسی به موفقیتخواهد رسید که در کل مسیر تعیین شده ، شاد باشد. تعداد زیادی هم موفقیت را زمانی دست یافته می بینند که به مقدار زیادی پول رسیده باشند؛ در صورتی که افراد ثروتمند بسیاری هستند که احساس درماندگی میکنند. ما در سه بعد: فیزیکی، ذهنی و روحانی ، زندگی میکنیم. موفقیت زمانی حاصل میشود که به شناخت هر سه بعد، پرداخته و آنها را مورد توجه قرار دهیم.

زمانی که بدنیا آمدیم، از متعلقات دنیا مانند: پول، مسکن، لباس، ماشین و... چیزی نداشتیم و زمانی که از دنیا میرویم نیز هیچ یک از این متعلقات را در سفر به همراه نخواهیم داشت، زیرا بعد فیزیکی مان را از دست میدهیم و دیگر نیازی به متعلقاتی که مناسب بعد فیزیکی ما بوده، نخواهیم داشت. ولی در زمانی که زندگی در دنیا با وجود بعد فیزیکی ادامه دارد قطعا بدست آوردن متعلقات یاد شده باعث میشود از سطح مناسبی از تجربه فیزیکی بهره ببریم. میتوانیم ماشین خوب، غذاهای با کیفیت و خوشمزه و مسکن مناسب  و غیره را کسب کنیم، زیرا این موارد زندگی فیزیکی ما را آسانتر  و جذابتر میسازند. در مدت حضورمان در دنیا با سه بعد فیزیکی، ذهنی و روحانی باید به همه جنبه های وجودی اهمیت داده و موجبات موفقیت هر سه بعد را فراهم کنیم تا تجربه بینظیری را در زندگی ایجاد کنیم. مطالعه روزانه ، فکر کردن، یادگیری  واستفاده از تصورات ذهنی ، کارها و اقداماتی هستند که برای ارتقا بعد ذهنی باید انجام گیرند. با انجام این کارها زمینه موفقیت بعد ذهنی مان را فراهم ساختیم. بخشش، عشق ورزیدن، محبت کردن، دوست داشتن و تلاش برای تبدیل دنیا به جایی بهتر برای زندگی، اقداماتی هستند که برای کسب موفقیت، ارتقا و رشد بعد روحانی باید انجام گیرند.

انتها و پایانی برای میزان کسب موفقیت، پیش بینی نمیتوان کرد، زیرا با توجه به فرصت محدود زندگی در دنیای سه بعدی(فیزیکی، ذهنی، روحانی) نتایج کسب شده در زمان محدود، متغیر خواهد بود. و موفقیت نسبی کسب شده هر فرد در ابعاد سه گانه متفاوت خواهد بود، زیرا هر فردی منحصر بفرد بوده و دارای خواسته ها و اهداف منحصر بفرد خواهد بود. ولی قطعا میتوان فردی را موفق دانست که برای کسب موفقیت در هر سه بعد تلاش کرده باشد؛ زیرا در پایان زندگی فیزیکی ، جریان کسب موفقیتدر این بعد( فیزیکی) نیز به پایان میرسد ولی داشته ها و موفقیت کسب شده در دو بعد دیگر( ذهنی و روحانی) همچنان پا برجا خواهند بود.

 

 

 

منبع: هدایت محمودی

 
علی صدیقی بازدید : 46 جمعه 27 مهر 1397 نظرات (0)

مدیریت کسب و کارهای کوچک

حتی اگر کسب و کار کوچک هم داشته باشید می توانید با رعایت یک سری نکات رونق بیشتری به کارتان بدهید. اگر کسب و کاری دارید و به دنبال این هستید تا در این کار پیشرفت کنید و به موفقیت برسید الی گشت را همراهی کنید تا با نکاتی آشنا شوید که می تواند در این راه به شما کمک کند.

دانش

فقط دانش مهم نیست

مطالب مرتبط:
اهمیت شبکه های اجتماعی در رشد کسب و کار
کسب و کارهای کوچک پر رونق تر از همیشه

اگر در رشته و کار خود تخصص کافی دارید شاید فکر کنید که با همین دانش می توانید پیشرفت زیادی کنید و به ویژگی های دیگری احتیاج ندارید. اما این طور نیست، در روز اول شروع کاریتان هیچ وقت مشتریان زیادی فقط به این دلیل که شما دانش کافی دارید به سمت شما نمی آیند. برای اینکه کار خود را رشد دهید باید اول بازاریابی و مدیریت کنید فقط این مهم نیست که محصول و یا خدمتی خوب ارائه دهید بلکه مردم باید با شما آشنا شوند تا به سمتتان بیایند. باید کسب و کاری منظم و موثر و مدیرعاملی باتجربه داشته باشید.

کسب و کار

افراد شایسته را به کار بگیرید

ممکن است از نظر فنی تخصص کافی  داشته باشید ولی تجربه ای از نظر بازاریابی نداشته باشید در این صورت می توانید از کسانی که در این زمینه باتجربه هستند استفاده کنید و آن ها را استخدام کنید. با بازریابی، مردم شما و کسب و کارتان را می شناسند و به سمت شما می آیند. حالا که مشتریان خود را پیدا کرده اید باید به این فکر باشید که چگونه می توان آن ها را دوباره به اینجا برگرداند.

برای استخدام پارتی بازی نکنید!

گاهی افراد تمایل دارند که از دوستان و آشنایان برای کسب و کار خود استفاده کنند با اینکه این کار در شرایطی می تواند خوب باشد اما ممکن است گاهی دوستی ها را از بین ببرد پس برای او کاملا توضیح دهید که مسائل کاری با مسائل دوستی فرق می کند و شما در زمینه کاری بسیار جدی هستید.

پارتی بازی

تصمیم های ناگهانی نگیرید

برای اینکه به این نتیجه برسید که تصمیمات ناگهانی چقدر می تواند کسب و کارتان را عقب بیندازد مثالی می زنیم: تصور کنید که  رستورانی دارید و در شبی بارانی، ناگهان مشتریان زیادی به سمت رستوران شما می آیند ولی خدمه کافی برای رسیدگی به مشتریان ندارید در این صورت اگر تصمیم نسنجدیده بگیرید و از فردا تعداد نیروهای خدمه خود را دو برابر کنید دستمزدهای که باید پرداخت کنید به صورتی کاملا غیر ضروری زیاد می شد چون این تعداد خدمه در روزهای معمولی به دردتان نمی خورند.

گاهی به جای ارتقای شغلی کارمندان به استخدام افراد جدید فکر کنید

اینکه هر از چندگاهی به کارمندان خود ارتقای شغلی بدهید می تواند در آن ها انگیزه ای برای خوب کار کردن ایجاد کند اما این به این معنی نیست که هر احساس نیازی که در گوشه ای از کار به وجود آمد را فقط با همان کارمندان خود پاسخ دهید و نیروی جدیدی نگیرید، حتما کسانی را بیاورید که از دانش  تجربه همان کار برخوردارند.

 

 

 

 

منبع: الی گشت

علی صدیقی بازدید : 87 جمعه 27 مهر 1397 نظرات (0)

در این نوشته در ادامه مطلب قبلی نکاتی مهم و کاربردی در مورد موفقیت شغلی بیان شده است. انجام این موارد در محیط کار می تواند مزایای زیادی داشته باشد و به موفقیت و ارتقای شغلی شما کمک کند. علاوه بر این شما با رعایت این نکات رابطه خوبی با همکارانتان برقرار خواهید کرد که مزیت های خاص خودش را دارد. این کارها به شما کمک می کنند وظایف خود را به نحو احسنت انجام دهید و از همه توانایی های خود بهره ببرید.

نکته هایی برای موفقیت شغلی:

  1. ثابت و یکنواخت نبوده و همواره به دنبال یادگیری و فراگیری مهارت های جدید باشید.

  2. یک توانایی جدید یاد بگیرید که به ارتقای شغلی شما کمک کند.

  3. همیشه برای اتفاق های ناخوشایند آماده باشید.

  4. از شکست نترسید، شکست فرصتی برای بهتر شدن و پیشرفت است.

  5. تصمیم هایی بگیرید که در راستای شخصیت و ارزش های شما باشد.

  6. وظایف روزمره را به بهترین شکل انجام دهید.

    رازهای موفقیت شغلی - وبلاگ ایسام

  7. رها کردن کار برخورد صحیح در هنگام مشکلات نیست و بهتر است سعی کنید با تلاش و مدیریت شرایط، کار را به پایان برسانید.

  8. وقتی همکارانتان با مشکلی در کار روبرو می شوند به آن ها کمک کنید و نشان دهید حامی شان هستید.

  9. مغرور نشوید و آماده یادگیری باشید، هیچ فردی کامل نیست.

  10. موانع را با یادگیری، بهتر شدن و کمک خواستن از دیگران پشت سر بگذارید.

    رازهای موفقیت در کار - وبلاگ ایسام

  11. نگذارید دانش شما در مورد کار قدیمی شود و همیشه به روز باشید.

مقاله های مشابه:

  • رازهای موفقیت شغلی – بخش اول
  • ۱۰ توانایی و مهارت ضروری برای موفقیت
  • ۱۰ تلقین نادرست که ما را از موفقیت باز داشته اند
  • ۹ کار برای موفق شدن

ایسام

  1. چه زمانی که کار را درست انجام می دهید چه زمانی که خراب کاری می شود مسئولیت کار را به عهده بگیرید.

  2. به همه افراد احترام بگذارید حتی اگر تازه وارد و کم تجربه هستند.

  3. در فعالیت های گروهی شرکت کنید.

  4. اگر همکارتان در کاری به شما کمک کرد برای آن ارزش قائل شوید، تشکر کنید و این کارش را به حساب وظیفه نگذارید.

  5. اگر به همکارتان قول کاری را می دهید حتما به آن عمل کنید وگرنه اعتماد آن ها سلب خواهد شد.

    رازهای موفقیت در کار - وبلاگ ایسام

  6. با دیگران در مورد رفتارها و انگیزه های خود صادق و روراست باشید.

  7. به گفته های دیگران مخصوصا رئیس خود دقت کنید.

  8. در هر شرایطی مهربان و سخاوتمند باشید.

  9. استرس خود را مدیریت کنید به همکاران حس امنیت و آرامش را القا کنید.

  10. به زمان بندی کارها دقت کنید و به موقع تحویل دهید.

  11. به افراد کم سابقه تر کمک کنید کارها را بهتر انجام دهند.

    رازهای موفقیت در کار - وبلاگ ایسام

منبع: ایسام
علی صدیقی بازدید : 36 جمعه 27 مهر 1397 نظرات (0)

موفقیت شغلی بی شک یکی از چالش هایی است که همه افراد با آن روبرو می شوند. گاهی اوقات افراد به دلایل نامشخص، واضح نبودن وظیفه و کمبود اطلاعات نمی توانند وظیفه خود را به خوبی انجام دهند. بدون در نظر گرفتن شرایط شما می توانید با استفاده از این نکات موقعیت شغلی خود را بهبود بدهید.

رازهای موفقیت شغلی:

  1. همکارانتان را در کارشان تشویق کنید. انرژی مثبت ایجاد شده روی شما هم اثر خوبی می گذارد.

    رازهای موفقیت شغلی - وبلاگ ایسام

  2. به همه کارهایی که در محیط کار به عهده می گیرید اهمیت بدهید و به بهترین شکل انجام دهید.

    رازهای موفقیت شغلی - وبلاگ ایسام

  3. روی کارهایتان تمرکز کنید تا به بهترین نحو انجام شوند.

  4. یک بخش از کارتان را که به آن علاقه دارید پیدا کرده و در آن خبره شوید.

    رازهای موفقیت شغلی - وبلاگ ایسام

  5. اخلاق را فدای موفقیت در محیط کار نکنید.

  6. اگر مشکلی در محیط کار می بینید برای برطرف کردن آن دست به کار شوید.

    رازهای موفقیت شغلی - وبلاگ ایسام

  7. سعی کنید بخشی از راه حل باشید و برای حل مشکلات منتظر دیگران نباشید.

  8. در صورت نیاز از دیگران کمک بخواهید تا آن ها بدانند شما به توانایی هایشان باور دارید.

    رازهای موفقیت شغلی - وبلاگ ایسام

  9. از دروغ بپرهیزید چون بی نتیجه است و دید همکارانتان را نسبت به شما خراب می کند.

  10. پشت سر همکارانتان غیبت و شایعه پراکنی نکنید.

    رازهای موفقیت شغلی - وبلاگ ایسام

728X90-book

مقاله های مشابه:

  • ۱۰ توانایی و مهارت ضروری برای موفقیت
  • ۹ کار برای موفق شدن
  • ۱۰ تلقین نادرست که ما را از موفقیت باز داشته اند
  • اینفو گرافیک: ۱۴ کار که افراد موفق در آخر هفته ها انجام می دهند
  1. سعی کنید فردی باشید که دیگران برای کمک و همدردی نزد آن ها می روند.

    رازهای موفقیت در کار - وبلاگ ایسام

  2. از ایراد گرفتن و نق زدن در محیط کار بپرهیزید چون به راحتی پخش شده و دیگران را به کار بی میل می کند.

    رازهای موفقیت در کار - وبلاگ ایسام

  3. تا جایی که می توانید به دیگران کمک کنید.

    رازهای موفقیت در کار - وبلاگ ایسام

  4. برای رسیدن به موفقیت شغلی ناراحتی های شخصی را با خود سر کار نبرید.

    رازهای موفقیت در کار - وبلاگ ایسام

  5. احساسات خود را کنترل کنید و با اشتیاق یا عصبانیت صحبت نکنید.

  6. از نتیجه کار رضایت کامل نداشته باشید و همیشه به دنبال بهبود و ارتقای کار باشید.

    رازهای موفقیت در کار - وبلاگ ایسام

  7. نگذارید تردید و عدم اعتماد به نفس مانع موفقیت شما شود. خودتان را باور داشته باشید.

    رازهای موفقیت در کار - وبلاگ ایسام

  8. در صورت نیاز از دیگران کمک بخواهید از سوال پرسیدن و یاد گرفتن چیزهای جدید نترسید.

    رازهای موفقیت در کار - وبلاگ ایسام

  9. با رفتار خوب و کار دقیق الگوی دیگران در محل کار باشید.

    رازهای موفقیت در کار - وبلاگ ایسام

  10. از روی خیرخواهی و بدون چشمداشت به دیگران کمک کنید.

منبع: ایسام
علی صدیقی بازدید : 37 جمعه 27 مهر 1397 نظرات (0)

 

تا‌کنون به این فکر کرده‌اید که راز موفقیت چیست؟ برای خیلی‌ها، این راز فقط یک چیز مشخص نیست. در واقع، موفقیت نتیجه‌ی عادت‌های روزانه‌ی بسیاری است که همیشه و همواره تکرار می‌شوند. در زیر ۱۵ کار کوچک را می‌خوانید که هر روز با انجامشان مطمئن می‌شوید زمان‌تان را صرف اولویت‌هایتان کرده‌اید.

موفقیت

این نکات را در زندگی روزمره‌تان به کار گیرید و اوج موفقیت را تماشا کنید:

۱.اولویت‌هایتان را تعیین کنید.

سه اولویت اصلی زندگی‌تان چیست؟ سه کاری که بیش‌ترین وقت‌تان را صرف‌شان می‌کنید چیست؟ آیا اولویت‌هایتان با آنچه وقت‌تان را صرفش می‌کنید مطابق‌اند؟ اگر چنین است که فوق‌العاده است. اگر نه، باید خیلی سخت‌تر بکوشید تا وقت‌تان را صرف اولویت‌هایتان کنید، و در این راه خلاص از شر موانع‌تان شوید. واقعا به این فکر کنید که می‌خواهید زندگی‌تان را چگونه بگذرانید_ احتمالا احساس موفقیت بیش‌تری می‌‌کنید اگر وقت‌تان را صرف چیزهایی کنید که واقعا برایتان مهم هستند.

۲.برای روز بعدتان برنامه بچینید.

زمان، ارزشمندترین منبع ما و غیرقابل جایگزین است. اگر واقعا می‌خواهید موفق باشید، باید برنامه‌ای برای زمانبندی کارهای‌تان بچینید. یکی از راه‌هایش این است که هر شب برنامه‌ی زمانی روز بعدتان را بنویسید. نوشتن برنامه‌ی زمانی به سه دلیل حائز اهمیت است: (۱) موجب می‌شود از ساعت‌های بیداری‌تان نهایت استفاده را ببرید؛ (۲) کمک می‌کند که هر روز زمانی را به تمرکز بر اولویت‌هایتان اختصاص دهید؛ و (۳) موجب می‌شود زمان‌های تلف‌ شده‌تان را شناسایی کنید.

۳.قورباغه‌تان را قورت دهید.

مارک تواین می‌گوید: “هر روز صبح قورباغه‌تان را قورت دهید، هیچی چیزی بدتر از این در طول روز برایتان رخ نمی‌دهد.”

شما هم مثل بیشتر مردم، کاری دارید که هر روز در انجامش تعلل می‌کنید، چرا که از آن می‌ترسید یا دستپاچه‌تان می‌کند. این کار سخت، قورباغه‌ی شما است و بنابر گفته‌ی مارک تواین باید هر روز صبح درسته قورتش دهید. مشکل تعلل در قورت دادن قورباغه‌تان این است که شما را از تمرکز بر دیگر کارهایتان باز می‌دارد؛ فکرتان را با قورباغه‌ای مشغول نکنید که باید بعدا قورتش دهید.

مطلب مرتبط : موانع مو فقیت: ۲۵ مانع که اگر به دنبال مو فقیت هستید باید عبور کنید

۴.با کسی که در آینه می‌بینید روراست باشید.

حالا که درباره‌ی قورت دادن قورباغه‌تان صحبت کرده‌ایم، می‌خواهم شما را به روراستی با خودتان دعوت‌کنم. فقط به این خاطر که هر روز صبح قورباغه‌تان را قورت می‌دهید ایده‌ی خوبی نیست که هر روز زودتر از معمول این کار را انجام دهید.

برخی‌ها بهترین زمان فعالیت برایشان قبل از طلوع خورشید است و برخی‌ها در اواخر شب بهره‌وری بیش‌تری دارند. اگر دوست دارید روزتان را از ۵ صبح شروع کنید، عالی است، ادامه دهید و قورباغه‌تان را همان صبح اول وقت قورت دهید. اگر ترجیح می‌دهید بیش‌تر بخوابید، این هم مشکلی ندارد—و قورباغه‌تان را به وقت خودتان قورت دهید.

افراد موفق همیشه با خودشان روراست هستند. آنان می‌دانند چون هیچ وقت آدم سحرخیزی نبوده‌اند اگر ساعت‌شان را برای ساعت ۴: ۳۰ صبح کوک کنند ایده‌ی خوبی نیست، . آنان اهداف‌شان را بر مبنای بهره‌ور‌ترین ساعات روزشان تنظیم می‌کنند.

۵.برای خودتان مهلت پایان تعیین کنید.

از مزایای قانون پارکینسون بهره بگیرید. قانون پارکیسنسون می‌گوید‌: برای این کار انجام شود آنقدر به تعویق می‌افتد که زمان در دسترس‌تان تمام شود. اگر زمان کمی برای انجام کاری دارید، باید تلاش‌تان را افزایش دهید. فکر کنید چطور خانه‌تان را تمیز می‌کنید وقتی کسی تماس می‌گیرد و می‌گوید تا ۲۰ دقیقه‌ی دیگر به منزل‌تان می‌آید. وقتی زمان‌تان محدود است تلاش‌هایتان به طرز چشمگیری افزایش می‌یابد.

۶.حواس پرتی‌ها را به حداقل برسانید.

وقتی کار می‌کنید از شر همه‌ی حواس پرتی‌ها خلاص شوید. اگر اینترنت حواس‌تان را پرت می‌کند، رایانه‌تان را طوری تنظیم کنید که ساعت‌های مشخصی از روز، برخی وبگاه‌ها را قفل کند و اجازه‌ی ورود ندهد. تلفن‌تان را خاموش کنید. می‌توانید بعد از انجام فهرست کارهای روزانه‌تان‌، پیام‌ها را چک کنید. حواس پرتی جلوی موفقیت را می‌گیرد.

۷.وقت استراحت داشته باشید.

برنامه‌ی روزانه‌ای را با توجه به اختصاص وقت به خودتان بچینید. در برنامه‌ی زمانی‌تان‌، وقتی را برای ورزش، استراحت، یا هر دو، اختصاص دهید.

۸.برنامه‌ی رو به عقب داشته باشید.

یکی از راه‌های حرکت رو به جلو و رسیدن به اهداف بزرگ‌تان، برنامه‌ریزی رو به عقب در هنگام تنظیم اهداف‌تان است.

برای مثال، می‌خواهید ۱۲ کیلوگرم در یک سال وزن کم کنید. پس هدف بلند‌مدت شما کاهش ۱۲ کیلوگرم در طول یک سال است، حالا سعی کنید برنامه‌ریزی رو به عقب را شروع کنید و هدف‌تان را به تکه‌های کوچک‌تری تقسیم کنید. اگر می‌خواهید در سال ۱۲ کیلوگرم وزن کم کنید، پس باید ماهی یک کیلوگرم و هفته‌ای ۲۵۰ گرم کاهش وزن داشته باشید. این یعنی روزی ۲۵۰ کالری کم‌تر مصرف کنید. بیشتر مردم روزی سه وعده‌ی غذایی و دو میان وعده می‌خورند، این یعنی می‌توانید در هر کدام از این‌ها ۵۰ کالری کم‌تر مصرف کنید. این یک هدف انجام شدنی است. حالا آرمان بزرگ‌تان را به تکه‌های کوچکی شکسته‌اید، حالا اهداف روزمره‌ی دسترس‌پذیری دارید.

۹.اهداف تان را بنویسید.

پژوهش‌ها نشان می‌دهند که با نوشتن اهداف‌تان، شانس رسیدن‌تان به آنها به طور چشم‌گیری افزایش می‌یابد. اهداف‌تان را بنویسید و آنها را جایی بگذارید که به آسانی قابل دیدن باشند، بارها و بارها به آنها رجوع کنید و خواهید دید که شانس موفقیت‌تان افزایش می‌یابد.

۱۰.شریک زندگی مسئولیت‌پذیر بیابید.

شریکان زندگی مسئولیت‌پذیر، فوق‌العاده‌اند؛ ما کار می‌کنیم که به هدف‌هایمان برسیم و آنان خستگی‌ناچذیر تشویق و پشتیبانی‌مان می‌کنند. شاید همیشه می‌خواستید کتابی بنویسید، مرتب ورزش کنید، یا کسب و کاری خانگی را شروع کنید، با کسی باشید که مسئولیت‌پذیری‌تان را حفظ می‌کند و هر هفته در کنارتان، روند پیشرفت‌تان را بررسی می‌کند. اگر شریک مسئولیت‌پذیری داشته باشید که هدف‌هایی مشابه هدف‌های شما داشته باشد، حرف ندارد و این شما را در مراحل زندگی به موفقیت می‌رساند.

۱۱.فقط برای مصمم‌تر شدن خودتان را با دیگران مقایسه کنید.

واقعا می‌خواهید از زندگی‌تان احساس خوبی داشته باشید؟ اگر مقایسه‌ی خودتان با دیگران موجب می‌شود احساس بدی داشته باشید از آن دست بردارید. حسادت به دیگران می‌تواند خیلی سریع از شادی‌تان بکاهد و احساس موفق نبودن را در وجودتان حک کند.

۱۲.به دنبال یک مشاور باشید.

اگر به حوزه‌ی خاصی در زندگی‌تان علاقه‌مندید، مشاور موفقی را برای کمک به خودتان جهت رشد در آن حوزه انتخاب‌کنید. شاید مجبور شوید برای حوزه‌های مختلف، مشاوران متفاوتی هم داشته باشید. استخدام یک مربی را هم در نظر بگیرید. یک مربی مناسب می‌تواند دنیای متفاوتی را برای رسیدن به سطوح بالای موفقیت به شما نشان دهد.

۱۳.کارها را واگذار کنید.

جان سی مکسول می‌گوید: “اگر می‌خواهید چند کار کوچک را درست انجام دهید، خودتان انجامشان دهید. اما اگر می‌خواهید کارهای بزرگی انجام دهید و تأثیر عمیقی بگذارید، یاد بگیرید چطور کارها را واگذار کنید.”

همان قدر که دشوار است، اهمیت دارد از برخی کنترل‌ها دست بکشید و کارهای مشخصی را به دیگران واگذار کنید. یادتان باشد، که هر روز فقط ۲۴ ساعت دارد، و اگر واقعا می‌خواهید روی اولویت‌هایتان تمرکز کنید و موفق باشید، نیاز دارید به دیگران در انجام کارهای کم اهمیت‌تر اعتماد کنید.

۱۴.اعضای شرکت‌تان را خردمندانه انتخاب کنید.

در کنار انتخاب یک شریک زندگی مسئولیت‌پذیر‌، کل اطرافیان‌تان را با دقت انتخاب کنید.

به قول جیم ران “شما میانگین پنج فردی هستید که بیش‌ترین وقت را با آنان می‌گذرانید.”

آیا شما در کنار کسانی هستید که مشوق، مثبت و حمایت‌گرند؟ یا بیش‌تر وقت‌تان را با منفی باف‌ها می‌گذرانید؟ وقت تان را با کسانی بگذرانید که الهام‌بخش بهترین‌هایتان باشند.

۱۵.بخوانید.

می‌خواهید بسیار موفق باشید؟ بخوانید. مرتب بخوانید. خواندن، روح ما را تازه و ذهن‌هایمان را باز می‌کند. مطالبی بخوانید که الهام‌بخش‌تان باشند و در ذهن‌تان جرقه‌ای روشن کنند. بگذارید این مطالب به خودسازی‌تان کمک کنند. هرقدر می‌توانید اطلاعات جذب کنید. همیشه چیز بیش‌تری برای یادگرفتن هست.

هر روز این کارها را انجام دهید تا خیلی زود خودتان را در مسیر موفقیتی بزرگ ببینید.

 

 

منبع: بازده

علی صدیقی بازدید : 35 جمعه 27 مهر 1397 نظرات (0)
صطلاح "عوامل موفقیت" می تواند هر کسی را که گرسنه است، مشتاق کند تا بیشتر یاد بگیرد. در بازاریابی، این عوامل به عنوان مراحل پایه تعریف می شوند که شامل اجزای اصلی پیروزی هستند.

 

بازاریابی در مقابل فروش

بسیاری از کسب و کارها فرض می کنند که بازاریابی و فروش یکسان هستند، اما در واقع اینطورنیستند. بازاریابی در واقع شامل دو عنصر جداگانه است: تحقیق بازاریابی و استراتژی های بازاریابی .روش های بازاریابی منجر به فروش موفق می شود . فروش بدون تحقیقات بازاریابی و استراتژی های بازاریابی ممکن نیست به موفقیت مطلوب منجر شود. فروش همیشه نتیجه یک مفهوم بازاریابی با دقت استراتژیک است.


تعریف عوامل موفقیت

عوامل موفقیت کلیدی به عنوان برنامه ریزی اساسی، طراحی و اجرای شیوه ای که محصولات و خدمات برای مصرف کنندگان ارائه می شود تا به موفقیت در فروش منتهی شود، تعریف می شود.

به عنوان مثال، یک شرکت بزرگ ایالات متحده ممکن است برنامه ریزی، طراحی و پیاده سازی بعضی از استراتژی های بازاریابی مبتنی بر مطالعات جامع از بازار هدف بالقوه خود را. این مطالعات باید منجر به ایجاد استراتژی های بازاریابی شود که نیاز مصرف کنندگان در آن بازار را برآورده سازد. استراتژی های بازاریابی در اطراف محصولات و / یا خدمات طراحی شده اند تا بزرگترین واکنش مثبت از بازارهای هدف را ایجاد کنند. آنها بخشی از سبک کلی فروش هر کسب و کار می شوند، زیرا این امر به بهترین وجه به ارائه خدمات عمومی مربوط می شود.

 

 

شناسایی عوامل موفقیت کلیدی

هر کسب و کار، عوامل موفقیت خود را بسته به ماهیت محصولات و خدمات خود متفاوت می داند. ایده آل، عوامل موفقیت کلیدی در فروش در حال انجام است که درآمد کسب و کار سالم را حفظ می کند. آنها همچنین می توانند در زمینه تبلیغات موفق و تبلیغاتی آنلاین و در حوزه عمومی مشاهده شوند.

چیزهایی که برای کمک به شناسایی عوامل موفقیت کلیدی در نظر گرفته شده است عبارتند از: پاسخ مصرف کننده به تبلیغات ، حفظ مشتری، نمایشگاه های موفق نمایشگاه های تجاری و رسانه های اجتماعی "buzz".


هدف از عوامل موفقیت کلیدی

هدف از عوامل موفقیت کلیدی الهام بخشیدن به بازاریابی و فروش به وضعیت قوی تر کسب و کار از طریق مشوق ها است. محصولات و خدمات تجاری نباید بدون تکامل باقی بمانند. حفظ نظارت بر عوامل موفقیت کلیدی، صاحبان کسب و کار را قادر می سازد پتانسیل را در بازار هدف و همچنین در حوزه رقابت تجاری کسب کنند.

 

مقاله مرتبط:عوامل موفقیت در کارآفرینی

انواع عوامل موفقیت کلیدی

انواع مختلف عوامل کلیدی موفقیت برای برخی از کسب و کارها بیشتر از دیگران است. به عنوان مثال، یک عامل کلیدی موفقیت برای یک نمایندگی فروش موفق، ممکن است کمپین فروش ویژه ای باشد. اما این عامل اصلی موفقیت برای کسب و کارهایی که خدمات گرا هستند یا محصولاتی را ارائه می دهند که حاوی حاشیه ای برای تخفیف نیستند، مناسب نیست


ردیابی داده ها

ردیابی اطلاعات یک جنبه مهم جمع آوری اطلاعات اضافی است که باید اثبات قابل ملاحظه ای از موفقیت بازاریابی را تولید کند. این کمک می کند که استراتژی های بازاریابی را به نتایج بازاریابی موفقیت آمیز ارتباط دهد. ردیابی داده ها نیز به عنوان یک ابزار آموزش فروش مفید است زیرا به کارکنان فروش کمک می کند تکنیک های بازاریابی را که قوی ترین اثر را شناسایی می کنند شناسایی کنند.

به عنوان مثال، کسب و کارهایی که به رویدادهای انجمن تجاری متکی هستند تا محصولات یا خدمات خود را ارتقا دهند، ممکن است مایل به پیگیری کسب و کار جدید کسب شده از طریق مشارکت در رویداد باشند.

مهمترین و مهمترین عوامل موفقیت کلیدی که می تواند کارآفرین را به عنوان یک کارآفرین موفق تبدیل کند، عبارتند از:

 

  1. تمایل به اقدام

 این اولین و مهمترین عامل برای "بودن" و کارآفرینان فعلی است. همه عوامل دیگر کلید موفقیت کارآفرینی مهم نیست اگر فردی هستید که می ترسد اقدام واقعی کند. اقدامات چیزی است که شما را به موفقیت می انجامد. بدون اقدامات، نمیتوان انتظار داشت که صاحب کسب و کار موفق شوید. با عرض پوزش، این گفته واقعی است!

 

 

 

  1. دانش کارآفرینی

 کارآفرینان افرادی هستند که باید درمورد مسائل مربوط به کسب و کار خاصی که کسب کرده اند اطلاعات بدست آورند. دانش شما انرژی بالقوه کسب و کار خود را افزایش می دهد و به میزان زیادی به موفقیت شرکت شما کمک خواهد کرد.


 

  1. خلاقیت کارآفرینی

اگر می خواهید به اندازه کافی منحصر به فرد و با قدرت بهبود مداوم در کسب و کار خود باشید، باید فرد خلاق باشید. خلاقیت انرژی بالقوه کسب و کار شما را افزایش می دهد و فرصت های زیادی را برای شرکت شما ایجاد می کند.

 

مقاله مرتبط:اسرار موفقیت

 

  1. مهارت های کارآفرینی

هر کارآفرین و هر کسب و کار نیاز به مهارت های مختلف کارآفرینی دارد که در بعضی موارد ممکن است برای موفقیت کسب و کار آنها بسیار مهم باشد. اگر دانش داشته باشید، اما مهارت هایی ندارید که می توانید تنها از طریق اجرای آنچه که آموخته اید، پوشش داده شود، نمی توانید انتظار داشته باشید که به موفقیت نزدیک شوید. همانطور که می بینید، اگر شما اقدامات را انجام دهید، آنچه را که آموخته اید انجام داده اید، مهارت می گیرید.


 

  1. هوش کارآفرینی

شما باید برای مدیریت تمام شرایط احتمالی هوشمند باشید و سخت ترین مشکلات را حل کنید که سازگارترین چیز در زندگی تجاری شما خواهد بود. اطلاعات شما باعث منحصر به فرد شدن شرکت شما می شود، زیرا این چیزی است که نمی تواند از دیگران کپی شود.


 

  1. صبر

شما باید صبور باشید و آماده باشید تا حتی اولین جنگ خود را از دست بدهید. این مهم است زیرا جنگ هنوز تمام نشده است. این تنها آغاز سفر شما به عنوان یک کارآفرین است. شما باید درک کنید که سفر کارآفرینی شما یک سفر آسان از A تا B نیست .

 

 

 

  1. پایداری

پایداری صرفا یک امتناع از دادن چیزی یا توانایی اقدامات خود در برابر احساسات شخصی شما است که شما برای این اعمال آماده نیستید. احساس و انگیزه نتیجه ای نداشت. این اقدام چیزی است که نتایجی را که می خواهید به دست آورید، تولید می کند. بنابراین، احساسات خود را که شما را به عقب میکشد، حذف کنید و با تمام قدرت در سفر خود ادامه دهید.


 

  1. توانایی

برای کار گروهی هیچکس نمیتواند چیزی به تنهایی به دست آورد، این نیز برای شما به عنوان یک کارآفرین درست است. تو "سوپرمن" نیستی به عنوان یک کارآفرین، شما باید یک بازیکن تیم برای خود و موفقیت کسب و کار شما باشد .


 

  1. ریسک گرفتن

اما محاسبه خطر . این واقعا یکی از مهمترین سوالات است: آیا کارآفرینان به اندازه کافی خطر را مصرف می کنند؟ بله، هر راه اندازی کسب و کار در برخی سطوح خطرناک است. با این حال، مهم تر این است که چگونه یک کارآفرین موفق در معرض خطر قرار می گیرد؟ کلمه محاسبه شده خطر مناسب ترین کلمه برای این ویژگی است. اگر می خواهید موفق شوید، باید از اصول مدیریت ریسک استفاده کنید.

 

 

  1. داشتن اعتماد به نفس

اعتماد به نفس یک عامل مهم و اصلی موفقیت برای کارآفرینان است. من فکر می کنم که هیچ کس به کارآفرین تبدیل نخواهد شد اگر او اعتماد به نفس خود را نداشته باشد، خصوصا در رابطه با شروع و مدیریت کسب و کار خود.


 

  1. تجربه

با داشتن تجربه کافی گاهی اوقات تجربه در یک رده نیست که به عنوان یک عامل مورد نیاز است، اما چیزی است که انرژی بالقوه کسب و کار شما را افزایش می دهد. به عنوان یک کارآفرین، شما باید تمام تجارب کنونی و قبلی خود را در کسب و کار که در حال ساخت است استخدام کنید.


 

  1. استعداد

استعداد چیزی است که در یک کارآفرین به دنیا آمده است. اما گاهی اوقات استعداد چیزی است که می تواند به راحتی با دانش و مهارت جایگزین شود.


  1. صداقت

در هر مورد مهم است. اما گاهی اوقات صادق بودن، واقعی بودن، می تواند بزرگترین دشمن یک کارآفرین در برخی شرایط پیچیده باشد.


 

  1. اتصالات

ارتباط بیشتر به معنی امکانات بیشتر برای ساختن یک کسب و کار موفق است .

شانس یک عامل روانشناختی است. برخی افراد می توانند بگویند که آنها خوش شانس نیستند. و در واقع برخی از افراد خوش شانس وجود دارد که فقط تصادفی محل مناسب را در زمان مناسب با ایده درست پیدا کردند. با این حال، این درصد کمی است و نمی تواند به عنوان یک عامل جدی برای موفقیت در نظر گرفته شود.

عوامل موفقیت کلیدی در این لیست با توجه به اهمیت آنها برای موفقیت شما به عنوان یک کارآفرین طبقه بندی می شوند. بنابراین، مهمترین عامل کلیدی موفقیت  در اینجا توانایی شما برای انجام اقدامات است.

چرا اقدام به عنوان یکی از عوامل موفقیت کلیدی مهمترین عامل است؟

اول، تمام عوامل موفقیت کلیدی که در اینجا بدون تمایل یا توانایی برای انجام اقدامات ذکر شده اند، نوعی پتانسیل برای شما هستند. بله، شما دانش یا مهارت دارید، اما اگر آنها را در کار روزانه خود اجرا نکنید، آنها تنها برای شما مفیدند.

انرژی جنبشی کسب و کار چیزی است که این کار را انجام می دهد. چیزی که نتایج شما را برای شرکت شما به ارمغان می آورد.

 

همه عوامل موفقیت کلیدی مهم هستند، اما هیچ کدام از این عوامل باعث نمی شود که شما یک کارآفرین واقعا موفق باشید اگر اقدام مناسب نداشته باشید. به عنوان مثال، دانش و خلاقیت نمی تواند به شما برای تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق،کمک کند  اگرکه اولین گام را برای شروع کسب و کار خود نداشته باشید.

من می دانم که بسیاری از مردم که دانش و خلاقیت دارند، ماهرانه و هوشمندانه هستند و پایدار و صبور هستند ... اما این افراد کارآفرین نیستند،

آنها برای برخی از شرکت های دیگر یا خدمات عمومی کار می کنند.

آنها کارآفرین نیستند، زیرا آنها کمبود دانش دارند و یا هوشمند نیستند.

آنها کارآفرین نیستند، زیرا ویژگی های دیگر موفقیت را ندارند.

آنها کارآفرین نیستند، زیرا گام اول، اقدام برای تبدیل شدن به یک کارآفرین نیست.

 

 

منبع: کرامت زاده

علی صدیقی بازدید : 44 دوشنبه 23 مهر 1397 نظرات (0)
سال گذشته، دیوید کاپرن، نویسنده و مدیر عامل لایکبل لوکال، کارت پستالی را دریافت کرد که خصوصیات و رفتارهای آدم‌های موفق و ناموفق را با تصویر توضیح داده بود.
۶ تفاوت عمده‌ بین آدم‌های موفق و ناموفق
این کارت را یک عضو سازمان کارآفرینان، مدیرعامل پترا کوچ، ارسال کرده‌بود. با این که این دو مدیرعامل هرگز هم دیگر را ملاقات نکرده‌اند، ولی کارپن این کارت پستال را در یکی از پیام‌های آغاز سال نو ۲۰۱۴ در لینکداین خودش گذاشت و گفت آن کارت پستال تاثیری عمیق بر وی گذاشته است: "تقویت‌کننده‌ی ارزش‌هایی که به آنها اعتقاد دارم و به من هرروز نگرش‌ها و عادت‌هایی را یادآوری می‌کنند که می‌دانم به آنها احتیاج دارم تا موفقیت را به آغوش بکشم.”
آن کارت پستال، که در زیر آمده است ۱۶ تفاوت بزرگ بین آدم‌های موفق و ناموفق را برشمرده‌است.
در ادامه ۶ تفاوت عمده را آورده‌ایم که بیش‌تر مورد پسند ما است:
آدم‌های موفق تغییر را با آغوش باز می‌پذیرند. آدم‌های ناموفق از آن می‌ترسند. کارپن می‌گوید، "به آغوش کشیدن تغییر یکی از سخت‌ترین کارهایی‌است که یک شخص‌ می‌تواند انجام‌دهد.” او می‌گوید در دنیایی که به سرعت در حرکت‌است و فناوری که به آن سرعت سریع شتاب می‌بخشد، ضرورت دارد تغییرات را با آغوش باز بپذیریم و قبول کنیم تا این که از آن بترسیم، انکارشان کنیم، یا خودمان را از آن‌ها پنهان کنیم. آدم‌های موفق قادر هستند این کار را به موقع انجام دهند.
آدم‌های موفق درباره‌ی ایده‌ها حرف می‌زنند. آدم های ناموفق از آدم‌ها حرف می‌زنند. آدم‌های موفق به جای خبرکشی از آدم‌های دیگر- که شما را به هیچ‌جا نمی‌رساند-  درباره‌ی ایده‌ها صحبت می‌کنند. کارپن می گوید، ” به اشتراک گذاشتن ایده‌ها با دیگران فقط باعث می‌شود آنها بهتر شوند.
آدم‌های موفق مسئولیت شکست‌‌های‌شان را می‌پذیرند. آدم‌های ناموفق دیگران را سرزنش می‌کنند. رهبران و صاحبان کسب و کارهای واقعا موفق بالاها و پایین‌ها را در زندگی و کارشان تجربه می‌کنند، ولی همیشه مسئولیت شکست‌های‌شان را می‌پذیرند. کارپن می‌گوید سرزنش دیگران هیچ مشکلی را حل نمی کند. به گفته‌ی او، ” فقط آدم‌های دیگر را خوار و خفیف می‌کند و ابدا نتیجه‌ی خوبی از آن حاصل نمی شود.
آدم‌های موفق به آدم‌های دیگر برای موفقیت‌شان اعتبار می‌دهند و کمک می‌کنند. آدم‌های ناموفق تمام آن اعتبار را از دیگران می‌گیرند. اجازه دهید آدم‌های دیگر لحظات خوب را با تعریف و اعتباربخشی شما تجربه‌کنند تا انگیزه اشان آنان را وادارکند سخت‌‌کوش‌تر کار کنند و در نتیجه، باعث شوند شما به عنوان یک رئیس یا حتی هم تیمی بهتر به نظر برسید.
آدم‌های موفق می‌خواهند دیگران هم موفق بشوند. آدم‌های ناموفق درخفا آرزو می‌کنند دیگران شکست‌بخورند. کارپن توضیح می‌دهد، ” وقتی شما در یک سازمان با گروهی از آدم‌هاا هستید، برای موفق بودن، همه‌ی شما باید موفق‌شوید.” به همین دلیل است که اکثر آدم‌‌های موفق هرگز مرگ دیگران را آرزو نمی‌کنند؛ آنان می‌خواهند ببینند که همکاران‌شان موفق می‌شوند و پیشرفت می‌کنند.
آدم‌های موفق دائما می‌آموزند. آدم‌ای ناموفق هیچ برنامه‌ای برای ادامه‌ی یادگیری پس از خاتمه‌ی تحصیل ندارند. تنها راه رشد وو پیشرفت یک شخص، یک حرفه‌ای، یا یک رهبر این است که هرگز یادگیری را متوقف نکند. کارپن می‌گوید، "شما می توانید یک پله بالاتر از رقبا و انعطاف‌پذیر باشید، چون بیش‌تر می‌دانید. اگر یادگیری را تمام‌شده بدانید فرصت‌هایی را از دست‌ می‌دهید که مانع از یادگیری( و رشد) شما می‌شود.
دیگر تفاوت‌های مهم عبارت‌اند از: آدم‌های موفق شادی را بروز می‌دهند، داده‌‌ها و اطلاعات را به اشتراک می‌گذارند، و هرروز مطالعه می‌کنند؛ در حالی که آدم‌ای ناموفق خشم را به نمایش می‌گذارند، داده‌ها و اطلاعات را احتکار می‌کنند، و هر روز تلویزیون تماشا می‌کنند.
منبع: فرادید
علی صدیقی بازدید : 38 یکشنبه 22 مهر 1397 نظرات (0)

حتما شما هم مصاحبه کاری را تجربه کرده‌اید و یا در شرف ورود به بازار کار هستید و به‌زودی آن را تجربه خواهید کرد. مصاحبه کاری موفق، بی‌شباهت به جلسات خواستگاری و دیدارهای اولیه نیست. اگر استرس و بلاتکلیفی‌اش بیشتر نباشد، کمتر هم نخواهد بود. در واقع موقعیتی را تجربه می‌کنید که باید خودتان را اثبات کنید، به‌نحوی که از نگاه مصاحبه‌کنندگان، پسندیده به‌نظر بیایید. مصاحبه کاری موفق، حس و حال خیلی خوبی به فرد می‌دهد. احساس پیروزی و مورد قبول واقع شدن بسیار شیرین است. مصاحبه کاری موفق، به شکل ضمنی این نوید را به شما می‌دهد که توانا هستید و مورد پذیرش عده‌ای قرار گرفته‌اید. خب چه چیزی از این بهتر. برای مصاحبه کاری موفق، لزومی ندارد حتما رزومه‌ ای بلند بالا از موفقیت‌های ریز و درشت داشته باشید. رعایت نکاتی در بیان کلمات، نحوه‌ی معرفی و … می‌تواند به شما کمک کند تا تأثیرگذار باشید. در ادامه با ما همراه باشید تا فوت‌وفن‌های مصاحبه کاری موفق را با هم بررسی کنیم.

 

 

حتما بخوانید: نحوه نوشتن رزومه کاری؛ نکاتی که شما را به شغل رویایی‌تان می‌رساند

۱. فرصت‌طلب و خودخواه نباشید

 

 

وقتی برای مصاحبه کاری وارد شرکتی می‌شوید، به‌جای اینکه بگویید «من شنیده‌ام شرکت شما برای کار کردن جای خیلی خوبی است»، بهتر است ویژگی‌های خود برای موقعیت شغلی اعلام شده را شرح دهید. در غیر این صورت ممکن است فردی فرصت‌طلب و خودخواه جلوه کنید. به بیان دیگر، یعنی کسی که در صورت مشاهده‌ی سود و منفعت بیشتر حاضر است شرکت را ترک کند. این رفتار اصلا وجهه‌ی خوبی نخواهد داشت. شما باید ویژگی‌ها و توانایی‌های خود را شرح بدهید و دقیقا بدانید که هدف‌تان از استخدام در آن شرکت چیست؟ باید نشان بدهید که دقیقا مناسب آن جایگاه شغلی هستید، در عین حال که به‌اندازه‌ی کافی علاقه به رشد و پیشرفت در پُست پیشنهادی را دارید. وقتی شرکت‌ها قصد دارند نیروی جدیدی را جذب کنند در حقیقت به دنبال کسی هستند که جایگاه خالی مورد نظر را پُر کند نه آنچه شما می‌خواهید.

 

حتما بخوانید: در مصاحبه شغلی چه بگوییم؟

۲. دقیق توضیح بدهید

در مصاحبه کاری، مصاحبه‌کنندگان معمولا از افراد می‌خواهند که کمی بیشتر درباره‌ی خودشان صحبت کنند یا در برخی موارد می‌پرسند: «چه خبر؟ از حال و احوال‌تان بگویید» در چنین مواردی هیچ‌کس نمی‌خواهد در مورد روحیه و وضع روزگار شما اطلاعات کسب کند. منظور از این پرسش، محک زدن شما برای کسب موقعیت شغلی است. پس با بیان وضعیت آب‌وهوا و اوضاع زمانه حرف‌تان را شروع نکنید. در پاسخ به این پرسش باید درباره‌ی خودتان توضیحات بیشتری ارائه بدهید. سعی کنید از آنچه در رزومه نوشته‌اید، پا را فراتر بگذارید چون طبیعتا آنچه در رزومه نوشته شده است حداقل دو بار توسط مصاحبه‌کننده مورد مطالعه قرار گرفته است. پس سعی کنید با عباراتی جذاب و جدید به شرح جالبی از توانایی‌ها، علایق و سابقه‌ی خود بپردازید. دقیق سخن بگویید و با جملات مناسب و کلام تأثیرگذار، مصاحبه کاری موفق و خوبی را پشت سر بگذارید.

 

۳. قبل از مصاحبه تحقیق کنید

 

 

بدون اطلاعات و آمادگی قبلی در جلسه‌ی مصاحبه شرکت نکنید. وقتی برای مصاحبه کاری به جایی می‌روید، قبل از جلسه سعی کنید اطلاعات مربوط به آن شرکت را پیدا کنید. درباره فعالیت‌ها، بیانیه مأموریت، چشم‌انداز و … اطلاعاتی کسب کنید و با دست پُر در مصاحبه حاضر شوید، مثلا از موقعیتی که قرار است در آن استخدام شوید، افرادی که در آن شرکت مشغول به‌کار هستند و مدیری که قرار است با او کار کنید، اطلاعات به‌دست آورید. در غیر این صورت بی‌مسئولیت به‌نظر خواهید رسید و آنها از کسی که به خود زحمت جست‌وجو‌کردن در فضای وب را هم نمی‌دهد، خوش‌شان نخواهد آمد و یقینا مصاحبه کاری موفقی نخواهید داشت.

 

۴. هوشمندانه سؤال کنید

معمولا در پایان مصاحبه کاری، از شما می‌خواهند که سؤالات خود را از شرکت بپرسید. این موقعیت، زمان فوق‌العاده‌ای برای نشان دادن هوشمندی شماست. به هیچ‌وجه نگویید: «ممنون، سؤالی ندارم» یا سؤالات کلی و بی‌ربط نپرسید. با علم به اینکه چنین سؤالی از شما پرسیده می‌شود، قبل از اینکه وارد مصاحبه کاری بشوید، خود را آماده کنید. مثلا بگویید در ۶ ماه آینده جایگاه شغلی مورد نظر چه چشم‌اندازی خواهد داشت؟ سؤالات احمقانه و کلی نپرسید. اصلا و به هیچ‌وجه نگویید شرکت به دنبال چه ویژگی‌هایی در نیروی کار است. این سؤال مناسب نیست و شما در جایگاهی نیستید که آن را مطرح کنید.

 

حتما بخوانید: چطور رئیس آینده‌مان را در مصاحبه کاری بشناسیم؟

۵. ایده و نظر بدهید

 

 

اگر می‌خواهید مصاحبه کاری موفق و تأثیرگذاری داشته باشید، باید خود را پویا، خلاق و توانا در حل مسئله نشان بدهید. مثلا با آگاهی از زمینه‌ی کاری، فعالیت و جایگاه شرکت، ایده و نظراتی را که برای بهبود وضعیت به ذهن‌تان می‌رسد، مطرح کنید. حواس‌تان باشد علاوه بر اینکه انتقاد شما باید سازنده باشد می‌بایست راه حلی هم برای رفع آن ارائه دهید، وگرنه قطعا نقد بدون ایده‌ای برای بهبود، فایده‌ای نخواهد داشت. چون با این کار علاوه بر اینکه نیرویی مفید و ایده‌پرداز به‌نظر می‌رسید، حسن نیت خود برای رفع مشکلات را هم ثابت کرده‌اید. یعنی نشان می‌دهید که نیروی باانگیزه و مؤثری هستید.

 

حتما بخوانید: نمونه سوالات روانشناسی در مصاحبه استخدامی؛ خودتان را برای این سوالات آماده کنید

۶. منفعل نباشید

واقعیت این است که کار کردن بخش بزرگی از زندگی افراد را در برمی‌گیرد بنابراین انفعال و منتظر ماندن برای پاسخ از طرف کارفرما، تا حد زیادی می‌تواند زندگی شما را تحت تأثیر قرار بدهد و انگیزه رشد و پیشرفت را از شما بگیرد. وقتی وارد مصاحبه کاری می‌شوید، منفعل نباشید. این جلسات مانند جاده‌ای دوطرفه هستند. همان‌قدر که شرکت حق دارد از شما سؤال کند، شما هم حق دارید درباره‌ی آنها بدانید. سعی کنید سؤالات منطقی و درستی درباره‌ی چشم‌انداز، همکاران و محیط کار بپرسید. این اطلاعات، دیدگاه مناسبی در مورد شغل به شما ارائه می‌دهند. مصاحبه کاری موفق یعنی مصاحبه‌ای که شما قادر خواهید بود آینده‌ی شغلی‌تان را تصور کنید و به شما اجازه‌ی تصمیم‌گیری درست می‌دهد.

 

۷. مؤدب و موجه باشید

 

 

همه می‌دانیم و باور داریم که دروغ‌گویی کار خوبی نیست. در بیشتر موارد دست فرد دروغ‌گو، رو خواهد شد. از قدیم گفته‌اند ماه پشت ابر نمی‌ماند، بنابراین خود را به زحمت نیندازید و از دروغ گفتن پرهیز کنید. در هنگام نگارش رزومه، در مورد توانایی‌های خود غلو نکنید. در مصاحبه کاری، موجه و مؤدب باشید. وسط حرف دیگران نپرید و با آرامی و متانت صحبت کنید. ادب مانند آهن‌ربایی است که همه را به‌سمت خود جلب می‌کند. اگر می‌خواهید مصاحبه کاری موفق و پیروزمندانه‌ای داشته باشید، سر وقت حاضر شوید، صادقانه رفتار کنید و از معجزه‌ی لبخند هم غافل نشوید. 

 

منبع : چطور

علی صدیقی بازدید : 40 یکشنبه 22 مهر 1397 نظرات (0)

آگاهی از رازهای برنامه ریزی مالی موفق می تواند شما را در دستیابی به اهدافتان یاری دهد

آمارها نشان می‌دهند که بخش زیادی از مردم در ابتدای هرسال برنامه‌ها و اهدافی برای خود در نظر می‌گیرند، اما رازهای برنامه ریزی مالی موفق را نمی دانند.اگر شما نیز برای شرایط مالی خود در سال جدید قصد برنامه‌ریزی دارید، به یاد داشته باشید که تعیین اهداف و طراحی برنامه‌ها بسیار آسان‌تر از دستیابی به آن‌ها است؛ اما راز دستیابی به اهداف مطلوب در چیست؟ بدون شک تعیین دقیقِ هدفی معقول اهمیت زیادی دارد. به گفته دکتر ویل میک «اگر هدفی را به‌خوبی در ذهن خود شکل دهیم، توجه پیوسته به جزئیات آن آسان‌تر خواهد بود و درنتیجه انگیزه پیگیری هدف تقویت می‌شود؛ اما هدفی که به‌خوبی شکل نگرفته است، در ذهن ما مبهم است و رفته‌رفته انگیزه خود را برای تلاش و محقق کردن آن از دست خواهیم داد.»

توصیه‌های زیر به شما کمک می‌کند اهدافی نیرومند و قابل‌پیگیری را در ذهن خود مشخص کنید:

1- مثبت نگاه کنید

اهداف شما باید با واژه‌های مثبت بیان شوند. برای مثال به‌جای آنکه بگویید «پول کمتری را در امور بیهوده خرج خواهم کرد» بهتر است بگویید «پول خود را درزمینهٔ مسائل باارزش هزینه خواهم کرد.»

2- تمرکز خود را افزایش دهید

رازهای برنامه ریزی مالی موفق

در ابتدای سال این امکان وجود دارد که به‌صورت نامعقولی جاه‌طلبانه فکر کنیم و بخواهیم زندگی خود را به‌طورکلی تغییر دهیم؛ اما اگر کوشش کنید که امور متعددی را همزمان انجام دهید، نیروی شما نیز تقسیم خواهد شد. اگر به‌راستی به دنبال تغییر دادن چیزی هستید، بر یک تا سه هدفِ مشخص متمرکز شوید؛ اهدافی که برای شما اهمیت زیادی دارند و تلاش‌های شما برای آن‌ها می‌تواند به نتایج باارزشی بیانجامد.

3– اهداف خود را با جزییات توصیف کنیدرازهای برنامه ریزی مالی موفق

باید به‌جای اهداف کلی، هدف‌های خود را با جزئیات تصور و مشخص کنید. این کار تمرکز شمارا تقویت می‌کند. مثلاً به‌جای آنکه بگویید «در سال جدید سلامتی بهتری خواهم داشت» بهتر است بگویید «روزانه 200 گرم سبزی بیشتری خواهم خورد.»

4- اهدافِ قابل‌اندازه‌گیری تعیین کنید

اهدافِ شما باید قابل‌اندازه‌گیری باشد تا سنجش میزانِ پیشرفتِ شما ممکن شود. اگر برنامه دارید تا بدهی دو میلیون تومانی خود را به بانک پرداخت کنید، می‌توانید آن را به پرداخت‌های پانصد هزارتومانی تقسیم کنید و آنگاه بر اساس تعداد این پرداخت‌ها روند دستیابی به این هدف را بررسی کنید.

5- اهداف قابل‌دسترسی را انتخاب کنید

اگر هدفی که تعیین کرده‌اید دور از دسترس باشد، به‌تدریج انگیزه خود را برای تحقق آن هدف از دست می‌دهید. اگر می‌دانید که برنامه‌هایتان واقع‌بینانه نیست، بهتر است زمانی را صرف کنید و با اصلاحِ آن‌ها مسیر پیشرفت خود را هموارسازید.

6- اهداف باید با زندگی شما مرتبط باشد

اگر هدفی را به این دلیل انتخاب کنید که «فکر می‌کنید» باید انجام شود، اما شخصاً چندان علاقه‌ای به آن نداشته باشید، احتمال تحقق چنین هدفی بسیار اندک است. مثلاً اگر پس‌انداز کردن چندان جذابیتی برای شما ندارد، می‌توانید پس‌انداز را با امکان تحصیلات بهترِ فرزند خود مرتبط کنید و با این کار انگیزه خود را افزایش دهید.

7- محدوده زمانی مشخص کنید

توجه داشته باشید که اهداف شما باید به لحاظ زمانی محدودشده باشند. فشار ناشی از زمان‌بندیِ امور، شمارا به‌سوی تحقق اهدافتان سوق خواهد داد. مثلاً زمان پرداخت بدهیِ دو میلیون تومانی باید مشخص باشد. می‌توانید برای خود زمانی را مشخص کنید و بگویید تا خردادماه این بدهی را بازخواهم گرداند.

پس‌ازآنکه اهداف خود را بر اساس این توصیه‌ها مشخص کردید، روند دستیابی به آن‌ها را نیز باید موردتوجه قرار دهید.

پیشنیاز دستیابی به برنامه ریزی مالی موفق چیست؟

در این قسمت راه های دستیابی به اهداف که پیشنیاز برنامه ریزی مالی موفق هستند می پردازیم:

1- پیشرفت کار را به‌صورت منظم بررسی کنید

اطمینان پیدا کنید که تمرکزِ شما نسبت به برنامه‌های تعیین‌شده کم نشده است. نشانه یا نوشته‌ای برای خود تهیه کنید و با نصب آن در مکانی مناسب، هدف را همواره پیش روی خود داشته باشید. مثلاً بعد از پرداخت هر قسط بانک، برنامه ابتدای سال خود را مرور کنید و به‌صورت ماهانه روند پیشرفت کار را بازبینی نمایید. این کار باعث می‌شود که با مشاهده پیشرفت، انگیزه شما دوچندان شود و در ضمن امکان سپاسگزاری و قدردانی نیز برای شما فراهم گردد. این روش برای تحقق اهداف بسیار مؤثر است.

2- انگیزه‌های خود را به یاد داشته باشید

پس از تعیین اهداف و طراحی برنامه‌های متناسب با آن، اهداف و دلایلِ انتخاب آن‌ها را در فهرستی جداگانه بنویسید. با یادآوری میزانِ اهمیتِ اهداف به‌صورت دائمی، انگیزه شما بیشتر می‌شود و در شرایط سخت و یا در موقعیت‌هایی که پرمشغله هستید، آن‌ها را از یاد نخواهید برد.

3- خود را سرزنش نکنید

درنهایت اگر از برنامه خود عقب ماندید یا تعهدات خود را زیر پا گذاشتید، خود را تنبیه نکنید و بابت این خطاها سرزنش ننمایید. با این کار احساساتِ شما جریحه‌دار می­شود و ضعف احساسی، انگیزه شمارا تحلیل خواهد برد. صرفاً اشتباهات گذشته خود را مرور کنید و بار دیگر به برنامه خود ادامه دهید.

نکات زیر می‌تواند برای برنامه ریزی مالی موفق و تعیین اهداف مالی به شما کمک کند:

1- بیشتر پس‌انداز کنید

اگر می‌خواهید سال آینده پول بیشتری کنار بگذارید راه‌حل واقعی آن است که پس‌انداز کنید. برای این کار می‌توانید از شیوه‌های مختلفی استفاده کنید و با استفاده از الگوهای انگیزشی برای خود تعهد ایجاد نمایید. برخی از بانک‌ها نیز به شما امکان پس‌انداز خودکار را ارائه می‌دهند که می‌تواند انتخاب خوبی باشد.

2- بدهی‌های خود را پرداخت کنید

پیش از هر چیز، مانع ایجادِ بدهی‌های جدید برای خود شوید. با استفاده از ابزارهای هوشمند، میزان خرج کردن خود را بررسی نمایید و با بودجه‌بندی واقع‌بینانه، در حد توانایی مالی خود زندگی کنید. به‌علاوه حتماً بخشی از پول خود را برای مواقع اضطراری در نظر بگیرید تا نیاز به وام گرفتن در چنین شرایطی نداشته باشید.

به‌علاوه فرایند بازگرداندن بدهی‌های خود را (اعم از بانکی و غیره) نه به‌صورت نامنظم و تصادفی بلکه در قالب برنامه‌ای منظم مدیریت کنید. ابتدا بدهی‌های با میزان سود بیشتر را بازگردانید. این کار به ذخیره پول بیشتری در بلندمدت می‌انجامد.

3- کمتر خرج کنید

برای خرج کردن خود آستانه‌ای معین کنید. مثلاً اگر آستانه هزینه روزانه خود را 100.000 تومان در نظر گرفتید و خواستید در یک روز بیش از این مقدار هزینه کنید، فاصله‌ای چندروزه ایجاد کنید تا آستانه موردنظر شما تأمین شود. در مورد هزینه‌های عمده زندگی نیز می‌توانید آستانه‌هایی بزرگ‌تر و با مدت‌زمانی طولانی‌تر در نظر بگیرید این کار به مدیریت هزینه‌های شما کمک زیادی خواهد کرد.

4- درآمد خود را بیشتر کنید

بیشتر مردم زمانی که از برنامه مالی سخن به میان می‌آید، تنها به فرآیندهای ریاضی، محدود کردن هزینه و موارد مشابه فکر می‌کنند و اغلب از یاد می‌برند که برای پیشرفت مالی باید درآمد نیز افزایش یابد. ازاین‌رو برنامه مالی شما در سال جدید، در کنار کنترل هزینه‌ها و پس‌انداز بیشتر باید افزایش درآمد را نیز شامل شود.

برای افزایش درآمد می‌توانید از شیوه‌های گوناگونی استفاده نمایید. مثلاً برای گفتگو با رئیس خود و تقاضای افزایش دریافتی ماهانه برنامه‌ریزی کنید. برای این کار می‌توانید پیشنهاداتی را جهت بهبود امور و یا افزایش درآمد مجموعه ارائه کنید که با جلب نظر مدیر،‌ حقوق شمارا نیز افزایش خواهد داد. اگر این روش مؤثر واقع نشد، می‌توانید حتی به تغییر شغل خود نیز فکر کنید و با دقت و احتیاط، جستجوی شغلی جدید با درآمد بیشتر را آغاز کنید.

اما به‌هیچ‌عنوان در ترک شغل خود عجله نکنید. اگر اطمینان ندارید که موقعیت‌های بهتری برای شما وجود داشته باشد، میزان کار کردن خود را بیشتر کنید. مثلاً اگر معلم هستید کلاس‌های خصوصی برگزار کنید، اگر شغل شما طراحی است،‌ به‌صورت آزاد نیز پروژه‌هایی را بپذیرد. فروش برخی از اقلامِ بی‌استفاده نیز می‌تواند ذخیره پس‌انداز شمارا تقویت کند. به‌علاوه برای سرمایه‌گذاری در بازار سهام و دیگر زمینه‌های مرتبط نیز برنامه‌هایی داشته باشید.

اگر هم دنبال یک جهش فوق‌العاده از راه‌های علمی و کاربردی هستید اطلاعات کارگاه شادی، موفقیت و ثروت را در بخش محصولات سایت مطالعه شریف ببینید. به شما قول می‌دهم این دوره بهترین دوره زندگی‌تان شود چون عصاره تمام تحصیلات، تجربیات کاری و کلاس‌هایی است که زیر نظر بهترین اساتید ایرانی و خارجی رفته‌ام.

 

 

منبع: مطالعه شریف

علی صدیقی بازدید : 49 شنبه 21 مهر 1397 نظرات (0)

یکی از مسائل مهم در موفقیت داوطلبان کنکوری نقش پدر و مادر هاست. همکارى و همراهى پدر و مادرها با فرزند کنکوری شان در در س خواندن و آمادگی داوطلبان کنکوری بسیار مهم است. والدین علاوه بر فراهم آوردن شرایط مناسب زندگی برای استراحت و درس خواندن ، باید محیطی امن و آرام برای فرزندان کنکوری خود ایجاد کنند تا آن ها بتوانند با آرامش و تمرکز بیشتری، توانمندی های خود را اثبات کنند .ایجاد فضای مناسب در خانه به ویژه در دوران جمع بندی باعث ارامش فرزندان و بالا رفتن تمرکز آن ها در درس خواندن و انجام جمع بندی دروس به روش سه روز یک بار است. یکی از مهمترین کارهایی که والدین در هر سطح علمی و موقعیت اجتماعی می توانند برای فرزند خود انجام دهند همراهی و همدلی با فرزندشان است. در واقع والدین نیز همراه با فرزندشان کنکور دارند و باید تلاش خود را برای کسب یک موفقیت خانوادگی و رسیدن به نتیجه را انجام دهند. بنابراین:

1-محیط مناسبی را در خانه فراهم آورید. رفت و آمد به خانه، مکالمه های تلفنی،  رفتن به مهمانی یا آمدن مهمان به خانه،  سر و صدا، برنامه های تلویزیونی،  مسافرت ها و تفریحات خانوادگی را کنار بگذارید و این تفریحات را در زمان های استراحت فرزندتان قرار دهید تا او نیز همراه شما باشد. بدون رو دربایستی به فامیل های خود برنامه کنکور خود و فرزندتان را شرح دهید. از مطرح کردن موضوعات بحث برانگیز و یا بیان مشکلات انوادگی خودداری کنید. برنامه خود را با برنامه درسی فرزندتان هماهنگ کنید. همانطور که فرزند شما برنامه درسی خود را با برنامه درسی مدرسه هماهنگ می کند.

2-با فرزند خود گفتگو کنید. فرزند شما به وقت شما بیشتر از پولتان نیاز دارد.

3-هر گز فرزند خود را با دیگران مقایسه نکنید. توجه کنید که روش و میزان مطالعه، میزان یادگیرى، نحوه برنامه ریزى و خصوصیات هر داوطلیی با دیگری فرق دارد. اورا با خودش مقایسه کنید و وضعیت درسی و پیشرفت درسی او را در زمان های مختلف بررسی کنید و تلاش با ارزش او را ببینید.

4-انتظارات خود را از فرزندتان متعادل کنید و آرزوهای خود را به عنوان هدف برای فرزندتان مشخص نکنید بلکه با او همفکری و گفتگو نمایید.

5-به فرزند خود استرس و نگرانی وارد نکنید و زمان مطالعه او را مدام یاداوری نکنید.

6-از برنامه درسی فرزند خود مطلع باشید و او را همراهی کنید.

7-نقاط قوت فرزند خود را بشناسید و به او یاد آوری کنید.در درس خواندن به او کمک کنید. یادتان باشد که والدین در هر سطح تحصیلی که باشند می توانند در درس خواندن به فرزند خود به روش های مختلف کمک کنند. شما فرزند خود را بهتر از هركس ديگري مي شناسيد و تجربه، خود يك نوع تخصص است.

8-اخبار کنکور و مقالات مرتبط با کنکور را دنبال کنید و در مورد آن ها در زمان استراحت فرزندتان با آنها گفتگو کنید تا باعث آرامش و قوت قلب فرزندتان شود و بفهمد که شما در طول این مسیر همواره در کنارش بوده اید.

9-به او اعتماد کنید ولی او را تنها نگذارید.

والدین عزیز باید بدانند که در این ماه پایانی و روزهای باقی مانده تا کنکور بیش از هر موقع دیگری در موفقیت فرزندشان نقش دارند. موفقیت در کنکور یک موفقیت خانوادگی است و نیاز به تلاش همه اعضای خانواده دارد و اولیا نقش پر رنگی در این موفقیت خواهند داشت.

 

 

منبع: کانون

علی صدیقی بازدید : 41 شنبه 21 مهر 1397 نظرات (0)

تصور کنید دو فرزند دارید (دخترهای دوقلو!) و باید مراقب خانواده و حرفه‌ی خود باشید. شما همیشه احساس خستگی می‌کنید (خستگی مراقبت از کودکان). برای اینکه بتوانید دوام بیاورید و ادامه دهید، چه می‌کنید؟

اگر شما نیل پرمکومار باشید، در آشپزخانه لیوان‌های کاغذی درست می‌کنید، با دانه‌های قهوه‌ی ارگانیک بازی می‌کنید و گاهی قهوه‌ی سرد دم می‌کنید. شاید حرکت دانشمندان متفکر، از الزام و ضرورت آغاز شود؛ اما نیل طی چند ماه موفق شد ترکیبی از مواد لازم و تکنیکی را پیدا کند که موفق بود. درواقع آنچه او درست می‌کرد عالی بود و همین امر جرقه‌های یک کسب‌وکار جدید را در ذهن او روشن کرد.

و تنها مشکل او؟ بی‌پولی!

گزینه‌ای از درون خانواده

نیل پرمکومار این شانس را داشت که پدرخوانده‌اش ونکات نمانی از یک پس‌انداز ۵۰ هزار دلاری بهره‌مند بود. اگر او موافقت می‌کرد که با نیل شریک شود، می‌توانستند کار را شروع کنند و احتمالاً به موفقیت برسند. اما اگر قبول نمی‌کرد، همه‌ی برنامه‌ها با ریسک بزرگی مواجه می‌شد.

خوشبختانه نمانی از ایده‌ی نیل استقبال کرد و حتی مثل بانک‌ها یا سرمایه‌گذاران، در مورد جزئیات با او بحث نکرد. نیل موفق شده بود اعتماد پدرخوانده‌اش را جلب کند و در عوض با تعهد کامل همه‌ی انرژی خود را روی کار گذاشت. او می‌گوید:

شکست در گزینه‌های من جایی نداشت. من شرکتم را دیلا نام‌گذاری کردم که ترکیبی از نام‌های دو دخترم بود. حس می‌کردم در این صورت، دیگر اجازه ندارم شکست بخورم.

فکر می‌کنم به‌عنوان یک کارآفرین، باید تمرکز ویژه‌ای روی موفقیت داشته باشید. کار شما برای رقابت با غول‌های صنعت، به حد کافی سخت هست. خودباوری و اعتمادبه‌نفس نقش مهمی در پیروزی شما دارد.

 Forto

به این ترتیب فورتو (Forto) متولد شد. پرمکومار فروش آنلاین قهوه را آغاز کرد؛ آن‌هم درحالی‌که خودش به همه‌ی ایمیل‌های مشتریان پاسخ می‌داد. او موفق شد اعضای یکی از بخش‌های نیروی نظامی را که به تمرکز و انرژی فوق‌العاده بالا نیاز داشتند، به پایه‌های مشتریان هدف تبدیل کند. او می‌گوید:

زمانی که دیدم فورتو در پایگاه ارتش خوب فروش می‌رود، متوجه شدم که می‌توانیم کسب‌وکار بزرگی داشته باشیم. از طرف دیگر شاهد بودم که بازارهای نوشیدنی‌های انرژی‌زا و خرده‌فروشی قهوه، در حال تغییر هستند. نسل جدید مصرف‌کنندگان، الگوی خرید دیگری داشتند. آن‌ها یک قهوه‌ی عالی در فرمت مناسب و راحت می‌خواستند که وقت زیادی لازم نداشته باشد. فورتو به این نیازها پاسخ می‌داد و به همین دلیل ما مشتریان وفاداری پیدا کردیم.

از وام خانوادگی تا یک برند ملی

گرچه نیل پرمکومار به خاطر پولی که از پدرخوانده‌اش گرفته بود، استرس شخصی زیادی داشت؛ اما موفقیت اولیه‌ی محصول و سیگنال‌های بازار به او می‌گفت که این درخواست وام خانوادگی، انتخاب درستی بوده است. او روی کارش متمرکز باقی ماند و طی ۱۸ ماه ۵۰ هزار دلار را به پدرخوانده‌اش بازگرداند.

مقالات مرتبط:

  • داستان پنج کارآفرین بزرگ که بدون سرمایه به موفقیت رسیدند
  • ۱۰ اشتباهی که یک کارآفرین تازه‌وارد باید از آن‌ها دوری کند

فورتو هرسال تقریباً ۴۰۰ درصد رشد داشت. این شرکت در سال ۲۰۱۷، در فهرست سریع‌ترین رشد برندهای نوشیدنی آمریکا که ۵۰۰ شرکت برتر را معرفی می‌کرد، رتبه‌ی اول را به دست آورد. لیوان‌های قهوه‌ی فورتو تقریباً در بیش از ۵۰ هزار فروشگاه خرده‌فروشی عرضه می‌شوند و این شرکت به‌تازگی اعلام کرده است که محصولات خود را در قفسه‌های قهوه‌ی ۳۷۰۰ فروشگاه والمارت نیز توزیع می‌کند. این پیشرفت، پیروزی بزرگی برای نیل پرمکومار محسوب می‌شود؛ مخصوصاً که هدف اصلی کسب‌وکار او، کمک به مشتریانی است که می‌خواهند انرژی خود را سریع و راحت و البته با هزینه‌ی کم، افزایش بدهند.

 Forto

آیا نوآوری به ریسک‌پذیری نیاز دارد؟

پرمکومار می‌گوید  او از راهی که انتخاب کرده، پشیمان نیست. اما درعین‌حال تصدیق می‌کند که بخش عظیمی از موفقیت فورتو، به این دلیل بود که محصولش را هم در زمان مناسب و هم در مکان مناسب عرضه کرد. او درست زمانی لیوان‌های آماده‌ی قهوه را معرفی کرد که مردم در حال کنار گذاشتن مراسم سنتی قهوه نوشیدن بودند. به عبارتی او محصولی به بازار ارائه داد که پاسخ یک تقاضای در حال ظهور بود. او و تیمش با دقت مشتریان اولیه را بررسی می‌کردند تا متوجه شوند که آن‌ها چرا و چه زمانی قهوه‌ی خود را می‌نوشند. پس‌ازاین بود که توانستند افراد بیشتری را بیابند که فورتو، محصول ایده‌آلی برای آن‌ها محسوب می‌شد. درنهایت تا وقتی‌که مصرف‌کنندگان پیام محصول را درک نکرده بودند، استخدام کارمندان جدید و مقیاس‌پذیری را در برنامه‌ی خود قرار نداد.

پرمکومار می‌گوید:

توانایی ریسک‌پذیری افراد مختلف، باهم متفاوت است. برای من عرضه‌ی لیوان‌های قهوه‌ی دوبل فورتو، ارزش ریسک کردن را داشت؛ زیرا فکر می‌کردم یک قهوه‌ی انرژی‌زا که خرید و مصرف آن راحت است، راه‌ حلی ضروری برای یک مشکل روزمره به شمار می‌رود. من معتقدم که اساس کار کارآفرینان، کنترل ریسک است. استارتاپ‌ها غالباً با حداکثر ریسک کار خود را آغاز می‌کنند؛ اما هر مرحله‌ای که سپری می‌شود و هر گامی که در راه ساخت شرکت برمی‌دارید، ریسک شما تا حد زیادی کاهش می‌یابد. رقابت موضوعی نبود که مرا نگران کند. برای من مهم این بود که پیش از آنکه پولم تمام شود، نیازهای مصرف‌کننده را بشناسم و به‌خوبی آن‌ها را برآورده کنم.

وقتی صحبت از بودجه‌ی اولیه‌ی شروع کار می‌شود، پرمکومار توصیه می‌کند فقط از افراد مورد اعتماد وام یا قرض بگیرید. در حالت ایده‌آل آن‌ها باید بدانند که ممکن است پول خود را از دست بدهند. به‌علاوه بهتر است در مراحل اولیه سرمایه‌ی استارتاپ را بیش‌ازحد افزایش ندهید. جذب سرمایه‌ی مازاد همیشه با وسوسه‌ی ولخرجی یا هدر دادن پول، یا استخدام‌های غیر ضروری همراه است. پرمکومار می‌گوید:

اگر در اولین دور جذب سرمایه، می‌خواهید از خانواده و دوستان خود وام بگیرید، مطمئن شوید که آن‌ها از اعصاب فولادین برخوردارند؛ زیرا این چیزی است که به آن نیاز پیدا می‌کنند. درست مثل پدرخوانده‌ی من!

 

 

منبع : زومیت

علی صدیقی بازدید : 50 جمعه 20 مهر 1397 نظرات (0)

 

برترین ها: افراد موفق تنها 5 درصد از جمعیت جهان را تشکیل می دهند، یعنی از هر 20 نفر تنها 1 نفر به موفقیت واقعی دست پیدا می کند. البته افراد به طور مادرزادی موفق نیستند، بلکه به مرور زمان خصوصیات و ویژگی هایی پیدا می کنند که به رشد و موفقیتشان کمک می کند. اما راز این موفقیت ها چیست؟ 

افراد موفق:

1.به دنبال فرصت هستند و فرصت هایی را می بینند که دیگران قادر به دیدنشان نیستند.

2. اهداف و آرزوهای واقعی خود را کشف می کنند.

3. خوش بین هستند و نگرشی مثبت دارند.

4. صادق هستند. 

5. برای رسیدن به اهدافشان برنامه ریزی دقیق دارند.

6. همواره در جست و جوی دانش هستند.

7. بردبار و مقاوم هستند.

8. بر اولویت های خود تمرکز دارند.

9. تخلیلی قوی دارند و از قدرن خلاقیت خود استفاده می کنند. 

10. مهارت های ارتباطی قوی دارند.


11. تسلیم مشکلات نمی شوند و همیشه به دنبال راه حل هستند.

12. برای خود فرصت های موفقیت را خلق می کنند.

13. گله و شکایت نمی کنند.

14. اشتباهات خود را به گردن دیگران نمی اندازند و دیگران را سرزنش نمی کنند.

15. بلندپرواز و کارآمد هستند.

16. می دانند در زندگی دقیقا به دنبال چه هستند.

17. همیشه در حال فعالیت هستند.

18. مطالب را به حافظه بلندمدت خود منتقل می کنند. 

19. به شانس اعتقاد ندارند.

20. دوست دارند غیرممکن ها را ممکن کنند.


21. تغییرات را می پذیرند و خود را با شرایط جدید وفق می دهند.

22. از سلامت جسمی برخوردار هستند.

 23. تنبل و کسل نیستند.

24. برای خود معیارها و استاندارهای بزرگی در نظر می گیرند.

25. وقتی کار می کنند تنها به کار، و وقتی تفریح می کنند تنها به تفریح توجه دارند. 

26. آنچه را آغاز کرده اند به پایان می رسانند.

27. به آنچه می گویند عمل می کنند.

28. نسبت به دیگران مهربان و سخاوتمند هستند.

29. از زندگی خود بیشترین استفاده را می کنند.

30. رویارویی با چالش را دوست دارند.  


31. برای وقت خود ارزش قائلند.

32. به بزرگترها و پیش کسوت ها احترام می گذارند.

33. به دیگران اهمیت می دهند.

34. قابل اعتماد و مسئولیت پذیر هستند.

35. ذاتا فروتن و متواضع هستند.

36. ولخرجی نمی کنند.

37. سحرخیز هستند.

38. قدرت تمرکز بالایی دارند.

39. دعا می کنند و به معنویات اهمیت می دهند. 

40. به مطالعه عادت دارند.

41. کار امروز را به فردا نمی اندازند.

42. اهمیت داشتن یک معلم یا مربی را دست کم نمی گیرند.

43. شبکه ای کارآمد ایجاد می کنند.

44. بین مسائل خانوادگی و کار تعادل برقرار می کنند.

45. می دانند چه زمان برای ریسک کردن مناسب است.

46. سیاست های سازمان یا شرکت را می دانند.

47. به اطرافیان خود انرژی مثبت می دهند.

48. می توانند از ته دل بخندند.

49. در کارهای خود نظم و ترتیب را حاکم می کنند.

50. خودشان را دوست دارند و به خود احترام می گذارند.
منبع: برترینها
 
علی صدیقی بازدید : 31 پنجشنبه 19 مهر 1397 نظرات (0)

پول نیوز: راز دستیابی به موفقیت مالی چیزی است که بسیاری از ما طی زندگی خود در جستجوی آن بوده و یا از آن اجتناب کرده ایم. با این وجود، افراد بسیاری وجود دارند که از زندگی راحت به واسطه موفقیت مالی خود برخوردار هستند.

بررسی شرایط این افراد نشان می دهد بسیاری از آنها دارای عاداتی مشترک با یکدیگر بوده اند. در ادامه این مطلب فهرستی از عادات کلیدی افرادی که از نظر مالی موفق شناخته می شوند را معرفی می کنیم.


ایجاد بودجه و پیروی از آن

توانایی برنامه ریزی برای نیازهای مالی و تعیین محدودیت ها در برخی هزینه های خاص تقریبا همیشه در بلند مدت نتایج بهتری را به همراه خواهد داشت. شاید هر فردی بتواند اقدام به بودجه بندی کند، اما نظم کافی برای دنبال کردن آن دشوارتر است.

حفظ حداقلی هزینه های ماهانه و مکرر

افرادی که از نظر مالی موفق هستند هزینه های ماهانه خود را ارزیابی کرده و در صورت امکان آنها را کاهش می دهند. با اجتناب از هزینه های غیر ضروری، آنها بخش بیشتری از درآمد خود را می توانند به پس انداز اختصاص دهند.

بهره مندی از آموزش مالی سالم


افرادی موفق از نظر مالی از جریان ها و روندهای اقتصادی فعلی به خوبی آگاه بوده و به طور مداوم دانش خود را افزایش می دهند. بر همین اساس، آنها قادرند هنگام مدیریت پول تصمیم گیری های درستی انجام دهند.

تمرکز بر دوره زمانی بلند مدت

افراد موفق از نظر مالی برنامه ریزی برای دستیابی به این جایگاه را از دیروز آغاز نکرده اند. اگر قصد دستیابی به موفقیت مالی را دارید، توانایی تفکر درباره اهداف مالی بلند مدت در شرایطی که به شرایط مالی امروز رسیدگی می کنید، عادتی کلیدی برای تمرین است.

احترام به پول و درک ارزش آن


افرادی که درک و شناخت درستی از ارزش پول دارند در نهایت به موفقیت مالی و پول بیشتر دست می یابند.

پس انداز به عنوان یک اولویت

اگر اقدام به پس انداز کنید از امنیت مالی بیشتری در آینده برخوردار خواهید بود. حتی اختصاص بخش کوچکی از درآمد خود به این کار می تواند نتایج چشمگیری را در آینده به همراه داشته باشد.

عدم مقایسه خود با دیگران


افراد موفق از نظر مالی زمان و پول را برای مقایسه خود با دیگران و یا این که شبیه آنها باشند، هدر نمی دهند. این افراد بر اهداف و توانایی های مالی خود متمرکز می شوند.

کاهش و جلوگیری از بدهی

در صورتی که بدهکار نباشید، موفقیت مالی می تواند به سادگی محقق شود. اگرچه همیشه امکان اجتناب از بدهی وجود ندارد، اما به حداقل رساندن آن تا حد ممکن باید یکی از اولویت ها در نظر گرفته شود.

کنترل هزینه های ناگهانی

همگی ما مواقعی را که تمایلی ناگهانی به خرید چیزی که می خواهیم، اما نیاز ضروری به آن نداریم را تجربه کرده ایم. تفاوت بین اکثر مردم و آنهایی که از امنیت مالی سود می برند به کنترل این خریدهای ناگهانی باز می گردد.

سرمایه گذاری برای آینده

تصمیم گیری درباره سرمایه گذاری برای بازنشستگی پیش از موعد، شما را در مسیر امنیت مالی چند گام جلوتر قرار می دهد.  

احتیاط و دقت هنگام تصمیم گیری


افرادی که از نظر مالی موفق هستند به طور معمول از این عادت مشترک برخوردار هستند. آنها به ندرت تصمیماتی سریع بدون بررسی و تفکر درباره شرایط می گیرند. در مقابل، آنها زمانی را به پژوهش درباره احتمالات، توجه به شرایط موجود و تمرکز بر آن چه واقعا اهمیت دارد، صرف می کنند.

پیگیری بدهی ها

برخی مواقع پیگیری این که چه مقدار بدهکار هستید، آسان تر از آن چیزی است که تصور می کنید. این در شرایطی است که افراد موفق از نظر مالی همواره آگاهی کامل و دقیقی از میزان بدهی خود دارند.

صرفه جویی در زندگی

بسیاری از ثروتمندان جهان از زندگی پر از تجملات لذت می برند که برای اکثر مردم رویایی بیش نیست. اما آنها نیز فعالیت خود را با در اختیار داشتن خانه ای لوکس و هواپیمای اختصاصی آغاز نکرده اند. بسیاری از ثروتمندان جهان صرفه جویی و فعالیت در چارچوب آن چه در اختیار داشته را دنبال کرده اند. آنها با ارزیابی هزینه های خود موارد غیر ضروری را حذف کرده و در زمان ممکن تنظیمات لازم در بودجه خود را انجام داده اند.

تعیین اهداف

افراد موفق از نظر مالی فعالیت خود را با تعیین اهداف آغاز کرده و تعیین اهداف جدید پس از دستیابی به اهداف قدیمی را دنبال کرده اند.

معوق نگذاشتن

افراد موفق از نظر مالی هنگامی که صورت حساب و یا قبضی را دریافت می کنند، آن را پرداخت می کنند. آنها بدهی های خود را نادیده نمی گیرند و به سرعت آنها را پرداخت می کنند.

آغازی زودهنگام

تفکر و برنامه ریزی برای آینده مالی از هر زمانی می تواند آغاز شود. چه این روند با افتتاح حساب پس انداز هنگامی که با والدین خود زندگی می کنید و چه با سرمایه گذاری برای بازنشستگی آغاز شود، به هر میزان که قادر به پس انداز باشید، تقاوتی بزرگ در پایان کار را رقم خواهید زد.

همکاری با مشاوران حرفه ای


حتی باهوش ترین و موفق ترین افراد در جهان به کمک افراد حرفه ای دیگر نیازمند هستند. آنها ترس و نگرانی از مشاوره با افراد متخصص در حوزه های خاص ندارند.

صبر


موفقیت مالی یک شبه حاصل نمی شود. در اغلب موارد روندی چند ساله با پشتکار و تعهد زمینه ساز دستیابی به این هدف است.

امیدواری

افراد موفق از نظر مالی به ندرت در مسیر تحقق اهداف خود و در مواجهه با چالش ها دلسرد و ناامید می شوند. در مسیر موفقیت مالی باید برای زمان های سخت، رویدادهایی غیر منتظره و مواقعی که احساس می کنید به بن بست رسیده اید، آماده باشید.

درس گرفتن از اشتباهات گذشته

استفاده نامناسب و اشتباه از پول اتفاقی معمول در زندگی همه انسان ها محسوب می شود. همه ما چنین اشتباهاتی را انجام می دهیم، اما افرادی که در نهایت به موفقیت مالی دست می یابند نه تنها این اشتباهات را انجام داده، بلکه آموزه های لازم از آنها را فرا گرفته اند. به گفته "بیل گیتس"، یکی از مشهورترین ثروتمندان جهان، جشن گرفتن موفقیت خوب است، اما مهم تر از آن توجه به آموزه های شکست است. 

 

منبع: برترین ها

علی صدیقی بازدید : 36 چهارشنبه 18 مهر 1397 نظرات (0)

در این نوشتار ۵ توصیه جدید و عالی آمده است که موفقیت در کسب و کار و زندگی تان را تضمین میکند و می توانید مطمین باشید که تبدیل به یک کارآفرین موفق می شوید.

 

1. برای موفقیت در کسب و کار و زندگی کم‌تر بازاریابی کنید!

چی؟ این مطلب درمورد بازاریابی است. اما حرف من این است که سعی کنید بازاریابی متمرکز‌تر و راهبردی‌تری داشته‌باشید، نه این‌که برنامه‌های بازاریابی و بودجه‌تان را کاملا از بین ببرید.

 

این یعنی جاهایی که مشتری ندارید، یا هنگامی‌که توان پشتیبانی طولانی‌مدت را ندارید، یا اگر از منابع‌تان در حوزه‌های مختلف استفاده می‌کنید، بازاریابی نکنید. برای موفقیت در کسب و کار و زندگی به جای تمرکز بر چند مجرای بازاریابی، روی یکی تمرکز کنید.

 

شاید هدف‌تان این باشد که بهترین پادپخش یا مفیدترین وبلاگ را در اختیار داشته‌باشید. شاید سعی دارید در عرصه‌ی خودتان پرانرژی‌ترین گروه را بسازید. نکته این است که خودتان را ملزم کنید در یک حوزه‌ی مشخص از طریق یک واسطه یا مجرای مشخص با مخاطبان در ارتباط باشید.

 

۲. روی مشترکین تمرکز کنید. 

باهوش‌ترین کارآفرین‌ها برای موفقیت در کسب و کار و زندگی کم‌تر روی کمپین‌های یک‌باره تاکید خواهندکرد و برای مشتریان مرجعی مناسب خواهندبود. شما می‌توانید با ایجاد محتوای ارزشمند که آدم‌ها به آن نیاز دارند یا به آنها علاقه دارند، این کار را بکنید، هم‌چنین باید مطمئن شوید این محتواها را به‌طور مرتب و قابل پیش‌بینی عرضه می‌کنید.

 

اندرو دیویس، کارشناس بازاریابی می‌گوید کلید گسترش مجموعه مشترکین‌تان این است که با مخاطبان‌تان قرار مشخصی بگذارید. درست همان‌طور که روزنامه‌تان هرروز در زمانی قابل پیش‌بینی پخش می‌شود، محتوای اشتراکی شما هم باید برای مشتری طبق زمان‌بندی قاعده‌مندی قابل دریافت باشد. دیویس پیشنهاد می‌کند محتوا را صبح‌ها بین ساعات ۶ تا ۱۰ و عصرها بین ساعات ۳ تا ۷ منتشر کنید، و یادآوری می‌کند زمان نهار بهترین ساعت برای فرستادن خبرنامه‌های ایمیلی است، چون اغلب آدم‌ها پشت میزشان نهار می‌خورند و صندوق دریافت‌شان را بررسی می‌کنند.

 

با استفاده از میزان باز شدن ایمیل‌ها و نرخ تعامل(میزان نظرات کاربران، م.) امتحان کنید چه‌چیزی برای مخاطبان شما مناسب است. نکته‌ی مهم‌تر این است که یک سری محتوای چند بخشی و به هم پیوسته ایجاد کنید تا مخاطب در انتظار آن باشد و به آن اتکا کند.

 

موفقیت در کسب و کار

برای موفقیت در کسب و کار و زندگی از تلاش‌های بازاریابی برخط‌تان فهرست تهیه کنید‎

 

۳. قبل از افزایش تقاضا، توزیع را بالا ببرید. 

هرچند من طرفدار ایجاد محتواهای بی‌نهایت خوب به عنوان اساس برنامه‌ی بازاریابی‌تان هستم، اما این فقط یک طرف معادله است. طرف دیگر، ‌توزیع است و باید برای آن تلاش‌های خلاقانه‌تان را تقویت کنید. تمرکز روی مشترکین و مخاطبان کمک می‌کند نیرومحرکه‌تان را به‌دست بیاورید، ما باید روش‌های دیگر را هم، از قبیل ترویج هزینه‌دار، یا توزیع از طریق افراد بانفوذ یا مخاطبان موجود، در نظر داشته‌باشید.

 

پژوهشی که در موسسه‌ی بازاریابی محتوایی و متخصصان بازاریابی انجام شد نشان می‌دهد بازاریاب‌هایی که از مدل بنگاه به بنگاه استفاده می‌کنند به‌طور متوسط ۳ روش توزیع هزینه‌دار را – از جمله بازاریابی موتور جست‌وجو، ترویج فروش از طریق آگهی‌های چاپی، بنرهای تبلیغاتی، مطالب ترویجی در شبکه‌های اجتماعی، تبلیغات در سطح جامعه، و پلتفرم‌های یافتن محتوا(مثل اوت‌برین)-به کار می‌گیرند تا محتوای را که تولید می‌کنند تقویت کنند.

 

روش‌های بی‌هزینه مقوله‌ی دیگری است: در نظر داشته‌باشید که چگونه قدرت آدم‌های بانفوذ را در صنعت‌تان مهار کنید تا کمک‌تان کنند سطوح تحت پوشش بازاریابی‌تان را رشد دهید. اسلک یک پلتفرم ارتباط تیمی است و پادپخشی به نام “بسته‌ی تنوع اسلک” را طوری از ۲ مجرا توزیع می‌کند که آن را دوست دارم. اسلک با گرفتن یک صفحه از پخش رادیو، هر قسمت ۳۰ دقیقه‌ای را به “تک‌بخش‌های اسلک” تقسیم می‌کند؛ یک مجرا قسمت ۳۰ دقیقه‌ای را به‌طور کامل توزیع می‌کند، و مجرای دیگر تک‌بخش‌ها را. استیو پرت از پاسفیک کانتنت، در ونکوور واقع در بریتیش کلمبیا، می‌گوید قسمت‌های کوچک تک‌بخشی در شبکه‌های اجتماعی برای مخاطبان خاص بیش‌تر جذابیت دارند.

 

۴. داشته‌های‌تان را هم‌سو کنید. 

برای موفقیت در کسب و کار و زندگی از تلاش‌های بازاریابی برخط‌تان فهرست تهیه کنید: وب‌گاه‌تان، صفحات فیس‌بوک، حضور در توییتر، گروه‌های لینکدین، اینستاگرام، یوتیوب، وبلاگ، اسلایدشر، خبرنامه‌ی ایمیلی و غیره. حالا به فهرست‌تان نگاه کنید: آیا همه‌ی داشته‌های‌تان از منظر برندسازی و لحن صدا هم‌سو هستند؟ (به عبارت دیگر، اگر در ابزارهای بازاریابی‌تان لوگوی شرکت‌تان را قرار ندهید، آیا مردم می‌فهمند مال شما است؟)

 

اگر بله: ادامه بدهید. اگر نه: از خودتان بپرسید آیا باید همه‌ی این تلاش‌ها را دنبال کنید یا دارند شما را از تمرکز روی چیزی اثربخش‌تر دور می‌کنند. هم‌چنین در نظر داشته‌باشید چگونه می‌توانید پیام‌تان را در این مجراها بهتر کنید تا عملکرد قوی‌تری داشته‌باشند. استیون هونان، بازاریاب، پیشنهاد می‌کند با متن پایین صفحه، متن فراخوانی به اقدام و تعیین سطح، نوشتن و لحن صدا شروع کنید. هونان این کار باعث بهبود سودآوری این مجراها می‌شود، و تجربه‌ی کاربر را از وب‌گاه و مجراهای اجتماعی شما بهتر می‌کند.

 

۵. با تلفن‌های همراه سازگار شوید 

این یک واقعیت است. سال آینده بدون شک زمانی است فاصله‌ی وب‌گاه‌هایی که برای تلفن همراه بهینه‌سازی شده‌اند با سایر وب‌گاه‌ها بیش‌تر می‌شود. اگر چیزی را مستقیما به صورت برخط می‌فروشید، بهینه‌سازی وب‌گاه برای تلفن همراه به‌طور ویژه‌ای حساس است. هم‌چنین برای کسب‌وکاری ضروری است که وب‌گاه‌اش امکان ثبت نام و بارگیری داشته‌باشد: بر اساس پژوهشی که در دیرکت‌بای انجام شده‌لسا، حدود ۵۲ درصد کاربران گوشی‌های هوشمند و تبلت‌ها می‌گویند یک تجربه‌ی بد از دیدن وب‌گاه با تلفن همراه باعث می‌شود کم‌تر دوست داشته‌باشند با آن شرکت کار کنند. از آن گذشته، اگر یک وب‌گاه برای تلفن همراه بهینه‌سازی نشده باشد احتمال این‌که کاربران گوشی‌های هوشمند و تبلت‌ها کاری را، از جمله خرید- رها کنند، ۵ برابر بیش‌تر است.

 

بر اساس گزارش واکر، که یک شرکت مشاوره‌ای در زمینه‌ی هوش مشتری، واقع در ایندیاناپلیس است، تا ۲۰۲۰، تجربه‌ی کاربر از قیمت‌گذاری و محصول به عنوان وجه تمایز برندها پیشی خواهدگرفت.

 

در عین حال، از فرصت‌های تلفن همراه در مجراهای اجتماعی‌تان غافل نشوید. به دلیل ظهور شبکه‌های اجتماعی به عنوان ابزاری برای تجارت(اخیرا کلید “همین حالا بخرید” در توییتر خرید از طریق توییتر را برای آدم‌ها آسان‌تر کرده‌است) خرده‌فروشان تجارت الکترونیک باید خودشان را با این جنبش تطبیق بدهند تا بخشی از آن باشند.

 

 

منبع: بیتوته

علی صدیقی بازدید : 58 چهارشنبه 18 مهر 1397 نظرات (0)

سلام مجدد به همه شما دوستان عزیزم همونطور که در ویدیو های قبلی قول داده بودم در این ویدیو می خوام راز موفقیت شغلی و  راز اصلی افرادی که در هر صنعت و بازار هدفی نسبت به بقیه، چه از نظر درآمد چه از نظر جایگاه یک سر و گردن بالاتر هستن رو با شما در میون بذارم. مطمئنم خیلی برای شنیدن این راز بسیار مهم و بسیار ساده انگیزه دارید و خیلی مشتاقید که ببینید این راز چیه. برای اینکه متوجه بشید راز اصلی این افراد چی هست، باید به این شکلی که می بینید توجه کنید، اون دایره بزرگی که کشیدم افرادی هستن که همه به گونه ای به دنبال پیدا کردن یک شغل هستن و دنبال این هستن که بتونن مهارتها و توانمندی هاشون رو به گونه ای به یک منبع درآمد تبدیل کنن. در اون دایره بزرگ یک دایره خیلی کوچیک می بینید که اون دایره افرادی هستن که اونها هم به گونه ای دنبال پیدا کردن شغل هستن اما یک تفاوت بسیار بزرگ با بقیه افراد داخل اون دایره بزرگ دارن که همین تفاوت باعث میشه که اونها به شغل های رویایی و دلخواه و درآمدهای بسیار بالایی برسن اما اکثر افراد دیگه، یعنی افرادی که بیرون این دایره کوچیک هستن همیشه دنبال پیدا کردن شغل باشن، همیشه دردسر داشته باشن، همیشه غرغر کنن که چرا شغل مناسبی ندارن.

اون دایره بزرگ یعنی بیرون اون دایره کوچیک جایی که اکثریت جامعه یعنی حدود نود و پنج درصد افراد جامعه در اون دایره قرار دارن. این نود و پنج درصد یا این اکثریت جامعه افرادی هستن که مهارتهای خیلی خاصی ندارن، افرادی هستن که خودشون رو به یک زندگی معمولی رضایت دادن و افرادی هستن که اصلا دنبال پیدا کردن شغل خیلی رویایی و دلخواهی نبودن و اون پنج درصد یعنی اون دایره کوچیک، افرادی بودن که واقعا می خواستن زندگی کنن و به معنای واقعی کلمه می خواستن زندگی کنن. جیم ران یک جمله خیلی قشنگی داره که میگه، بین زنده بودن و زندگی کردن تفاوت های بسیار زیادی وجود داره، افرادی که بیرون اون دایره کوچیک هستن یعنی اکثریت جامعه یعنی همون نود و پنج درصد جامعه افرادی هستن که بیشتر زنده هستن تا زندگی کنن. اما اون افرادی که در اون دایره کوچیک هستن افرادی هستن که عزت نفس بالایی دارن، افرادی هستن که از درون احساس ارزشمندی می کنن، افرادی هستند که به این اعتقاد دارن که ما انسانها به عنوان اشرف مخلوقات باید بتونیم پتانسیل های درونی خودمون رو آزاد کنیم و در بهترین حالت ممکن از اونها استفاده کنیم و همین طرز فکر اون افراد هست که باعث میشه اونها بتونن به شغل های بسیار پر درآمدی برسن، اونها بتونن به جایگاه اجتماعی بسیار بالایی داشته باشن و حتی خیلی از اونها بتونن کسب و کارهای بسیار سودآوری رو برای خودشون ایجاد کنن ما با این طرز فکر یا همون راز اصلی موفقیت شغلی میگیم عالی بودن.

افرادی که در اون دایره کوچیک قرار دارن افرادی هستن که طرز فکرشون همیشه تو هر کاری تو هر صنعتی، تو هر بازار هدفی هستند سعی کنن جزء دسته عالی ها باشن، این افراد زندگیشون با افراد دیگه که بیرون از اون دایره کوچیک هستن بسیار متفاوته، افرادی که بیرون از اون دایره کوچیک هستن بیشتر اوقات فراغتشون رو پای تلویزیون هستن، سریال های متنوعی می بینن، تو شبکه های اجتماعی مختلفی پرسه می زنن. اما افرادی که در اون  دایره کوچیک هستن که همین اوقات فراغتشون رو برنامه ریزی می کنن، هم به تفریحشون می رسن هم با اشتیاق سوزان و با علاقه مطالعه می کنن و سمینارهای مختلف رو شرکت می کنن، روشهای جدید درآمدزایی رو یاد می گیرن و برای خودشون و آینده شون خیلی ارزش قائلند، برای زندگیشون خیلی ارزش قائلند، خودشون رو رها نکردن، همیشه دنبال این هستن که پیشرفت کنن، این افراد میدونن که عامل اصلی شادی یعنی شادی درونی و شادی واقعی چیزی جز پیشرفت نیست. این افراد میدونن که علاوه بر شادی بیرونی که در ماشین و پول و خونه خلاصه میشه ما به شادی درونی که بسیار مهم تر هست نیاز داریم و اون تنها موقعی حاصل میشه که ما احساس کنیم در حال پیشرفت هستیم.

خیلی خلاصه سعی کردم به شما بفهمونم رمز اصلی افراد پیشتاز و افراد پردرآمد در هر شغل و صنعتی چیه. رمز اصلی در تکنیک ها و استراتژی ها نیست به نظر من، رمز اصلی به نظر من در این است و طرز فکری که این افراد دارن. این افراد اونقدر عاشق اون کاری که انجام میدن هستن، اینقدر عاشق رسالت و چشم اندازشون هستن که همواره در جستجوی منابع جدید هستن، همیشه دوست دارن روشهای جدید رو یاد بگیرن. نکته بسیار مهمی که شما باید در نظر بگیرید اینکه اگر شما تصمیم بگیرید که جزو افراد معمولی باشید رقابت بسیار شدیدی رو در انتظار خودتون دارید. چون تعداد اون افراد به مراتب بیشتره، اون افراد خیلی مهارتهایی بالایی ندارن فقط نهایت یک مدرک دانشگاهی رو گرفتن و دلشون به اون مدرک خوش و شما هم اگر تصمیم بگیرید جزو افراد معمولی باشید شما هم مثل اونها هستید و چون افراد معمولی با هم نقاط تمایز مختلفی رو ندارن در نتیجه تعداد خیلی زیاد افراد مشابه رو داریم که مجبورن با همدیگه بجنگن و رقابت های خیلی شدیدی دارن برای پیدا کردن شغل های خیلی معمولی و سطح پایین.

اما برعکس اگر تصمیم بگیرید جزو دسته کوچیک، دسته اقلیت جامعه ، دسته عالی ها باشید، تعداد بسیار کمتره و در نتیجه رقابت هم بسیار کمتره. خلاصه این ویدیو میشه در این جمله نهایی مطرح بشه، پیدا کردن شغل های عالی و پردرآمد آسانتر از پیدا کردن شغل های معمولیه. دوست دارم این جمله رو دوباره تکرار کنم در قرن بیست ویک پیدا کردن شغل های عالی و پردرآمد به مراتب ساده تر از پیدا کردن شغل های معمولیه و در نتیجه با درآمد پایین. علتش هم توضیح دادم، بر میگرده به اینکه افراد خیلی کمی هستن که بیدار هستن و دارن خودشون رو برای این تغییراتی که داره رخ میده آماده می کنن و باز هم انتخاب با شماست که تصمیم بگیرید جزو دسته افراد معمولی باشید یا جزو دسته افراد عالی باشید.

 

 

منبع: آکادمی فرجی

علی صدیقی بازدید : 41 یکشنبه 15 مهر 1397 نظرات (0)

شما نیاز دارید تا به سه چیز در مورد باورها و اهداف داشته باشید

دستیابی به آنها امکان پذیر است.
شما قادر به دست یابی به آنها هستید.
شما شایستگی رسیدن به آنها را دارید. امکان، توانایی و شایستگی، سه کلید دست یابی به موفقیت است.
امکان پذیر بودن:

بسیاری از ما، امکان پذیر بودن یک عمل را با صلاحیت داشتن انجام عمل، اشتباه می گیریم و فکر می کنیم وقتی ما واقعا نمی دانیم که چه کاری باید انجام دهیم، پس آن کار امکان پذیر نیست. این درست است که همه ما دارای یک سری از محدودیت های فیزیکی هستیم و معمولا نمی دانیم که این محدودیت ها چه چیزهایی هستند ولی شما نمی توانید یک چیز منفی را ثابت کنید، بنابراین هرگز نمی توانید ثابت کنید که در آن چیز ناتوان هستید و فقط می توانید بگویید که هنوز آنرا به دست نیاورده اید.

در ابتدا، این صحبت مطرح بود که امکان ندارد که یک نفر بتواند یک مایل را در کمتر از چهار دقیقه طی کند. اما پس از آنکه راجر بانیستر در ۶ مه ۱۹۵۴ در آکسفورد این کار را انجام داد، ورزشکاران زیادی در سطح جهان موفق به پیمودن یک مایل در کمتر از ۴ دقیقه شدند و امروز، آن چیز غیرممکن، کاری معمولی به نظر می رسد. 🌾👨‍👩‍👦‍👦🌾باورها و اهداف

توانایی:🌾
آیا برا ی خواسته های خود یک سقف ذهنی قرار داده اید؟ ما اغلب خود را با این باور که نمی توانیم کاری را انجام دهیم، محدود می کنیم. اما باورها واقعیت نیستند. آنها فقط بهترین گزینه های ما در لحظه هستند.
یک باور اساسی و درست داشته باشید. شما هنوز به محدوده توانایی خود دست نیافته اید.
یک ذهن باز داشته باشید و هرگز به دیگران اعلام نکنید که نمی توانید کاری را انجام دهید، حتی اگر فکر می کنید که نمی توانید.
خوب گوش بدهید. خواهید شنید که مردم چگونه باورهای خود را در مورد عدم توانایی انجام کارها بیان می کنند. مردم آمادگی بیشتری دارند تا بیشتر به موارد منفی توجه کنند تا به موارد مثبت. محدودیت هایی که برای خودتان تنها یک فرضیه است را بزرگ نکنید.
صحبت های منفی، تنها شما را در محدودیت های خود ساخته تان گرفتار می کند. اگر متوجه شدید که شما نیز اینگونه فکر می کنید، کلمه “هنوز” را به انتهای آن اضافه کنید. این گونه است که واقع بین می شوید. در مسیر پیشرفت خود هرگز بهانه تراشی نکنید و حتما برای اهداف خود به دنبال پاسخ و دلایل محکم برای اینکه می خواهید به هدف برسید، باشید. بهانه تراشی به معنای آماده شدن برای شکست است.

شایستگی:🌾
آیا شما سزاوار رسیدن به این هدف هستید؟ فقط خود شما هستید که می توانید به این سوال جواب دهید.

ان ال پی NLPدر مورد اینکه اهداف شما از نظر اخلاقی درست هستند یا نه، قضاوتی نمی کند. بلکه به شما کمک می کند تا به هدف برسید.
بررسی سبز و اکولوژیک بودن هدف به معضلات اخلاقی احتمالی هدف می پردازد. شما فقط می توانید تصمیم بگیرید که چگونه این معضلات را از میان بردارید.
پس از اینکه اهداف خود را ایجاد کردید برای هر هدف این طور بگویید:
– 🌾این هدف ممکن است؟
– 🌾من توانایی رسیدن به آن را دارم؟
-🌾 من سزاوار رسیدن به آن هستم؟
به هر احساس نامطلوبی توجه کنید. آنها موانع و تردیدهای شخصی شما را نشان می دهند. حالا موانع ممکن را جستجو کنید. چه چیزی ممکن است شما را متوقف کند؟ به درون خود نگاه کنید (من به این هدف نمی رسم. زیرا…) و سپس تمام دلایل ممکنی را که به ذهنتان می رسد فهرست کنید.

 

 

منبع: مجله موفقیت

علی صدیقی بازدید : 37 یکشنبه 15 مهر 1397 نظرات (0)

  يكي از مهمترين و زيباترين موفقيت ها، موفقيت شغلي است كه آرزو و خواسته بسیاری از افراد جامعه است و براي دستيابي به اين نوع موفقیت اولين قدم انتخاب درست است. اگر در فاصله زمانی اتمام کار قبلی و یافتن شغل جدید به دلیل گزینش شرایط جدید وقفه ای رخ داده است، پس در این مدت استراحت کنید. حتی اگر برای شما مقدور است همراه خانواده به سفر بروید. حال هر روز ما بازتابی از شرایط جامعه، شرایط اقتصادی و حالات روانی خود ما است اما نکته  جالب اینجاست که می توان تمام این شرایط را تحت کنترل درآورد و با وجود همه سختی های زندگی از آن لذت برد. مواردی که می تواند موجب کسب موفقیت در کسب و کار ما گردد شامل: 
- چیزهایی جدی و جدید را امتحان کنید. 
- از ریسک کردن نهراسیده و ترس از شکست خوردن را از خود دور کنید. 
- نبض محیط اطراف را در دست بگیرید.
- بلند مدت فکر کنید.
- زندگی را برای خود شاد و مفرح کنید.
   گیتس معتقد است كه شایسته ترین راه شاخص نمودن شركت در میان رقیبان‏ و بهترین راه پیش افتادن از دیگران، بهره بردارى كارآمد از «اطلاعات» است و چگونگى و روش گردآوری، مدیریت و كاربرد اطلاعات است كه سرنوشت برد و یا باخت ما را رقم مى زند. به نظر گیتس برندگان آنهایى هستند كه با برپا كردن یك «دستگاه عصبى دیجیتالى سراسری»، جریان اطلاعات را در میان همكاران و مشترك هاى وابسته به خود، ساده و روان می کنند و در سایه آن، به بهینه سازى و یادگیرى پیوسته می پردازند. گیتس جهت دستیابی به موفقیت و آرماش درونی توصیه می کند: به موقع به بستر بروید و استراحت کنید تا با انرژی کافی روز خود را آغاز کنید. لباس مناسبی را از شب قبل حاضر و اتو کنید تا صبح وقت شما صرف پیدا کردن پوشش مناسب برای حضور در این جلسه مهم که قرار است آینده شما را تعیین کند، نشود. پیش از رسیدن به محل مصاحبه مباحثی را که امکان دارد درباره آنها صحبت کنید را در ذهن مرور کرده و سلول های خاکستری مغزتان را از برنامه های کار قبلی خود خالی کنید تا دچار تضاد فکری و اشتباه در ارائه برنامه های جدیدتان نشوید. مسئولیت اولیه انتخاب و شروع كار اين است كه توانایی های خود را برشمارید و با خود متفکرانه بیاندیشید که از انجام دادن چه کاری لذت می برید.

1- حتی رئیس هم باید آستین هایش را برای كار كمی بالا بزند. پس هرگز زیردستان خود را وادار بـه انجام كاری كه خود تا كنون انجام نداده اید یا رغبتی به انجام دادنش ندارید، نکنید. اگر رئیس یا سـردسته گروهی هستید باید خود شما سرمشق و الگوی دیگران باشید، زیرا تحت این شرایط دیگر کسی در انجام كار با شما بحث نخواهد كرد.
2- کمیشـانـس و اقبال، بهتر از كوهی از دانش و خردمندی است. شما هر اندازه که زیرك و باهوش باشید بازهم لحظاتی در زـدگـی وجـود دارند كه باید خودتان را آماده رویارویی بـا آنهـا كنید. ممکن است حتی یك مد خـردمند و دانا نیز پاهایش روی یخ لیز بخورد. پس هیچگاه اهمیت زمان و مكان مناسب برای انجام كارهایتان را دست كم نگیرید.
3- در ازای هر سخنی كه می گویید، اجـازه دهید دشمنان شما نیز (یا رقیبتان) 10 سخن بگویند. هر اندازه كـه شـما بـا سخنان خود اطلاعاتی را برای رقیب یا دشمنتان آشكار و افشا کنید، اوقدرت بیشتری برای ضربه وارد كردن و صدمه زدن به شما را در اختیار خواهد داشت. اجازه دهید رقیب شما نیز سخن بگوید چون داشتن «اطلاعات» قدرت است و آن كه اطـلاعات دارد می تواند ویرانگر باشد. زیرک باشید  از اطلاعات او استفاده کنید.
4 - پول نقد، پول نقد است حتی اگر از شكم فیل بیرون بیاید. زمانی كه شما اسكناس در دست دارید هیچ «اما» و «اگر»ی وجود نخواهد داشت زیرا تـنها پول نقد است كه وجود دارد. چك همیشه در معرض برگـشت خـوردن است و كارت اعتباری هـم مختص آدم های زودباور! اما پول نقد همواره پول نقد است. 
5- هیچگاه 100% هیچ چیز را برای هیچكس برملا نكنید.اگر دوست دارید میلیونر شوید بهتر است هیچگاه تمام جزئیات برنامه و نقشه خود را برای كسی بازگو نکنید. همیشه چیزی را برای خود نگاه دارید. اگر هم مجبور به افشای آن هستید تنها 75 تا 90 درصد آن را مطرح کنید. مطمئن باشید همان 10% باقیمانده از شما محفاظت خواهد كرد.
6 - هیچوقت هنگام خشم و عصبانیت، تصمیم نگیرید. انسان های باهوش و محتاط خوبمی دانند كه برای درست اندیشیدن به آرامش ذهنی نیاز دارند. زمانی كه عصبانی هستید، از روی خشم و عصبانیت و نـه از روی مـنطق صحبت خواهید كـرد. پس احـسـاسـات و هیـجـانات خـود را كنترل نمایید. این یكی از مهمترین قوانین موفقیت در شغل است. زمانی كه عصبانی  هستید تهدیدهایی می كنید كه قادر به عملی كردن آنها نیستید یا تصمیماتی می گیرید كه در آیـنده برای شما پشیمانی خواهند داشت .
7- مرد است و قولش. هرگز نباید زیر ققول خود بزنید. البته بهتر است كه حدالامکان قولی به كسی ندهید اما بعضی ها نمی تـوانند جـلوی خود را بگیرند و قول ندهند. درست زمانی كه طرف مقابل دیگر بـه شما اعتماد نداشته باشد همان لحظه است كه او را از دست خواهید داد.
8- دهان خود را بـسته نگه دارید و اگر مـجبور به دروغ گفتن هستید، ساده و مختصر بگویید! اگر حـرف خـوشـایـند و جـالبـی بـرای گـفتن ندارید پس بهتر است كه اصلاً هیچ چیز نگویید. حتی اگر حرفی برای گفتن داریـد آن را بازگو نـكنید چرا كه سرانجام سبب افشای موضوعی می گردد كه فردی كه از آن مطلع می گـردد، قادر است از آن برای ضربه وارد كردن به شما استفاده نماید.
9- بهترین روش برای جاخالی دادن از تیرهای رقبا آن است كه هیچگاه در تیررس آنان قرار نگیرید. هرگز خود را در موقعیت های دردسر ساز قرار ندهید. هیچوقت با رقیب سرسخت خود در یک محل قرار نگیرید تا او نتواند مستقیماً سر شما را نشانه بگیرد.
   برای موفق شدن در کار و شغلی که داریم چه به عنوان کارفرما و یا کارمند ابتدا باید علاقه و انگیزه ی کافی برای کار وجود داشته باشیم. افرادی که با علاقه مشغول به کار می شوند معمولا موفقیت بیشتری کسب می کنند و راحت تر می توانند با چالش های کاری مقابله کنند، بنابراین انگیزه و علاقه لازمه ی موفقیت در کسب و کار است که نظم و ترتیب در کار، تلاش و جدیت ، مقابله با چالش های کاری ، خلاقیت ، تمرکز ، تشویق و ترغیب از 6 عوامل موفقیت در کار می باشد.

 

منبع: من میتونم

علی صدیقی بازدید : 39 جمعه 13 مهر 1397 نظرات (0)

فارغ از سن، نژاد، زادگاه و شغل، موفق شدن چیزی است که همه‌ی ما خواهان آن هستیم، با وجودِ این وجه اشتراک، از یک سو تعریف هر یک از ما از موفقیت با دیگری متفاوت است و از سوی دیگر، خواستنِ موفقیت یک چیز است و رسیدن به آن چیز دیگری است. در راه دستیابی به موفقیت، موانع رایج و مخربی وجود دارند که شاید دست نکشیدن از آنها، یک دهه یا بیشتر، ما را از موفقیت بازدارند. در این مقاله به موانع رسیدن به موفقیت می‌پردازیم و هر یک از آنها را با نقل قول برگزیده‌ای از زبان انسان‌های موفق آغاز می‌کنیم.

 

 

 

 

«یک بار شخصی جهنم را این‌گونه برایم تعریف کرد: در آخرین روز زندگی‌ات روی زمین، آن شخصی که از خود ساختی، شخصی را که می‌توانستی باشی ملاقات خواهد کرد.»

 

– ناشناس

 

گاهی اوقات، برای موفق شدن، به داشته‌های بیشتری نیاز نداریم، بلکه نیاز داریم از برخی داشته‌هایمان دست بکشیم. با اینکه هر یک از ما تعاریف متفاوتی از موفقیت داریم، چیزهای خاصی وجود دارند که در همه‌ جای دنیا یکسان هستند و اگر از آنها دست بکشیم، موفق‌تر خواهیم بود.

شما می‌توانید از همین امروز، برخی از موانع موفقیت را کنار بگذارید، اما کنار گذاشتن همه‌ی آنها کار آسانی نیست و گاهی مستلزم گذشت زمان است.

 

۱. دست کشیدن از سبک زندگی ناسالم

«از بدن خود مراقبت کنید، زیرا تنها جایی است که برای زندگی کردن دارید.»

 

– جیم ران

 

باید بدانید که در زندگی برای رسیدن به هر چیزی که می‌خواهید، نخست به یک بدن سالم احتیاج دارید و برای داشتن یک بدن سالم، تنها دو چیز را باید به خاطر بسپارید:

 

رژیم غذایی سالم؛

فعالیت فیزیکی و ورزش.

این گام‌ها کوچک، اما اثرگذار هستند و روزی به خاطرِ برداشتن آنها از خودتان قدردانی خواهید کرد.

 

حتما بخوانید: چگونه سالم زندگی کنیم؟

۲. دست کشیدن از ذهنیت کوتاه‌مدت

«شما تنها یک‌بار فرصت زندگی کردن دارید، اما اگر از این فرصت به درستی استفاده کنید، آن یک‌بار هم کافیست.»

 

– مِی وِست

 

افراد موفق، اهداف بلند‌مدت دارند و می‌دانند که این اهداف صرفا نتیجه‌ی عاداتی هستند که باید هر روز آنها را انجام بدهند. این عادات سالم نباید کارهایی باشند که صرفا انجام می‌دهید، بلکه باید بخشی از وجود شما باشند.

بین این دو دیدگاه یک تفاوت وجود دارد: دیدگاه فردی که ورزش می‌کند تا اندام جذابی برای نشان دادن به دیگران داشته باشد و دیدگاه فردی که ورزش می‌کند چون ورزش کردن یکی از عادات سالم زندگی اوست.

 

۳. دست کشیدن از اهداف ناچیز

«نداشتن اهداف بزرگ به نفع بشر نیست. کناره‌گیری و کم‌خواهی برای دادنِ احساسِ امنیت به اطرافیان، عقلانی نیست. همه‌ی ما حق درخشیده شدن داریم، همان‌طور که کودکان نیز از این حق برخوردارند. این درخشش فقط متعلق به برخی از ما نیست، بلکه جوهره‌ی آن در وجود همه‌ی ما هست و اگر اجازه‌ی درخشیده شدن را به خودمان بدهیم، به صورت ناخودآگاه به دیگران نیز اجازه‌ی همین کار را می‌دهیم. زمانی که خودمان را از قید ترس‌ رها کنیم، حضورمان ناخودآگاه آزادی‌بخش دیگران خواهد بود.» – ماریان ویلیامسون

اگر هرگز تلاش نکنید، فرصت‌های عالی را غنیمت نشمارید یا به رؤیاهایتان فرصت تبدیل شدن به واقعیت را ندهید، هرگز به استعدادهای واقعی‌تان پی نخواهید برد. افزون بر این، دنیا نیز از دستاوردهایی که می‌توانستید به آنها برسید، هرگز بهره نخواهد برد.

پس، اهداف‌تان را پیدا کنید، ایده‌هایتان را بیان کنید، از شکست خوردن نهراسید و البته از موفقیت هم ترسی به دل‌تان راه ندهید.

 

حتما بخوانید: ۱۶ متفکر بزرگ جهان درباره هدف از زندگی چه می‌گویند؟

۴. دست کشیدن از بهانه‌ها

 

 

«کمیت و کیفیت داشته‌هایمان مهم نیست، مهم نحوه‌ی استفاده‌ی ما از آن داشته‌ها در جهت رسیدن به اهداف و آرزوهایمان است.»

 

– رَندی پاش

 

انسان‌های موفق صرف‌نظر از نقطه‌ی آغاز، ضعف‌ها و شکست‌های گذشته‌شان، پذیرفته‌اند که مسئول زندگی‌شان هستند. دانستنِ اینکه شما تماما مسئول اتفاقات زندگی‌تان هستید، هم ترسناک و هم هیجان‌انگیز است. در هر صورت، این رویکرد تنها راه رسیدن به موفقیت است، زیرا بهانه‌ها جلوی رشد فردی و حرفه‌ای ما را می‌گیرند.

مسئول زندگی خودتان باشید، زیرا این مسئولیت به گردن هیچ‌کس جز شما نیست.

 

حتما بخوانید: مسئولیت پذیری با ۱۲ راهکاری که پیشرفت شما را تضمین می‌کند

۵. دست کشیدن از ذهنیت ثابت

«آینده به کسانی تعلق دارد که مهارت‌های جدیدی می‌آموزند و آنها را به شیوه‌های خلاقانه با هم می‌آمیزند.»

 

– رابرت گرین

 

فردی با ذهنیت ثابت، باور دارد که هوش و استعداد صرفا خصیصه‌های ثابتی هستند و استعداد به تنهایی و بدون تلاش، عامل موفقیت است. اما این افراد در اشتباه‌اند، می‌توان ذهن را تقویت کرد.

افراد موفق این باور اشتباه را ندارند. آنها برای تقویت ذهنیت رو به رشد، کسب اطلاعات جدید، یادگیری مهارت‌های تازه و ایجاد تحول در قوه‌‌ی ادراک‌شان، همواره زمان زیادی را وقف می‌کنند تا از نتیجه‌ی این سرمایه‌گذاری در زندگی‌شان بهره ببرند.

به یاد داشته باشید که پایبندِ ذهنیت ثابت نمانید. شما می‌توانید از همین فردا تحول را آغاز کنید و انسانی شوید که دیروز و امروز نبوده‌اید.

 

حتما بخوانید: برای پیشرفت کردن چطور باید فکر کرد؟

۶. دست کشیدن از باورِ «نوش‌دارو»

«من هر روز، به هر طریقی، بهتر و بهتر می‌شوم.»

 

– اِمیل کو

 

موفقیتِ یک‌شبه، خواب و خیال است. انسان‌های موفق می‌دانند که همین موفقیت‌های کوچک و مستمر روزانه به مرور زمان با هم ادغام می‌شوند و آنها را به نتیجه‌ی مطلوب می‌رسانند.

به همین دلیل شما باید برای آینده برنامه‌ریزی کنید، اما روی امروز تمرکز کنید و نسبت به روز قبل، ۱ درصد از خودتان انتظار پیشرفت داشته باشید.

 

۷. غلبه کردن بر کمال‌گرایی

«رسیدن به یک هدفِ واقع‌گرایانه، مهم‌تر از داشتن یک هدفِ کمال‌گرایانه است.»

 

– شعار پیشرفتِ آکادمی خان

 

هیچ چیز کامل و بی‌‌عیب نخواهد بود، فرقی نمی‌کند ما چقدر تلاش کنیم. ترس از شکست یا حتی ترس از موفقیت، اغلب جلوی اقدامات و خلاقیت‌های ما را می‌گیرد. اگر برای درست بودن همه چیز صبر کنیم، فرصت‌های زیادی را از دست خواهیم داد.

پس به اهداف واقع‌گرایانه اکتفا کنید تا بتوانید همان ۱ درصد پیشرفت خودتان را بهبود بخشید.

 

۸. دست کشیدن از چندوظیفگی

 

 

«اگر بخواهید در مسیر، به هر سگی که پارس می‌کند سنگ پرتاب کنید، هرگز به مقصد نمی‌رسید.»

 

– وینستون اِس. چرچیل

 

انسان‌های موفق این را می‌دانند و به همین دلیل وقتی کاری را شروع می‌کنند، تا آن را به پایان نرسانند، دست برنمی‌دارند. فرقی نمی‌کند آن کار چه باشد، یک ایده‌ی تجاری، گفت‌وگو یا ورزش.

تمرکز کامل و تعهد داشتن نسبت به یک کار، امری ضروری است.

 

حتما بخوانید: ضررهای انجام چند کار همزمان برای مغز

۹. دست کشیدن از کنترل همه چیز

«کنترل بعضی چیزها در دست ماست و کنترل بعضی دیگر از چیزها در دست ما نیست.»

 

– اِپیکتِت، فیلسوف رواقی

 

تمایز قائل شدن میان این دو مهم است.

از چیزهایی که نمی‌توانید کنترل کنید فاصله بگیرید و روی چیزهایی که تحت کنترل شما هستند تمرکز کنید و بدانید که گاهی‌اوقات، تنها چیزی که قادر به نظارت بر آن هستید، نگرش خودتان است.

 

۱۰. دست کشیدن از «بله» گفتن به همه چیز و همه کس

«کسی که دستاوردش اندک است، اندکی تلاش کرده است؛ کسی که دستاوردش زیاد است، زیاد تلاش کرده است و کسی که دستاوردش عالی است، بی‌نهایت تلاش کرده است.»

 

– جیمز آلن

 

انسان‌های موفق «قدرت نه گفتن» دارند و می‌دانند که برای رسیدن به اهداف‌شان، گاهی باید به کارها، فعالیت‌ها و تقاضاهای دوستان، خانواده و همکاران «نه» بگویند.

در کوتاه‌مدت، شاید از شادی‌های آنی چشم‌پوشی کنید، اما وقتی اهداف‌تان تحقق یافت، درمی‌یابید که موفقیت‌تان ارزش آن چشم‌پوشی‌ها را داشت.

 

حتما بخوانید: چطور بدون عذاب وجدان نه بگوییم؟

۱۱. دست کشیدن از انسان‌های سمّی

 

 

«هر آدمی برآیندی از پنج نفری است که بیشترین وقت خود را با آنها می‌گذراند.»

 

– جیم ران

 

افرادی که بیشترین وقت خود را با آنها می‌گذرانیم در تکامل شخصیت ما نقش دارند.

کسانی وجود دارند که بلندپروازی‌شان بیشتر یا کمتر از ما باشد. اگر وقت خود را با کسانی سپری کنید که بلندپروازی‌شان کمتر از شماست، اهداف شما و به دنبال آن موفقیت‌تان، افت خواهد کرد.

با این وصف، اگر وقت خود را با کسانی سپری کنید که بهتر از شما هستند، فرقی نمی‌کند ارتباط با این افراد چقدر چالش‌برانگیز باشد، احتمال موفقیت شما بیشتر خواهد شد.

نگاهی به اطراف خود بیندازید و ببینید که آیا در انتخاب دوست و همنشین، احتیاج به تجدیدنظر دارید یا نه.

 

۱۲. دست کشیدن از نیاز به دوست داشته شدن

«تنها راه اجتناب از دلخور کردن دیگران این است که کار مهمی انجام ندهید.»

 

– اُلیور اِمبِرتون

 

فرض کنید شما بخشی از یک بازار بزرگ هستید. افراد زیادی وجود خواهند داشت که از این بخش از بازار (که شما باشید) خوش‌شان بیاید، اما قطعا کسانی هم هستند که این بخش از بازار برای‌شان جذابیتی نداشته باشد. شما هر قدر هم که تلاش کنید، نمی‌توانید کاری کنید که همه شما را دوست بدارند.

این یک امر طبیعی است و شما به هیچ‌وجه مجبور به توجیه کردن خودتان نیستید.

تنها کاری که می‌توانید انجام دهید این است که اصیل بمانید و بدانید که افزایش شمار کسانی که از شما نفرت دارند، به معنای این است که شما در حال انجام کارهای مهمی هستید که دیگران ظرفیت تحمل آن را ندارند.

 

حتما بخوانید: چگونه مهربان باشیم؟

۱۳. دست کشیدن از وابستگی به رسانه‌های اجتماعی و تلویزیون

«مشکل اینجاست که فکر می‌کنید وقت زیادی دارید.»

 

– جک کورنفیلد

 

وب‌گردی‌‌ و تماشای تلویزیون به حد افراط، بیماری‌های جامعه‌ی امروز ما هستند. این دو هرگز نباید وسیله‌‌های فرار شما از زندگی یا اهداف‌تان باشند. وابستگی خود را به این دو باید به حداقل برسانید، مگر اینکه اهداف‌تان وابسته به آنها باشد. زمانی را که می‌خواهید صرف رسانه‌های اجتماعی و تلویزیون کنید، به کارهایی اختصاص دهید که زندگی‌تان را پربار و غنی ‌سازند

 

 

منبع: چطور

علی صدیقی بازدید : 39 جمعه 13 مهر 1397 نظرات (0)

ثروت یکی از سایه های اساسی انسان ایرانی است و شاید این به درک نادرست وی از مفاهیم ملی و دینی برمی گردد که نتوانسته نسبت مناسبی بین خود و ثروتمندی تعریف کند.
انسان ایرانی در ملاء عام به ثروت می تازد ولی در اندرونی ترین بخش ذهن خود به هر روشی برای دستیابی به آن تلاش و تدبر می کند. این بخش را برای کسانی می نویسم که قصد آن را دارند که با خود شفاف باشند و قبول دارند که ثروت الزاماً فسادآور نیست و دستیابی به آن الزاماً از راه های فاسد نیست.
در کل کتب ثروت که به تحقیق و تفحص پیرامون زندگی ثروتمندان می پردازند، ۴ اصل اساسی ذکر 
می شود : 
۱- درآمد،۲- پس انداز، ۳- سرمایه گذاری و ۴- مدیریت هزینه های زندگی.
در این پست و پست آینده توضیحاتی راجع به ۴ رکنی که در پست قبلی به آن اشاره شد تقدیم می نمایم :
۱) درآمد :
یادتان باشد اگر همه درآمد خود را خرج می کنید و فکر می کنید کو تا آینده؟ کی فردا را دیده؟ مگه چند روز زنده ایم؟ قطعاً شما از کسانی خواهید شد که اگر بعد از ۴۰ سالگی زنده باشید، شاید بارها به علت فشار مالی طلب مرگ کنید. شاید هم با ۲ شغله بودن بتوانید تا آخر برج خود را بکشید، اما در مجموع سراشیبی سختی را طی خواهید کرد و مدام حسرت روزهای گذشته پر پول را می خورید که چرا قدر آن را ندانسته اید، شاید هم از آن کسانی شوید که مدام آدم هایی را که وضع مالی خوب دارند، شماتت کنید که لذت بردن از زندگی را بلد نیستند و دارند زجر می کشند و شاید هم به گفتن خاطرات جوانی خود بپردازید که چقدر آدم ولخرج و جالبی بودید، ولی خوب درون شما آن زمان که از دوران ولخرجی می گویید چه احساسی دارد؟ (صادق باشید.)
۲) پس انداز : 
پس اگر علاقمندید همیشه در وضعیتی مناسب بسر ببرید، پیشنهاد می کنم حتماً درصدی از درآمد خود را هر چند اندک پس انداز کنید و اصلاً هم فکر نکنید که با این مبلغ پس انداز هیچ کاری نمی شه کرد (و نگویید آب که از سر گذشت، چه یک وجب، چه صد وجب).
وقتی زندگی نامه آدم های ثروتمند را می خوانید، متوجه می شوید جمع کردن پس اندازهای کوچک، چگونه بزرگراه ثروت را می سازد و یادتان باشد؛ زمانی موفق به پس انداز می شوید که به قول یکی از نویسندگان ثروت سازی، پس انداز را کالای لوکسندانید، بلکه کالایی ضروری بدانید که ابتدای لیست خریدتان باید قرار گیرد، نه انتهای آن و اگر پولی ماند.
اگر هم می گویید این فرهنگ را بلد نیستید اشکالی ندارد، به بانک بگویید همان اول از حقوقتان رقم پس انداز (حداقل ۱۰% درآمد) را بردارد و مابقی را به شما تحویل دهد. شک نکنید همین کوچک ها در مرحله بعد می توانند در میان مدت زندگی شما را متحول کنند. از تورم هم نترسید که پس انداز شما را ناچیز می سازد. با یادگیری روش بهره گیری از پس انداز، شما تورم را حریف می شوید و یادمان باشد تورم تنها کسانی را آزار می دهد که کالای سرمایه ای ندارند وگرنه آن ها که کالای سرمایه ای دارند چون از رشد نرخ ها منتفع می شوند، شاد خواهند بود.
۳) سرمایه گذاری : حال وقت آنست که ضرب المثل ایرانی را محقق کنید " پول، پول می آورد." 
پس از اینکه پس اندازهای شما به یک حد قابل تبدیل رسید، می توانید شروع به سرمایه گذاری روی کالاهای سرمایه ای که فکر می کنید برای شما مناسب است، انجام دهید مثل سکه، طلا، سهام، فرش دستباف، زمین، خانه، سپرده گذاری در بانک، مشارکت در راه اندازی یک کسب و کار (این یکی نیازمند تخصص بیشتری از مابقی می باشد.) و سایر کالاهایی که شما به آن تسلط و آشنایی دارید.
کم کم خواهید دید که این سرمایه ها رشد می کنند و می توانید کالاهای مناسبتر و بزرگتر سرمایه ای را خرید کنید و کم کم رشد خوبی را طی کنید.
برای آشنایی بیشتر جهت خرید کالاهای سرمایه ای هم می توانید از مشاور سرمایه گذاری کمک بگیرید و هم می توانید خودتان در یکی از این مسیر ها آموزش ببینید و متخصص شوید. آن وقت می توانید هم این کار را برای خود انجام دهید، هم کمکی برای دیگران باشید و از این راه هم درآمدی کسب کنید
(اگر علاقمند به یادگیری این مباحث بودید، با دفتر بنیاد فرهنگ و زندگی تماس بگیرید و در کلاس زئوس، روش تولید ثروت در زندگی ثبت نام کنید.).
۴) مدیریت هزینه های زندگی : 
زوج جوانی را بیاد می آورم که ماهانه درآمد متوسط رو به بالایی داشتند، ولی متاسفانه بی اندازه پریشان و به هم ریخته بودند و فکر می کردند باید کار سومی پیدا کنند تا بتوانند هزینه های خود را پوشش دهند.
بعد از اینکه با آن ها گپی زدم متوجه شدم متاسفانه هیچگونه مدیریتی بر هزینه های زندگی خود ندارند و از سوی دیگر به رقابت با خانواده هایی پرداخته اند که حداقل ۱۰ سال بزرگترند و یا ۸ سال زودتر از آن ها زندگی تشکیل داده اند و از سوی دیگر در لیگ های دیگر رقابتی مانند دختر و پسر عموها، دائی ها، خاله ها و ... شرکت کرده اند و می خواهند از هیچ کدام آن ها هم کم نیاورند.
جالب اینکه وقتی درآمد آن ها برای این رقابت کفاف نمی دهد، از بانک ها و صندوق های مختلف یار کمکی جذب کرده بودند و اقدام به دوپینگ از طریق آن ها نمودند (دریافت وام های متنوع : اتومبیل، خرید خانه، لوازم خانه و...) و تمامی این ها باعث شده بود هر از چند گاهی دچار فشار روانی شده و سر هم داد بکشند و یکدیگر را برای این وضعیت متهم کنند، در صورتیکه هر دو نقش کلیدی در شکل گیری ماجرا داشتند و جالب اینکه حالا می خواستند شغل سوم بسازند، درحالیکه شغل اول آن ها به علت فرسودگی و خستگی مفرط و بی حوصلگی در حال از دست رفتن بود و شغل دوم هم به علت اینکه کارفرما فهمیده بود آن ها بشدت نیازمند آن هستند، با نرخی پایین قرارداد بسته بود.
در روند کلاس از آن ها خواستم که سودی که بابت لوازم مصرفی قسطی و سایر وام ها می پردازند، محاسبه کنند و سپس ببینند چه بر سر درآمد های خود آورده اند؟ و پس از تاملی کوتاه متوجه شدند این مسابقه و نمایش تا کجا آن ها را دچار آسیب و بهم ریختگی کرده و اگر زودتر نجنبند دچار فروپاشی زندگی خواهند شد.
پس باید مدام از هزینه ها بوسیله بودجه بندی مراقبت کرد و نباید به سرعتی که درآمدها رشد می کنند (و گاهی جلوتر از آن) هزینه ها را رشد داد و از سوی دیگر نباید در جهتی حرکت کرد که مدام بخواهیم اینطور جلوه بدهیم که ما متعلق به طبقه بالاتری هستیم و خود را مجبور کنیم هزینه این دروغ را بپردازیم. شک نکنید اگر مدیریت اقتصادی زندگی خود را یاد بگیرید قطعاً می توانید در بالاترین طبقات اجتماعی و مالی زندگی کنید بدون اینکه نیاز به وانمود داشته باشید.

 

 

منبع: ویستا

علی صدیقی بازدید : 43 چهارشنبه 11 مهر 1397 نظرات (0)

بسیاری از مردم تصور می‌کنند که برای موفقیت در زندگی به شرایط خاصی (مثل پول، امکانات، پشتوانه و …) نیاز دارند. اما نگاهی به زندگی افراد موفق نشان می‌دهد که بسیاری از آنها نه پولدار بوده‌اند و نه ویژگی‌های خاصی داشته‌اند. آنها فقط راز و رمزهای موفقیت را درک کرده‌اند و در زندگی به کار بسته‌اند. آیا می‌دانید راز موفقیت انسان های بزرگ چیست؟ اگر شما نیز می‌خواهید در زندگی فرد موفقی باشید، ۷ راز افراد موفق را که در این مطلب آمده است بخوانید و سعی کنید به تدریج تغییراتی در زندگی خود به وجود آورید.

 

 

 

حتما بخوانید: تحلیل روانشناسی موفقیت و ۱۰ توصیه برای موفق شدن

راز اول: پول را هدف اصلی خود قرار نمی‌دهند

 

 

اگر فکر می‌کنید که هدف اصلی افراد موفق به دست آوردن پول است، سخت در اشتباهید. اگر فقط به خاطر پول کار کنید، هرگز به جایی نخواهید رسید. سعی کنید در کنار هدف اصلی خود، پول را به عنوان یک هدف جانبی از کار سخت و مطالعه‌ی فراوان در نظر بگیرید. افراد موفق همیشه با در نظر گرفتن وضعیت بازار و کسب‌وکارهای رو به رشد، ایده‌ای را مطرح و روی آن سرمایه‌گذاری می‌کنند.

 

پزشکی که برای تشخیص راه درمان یک بیمار تلاش می‌کند، وکیلی که به هر ترفندی متوسل می‌شود تا در دادگاه برنده شود و مهندسی که با وسواس نقشه‌ای طراحی می‌کند تا یک ساختمان بی‌نظیر بسازد، همه به یک هدف فکر می‌کنند. در مسیر موفقیت، هیچ تفاوتی میان این مشاغل پُردرآمد و یک شاعر، موسیقی‌دان یا هنرمندی که یک تابلوی نقاشی را خلق می‌کند وجود ندارد. افراد موفق، تا جای ممکن زندگی خود را وقف مال‌اندوزی نمی‌کنند.

 

حتما بخوانید: موفقیت چیست؛ آیا معنای آن را درست درک کرده‌ایم

راز دوم: از طرد شدن نمی‌ترسند

در هر حوزه‌ای از فعالیت‌های اقتصادی، همیشه دو مسیر وجود دارد. یکی از این دو مسیر، خطرپذیر است و اگر آن را انتخاب کنید، از دیگران متفاوت خواهید بود. فرض کنید در حوزه‌ی خاصی، می‌خواهید روی یک رویکرد جدید که از نظر دیگران ریسک زیادی به همراه دارد سرمایه‌گذاری کنید. بی‌تردید این اقدام از سوی بسیاری از فعالان آن حوزه، کاری احمقانه خواهد بود. اما اگر به تصمیم خود کاملا ایمان دارید، آن را انجام دهید و از طرد شدن نترسید. البته چنین رویکردی، مزایا و معایب خاص خود را دارد. با این حال، مهم این است که از اقدام خود و کاری که روی آن تمرکز کرده‌اید راضی هستید.

 

حتما بخوانید: نگذارید این ترس ها موفقیت شما را تهدید کنند

راز سوم: سخت‌تر از همیشه کار می‌کنند

 

 

تعداد افرادی که حاضرند برای تحقق رؤیاهای خود، هزینه بپردازند و فداکاری کنند انگشت‌شمار است. اگر کسی از ابتدا به شما بگوید که برای رسیدن به هدف‌تان دقیقا به چقدر زمان و چه مقدار مطالعه نیاز دارید، احتمالا هرگز آن کار را شروع نخواهید کرد. اما یک فرد موفق که ساعت‌های طولانی را صرف پرداختن به کار مورد علاقه‌اش می‌کند، این را نه یک موفقیت صرف که در واقع یک تغییر شگرف در شیوه‌ی زندگی‌اش در نظر می‌گیرد. به یاد داشته باشید که در راه موفقیت، باید همه چیز حتی اشتباهاتی را که در طول مسیر مرتکب می‌شوید، بپذیرید و بدانید زمانی که بر موانع راه غلبه می‌کنید، موفقیت برای شما شیرین‌تر خواهد بود.

 

راز چهارم: شکست را به عنوان عاملی برای پیشرفت در نظر می‌گیرند

افراد موفق نه تنها از شکست و اشتباهات غیرقابل‌اجتناب در طول مسیر نمی‌ترسند، بلکه به سوی آن نیز می‌روند! در حالی‌که بیشتر افراد از شکست و خجالت ناشی از آن و همچنین متحمل شدن هزینه‌ی زیاد در راه موفقیت می‌ترسند و سعی می‌کنند که از آن جلوگیری کنند، افراد موفق می‌دانند که اشتباهات به ما کمک می‌کنند تا بفهمیم که چه کاری را نباید انجام بدهیم و در مسیر رسیدن به موفقیت به چه تجاربی نیاز داریم. افرادی که هرگز اشتباه نمی‌کنند، برای شکست آمادگی ندارند و بنابراین اگر روزی با آن مواجه شوند لطمه‌ی شدیدی خواهند دید؛ و چون تجربه‌ی مقابله با شکست را نداشته‌اند، اغلب هرگز بهبود نمی‌یابند. شکست‌های کوچک که در فواصل کوتاهی از هم اتفاق می‌افتند سبب می‌شوند تا خود را بیشتر بررسی کنیم و در نتیجه فردی عاقل‌تر و محافظه‌کارتر شویم.

 

حتما بخوانید: چطور شکست را به پیروزی تبدیل کنیم؟

راز پنجم: صبور هستند چون موفقیت در راه است

 

 

در دنیای امروز، همه می‌خواهند یک شبه به موفقیت برسند. کافی‌ست به رشد روزافزون فضاهای مجازی و رسانه‌های اجتماعی نگاه کنید. افراد موفق، اغلب یک‌شبه به موفقیت دست نیافته‌اند، بلکه سال‌ها طول کشیده است تا به آن رسیده‌اند. تعجبی ندارد که بسیاری از کودکانی که در خانواده‌های ثروتمند به دنیا آمده‌اند، ستارگان فیلم‌ها و یا برندگان مسابقات شرط‌بندی، در نهایت کارشان به افسردگی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر می‌کشد. چون آنها می‌دانند که زمانی را صرف نکرده و تلاشی نکرده‌اند تا مستحق آنچه از بخت خوب به آنها رسیده است باشند و بنابراین ارزشی برایشان ندارد. اعتماد به نفس این افراد نیز بسیار پایین است. شادترین افراد کسانی هستند که در طول زمان با تلاش خود به اهداف‌شان می‌رسند و در این راه چیزهای زیادی یاد می‌گیرند و فراز و نشیب‌هایی را تجربه می‌کنند که سبب قوی‌تر شدن آنها می‌شود.

 

حتما بخوانید: مثبت اندیشی و موفقیت؛ چگونه نگرش خود را تغییر دهیم

راز ششم: هنگامی که به بن‌بست می‌رسند مسیر خود را تغییر می‌دهند

بسیاری از افراد همواره در مسیر خود ثابت می‌مانند و به جای آنکه ایده‌هایشان را با تغییراتِ راه وفق بدهند، سعی می‌کنند از هر گونه تغییری اجتناب کنند و در مسیر ثابتی پیش بروند. اما ثروتمندترین، شادترین و بزرگ‌ترین افراد کسانی هستند که جهان را به همان صورتی که هست پذیرفته‌اند. آنها از تغییراتی که در مسیر پیش می‌آید استقبال و از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا شانس تحقق رؤیاهایشان را افزایش بدهند. البته درست است که نباید به طور مداوم تغییر مسیر بدهید یا همه چیز را به طور کامل دگرگون کنید، اما به یاد داشته باشید که انعطاف‌پذیر بودن کلید موفقیت است.

 

حتما بخوانید: ۱۰ نکته برای دست‌وپنجه نرم کردن با اتفاقات غیرمنتظره

راز هفتم: نقاط قوت خود را می‌شناسند و نقطه ضعف‌های خود را اصلاح می‌کنند

هر شخص نقاط قوت و ضعفی دارد و این هیچ ربطی به میزان استعداد شخص یا اینکه تا چه حد سخت کار و مطالعه کرده است ندارد. به یاد داشته باشید که هیچ‌کس کامل نیست. افراد خردمند و عاقل می‌توانند نقاط ضعف خود را به سرعت تشخیص بدهند و برای رفع آنها تلاش کنند یا اینکه نقاط ضعف را با نقاط قوت خود جایگزین کنند. بنابراین نباید از اینکه در برخی از مهارت‌ها ضعف دارید خجالت بکشید. اتفاقا نقاط ضعف سبب می‌شوند تا از نقاط قوت خود بیشتر و بهتر استفاده کنید.

 

منبع: چطور

علی صدیقی بازدید : 49 سه شنبه 10 مهر 1397 نظرات (0)

به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از جام نیوز، در روابط عاشقانه، مثل سایر روابط، چیزهای کوچک و جزئی هستند که اهمیت دارند. همانطور که به زبان آوردن یک کلمه نادرست یا یک نگاه ناجور می‌تواند یک زوج را هفته‌ها به قهر بکشاند، رفتارهای جزئی و کم‌اهمیت هم باعث موفقیت و دوام یک رابطه می‌شوند. یک هدیه کوچک، یک تحسین غیرمنتظره و یک لحظه تماس جسمی می‌تواند یک رابطه را مستحکم‌تر کند.

به اعتقاد روانشناسان، این ابراز علاقه‌ها و محبت‌ها خیلی بیشتر از گوش دادن فعال و اعتماد در رابطه اهمیت دارند. تحقیقات مختلف 10 رمز موفقیت شاد، راضی و خوشبخت نگه داشتن زوج‌ها را معرفی کرده است.

1. به همسرتان بگویید دوستش دارید.

با اینکه درست است که عمل کردن بهتر از حرف زدن است اما گاهی‌ اوقات کلمات و حرف‌ها تاثیر به‌ مراتب بیشتر نسبت به اعمال دارند. هر از گاهی احساساتتان را به صورت کلامی نشان دهید. یک "دوستت دارم" ساده می‌تواند احساسی عالی در همسرتان ایجاد کند و باعث می‌شود او احساس دوست‌ داشته شدن و امنیت کند.

2. کمی محبت نشان دهید.

رفتارهایی که نشان‌دهنده صمیمیت جسمی است. گذاشتن دستتان پشت همسرتان، انداختن دستتان روی شانه‌هایش وقتی جلوی تلویزیون نشسته‌اید، گذاشتن دستتان روی پایش وقتی کنار هم نشسته‌اید، گرفتن دست‌هایش موقع راه رفتن، احساسی گرم و صمیمی به همسرتان منتقل می‌کند و عشق و محبت شما را به او می‌رساند.

3. همسرتان را تحسین کنید.

همیشه چیزهایی که در همسرتان دوست دارید را به او بگویید. چیزهایی که تحسین می‌کنید، چیزهایی که در شما ایجاد غرور می‌کند، توانایی‌ها و نقاط قدرت او. ایجاد یک رابطه عاشقانه فقط مربوط به پیوند درونی نیست، برای به دست آوردن چنین رابطه‌ای باید بتوانید او را تشویق و تحسین کنید و برای رشد و پیشرفت در جریان زندگی حمایتش کنید. به همسرتان کمک کنید از توانایی‌های خود در بالاترین حد استفاده کند.

4. خود را تقسیم کنید.

چیزهایی که دوست دارید و دوست ندارید، آرزوها و ترس‌ها، دستاوردها و اشتباهات یا هر چیز دیگر مربوط به خودتان را فقط برای خود نگه ندارید. اگر چیزی برایتان مهم است، آن را با همسرتان تقسیم کنید. از این مهمتر، این تقسیم کردن خودتان باید بیشتر از هر کس دیگر با همسرتان باشد. با اینکه لازم است در هر رابطه‌ای کمی فضای شخصی برای هر دو طرف وجود داشته باشد، اما همسرتان باید همیشه نزدیک‌ترین فرد به شما باشد.

5. هر زمان همسرتان نیاز داشت، حضور داشته باشید.

وقتی همسرتان با یک مشکل مهم در زندگی خود روبه‌رو می شود، مثل از دست دادن کار خود یا مرگ یکی از عزیزانش، مشخص است که باید چه بکنید. اما در اتفاقات جزئی زندگی هم خیلی مهم است که همیشه برای او حضور داشته باشد. مثل یک مشاجره کوچک در محل‌کار، یک اشتباه کاری و ... باید به حرف‌های او گوش دهید، با او درد و دل کنید و بتوانید آرامش را دوباره به همسرتان برگردانید.

6. هدیه بدهید.

از فرصت‌ها برای دادن هدایای مادی استفاده کنید. یک کتاب خوب، یک دسر خوشمزه، یک تکه طلا یا جواهر یا لباس، هر چیز کوچک یا بزرگی که به او نشان دهد به فکرش هستید. یک یادداشت عاشقانه برای او بگذارید یا یک پیامک عاشقانه بفرستید. این کارها به همسرتان نشان می‌دهد همیشه به یادش هستید و دوستش دارید.

7. به نیازها و کمبودهای همسرتان با سخاوت جواب دهید.

یکی از بزرگترین قاتلان روابط، انتظارات غیرمنطقی است. شما با یک انسان ازدواج کرده‌اید نه یک ربات، انسانی که سرشار از اشتباه و نقص است. اینها خصوصیات او هستند نه اشکالات او. باید یاد بگیرید خصوصیات و ویژگی‌های همسرتان را بشناسید و تحسین کنید. باید او را همانطور که هست بپذیرید. ازآنجاکه ضعف‌های ما در مرکز عمیق‌ترین ناامنی‌های ماست، به هیچ عنوان سعی نکنید اشتباهات و اشکالات او را برجسته‌تر از آنچه که هست نشان دهید.

8. "زمان تنهایی" را یکی از اولویت‌ها قرار دهید.

هر چقدر هم هر دو شما زندگی‌های پرمشغله‌ای داشته باشید، حتماً حداقل یک یا شب در هفته را تنها با هم بگذرانید. تجربه‌های تازه با هم داشته باشید، از خاطراتتان برای هم بگویید و از بودن با هم لذت ببرید.

9. هیچ چیز را دست‌کم نگیرید.

هر روز بخاطر وجود همسرتان و هزاران خوشی که با خود به زندگی‌تان آورده است، قدردانی و شکرگزاری کنید. به خاطر داشته باشید که اگر در رابطه‌تان شاد و خوشبخت هستید، مطمئناً همسرتان روزی هزاران کار انجام می‌دهد که رابطه‌تان پابرجا بماند. هیچوقت این را دست‌کم نگیرید.

10. به دنبال برابری باشید.

حتماً از قانون طلایی رابطه پیروی کنید: با همسرتان همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. کارها و مسئولیت‌ها را بین خودتان تقسیم کنید و انتظار چیزهای غیرمنطقی نداشته باشید که خودتان حاضر به دادن آنها نیستید.

 

منبع: فارس نیوز

علی صدیقی بازدید : 54 یکشنبه 08 مهر 1397 نظرات (0)

روش هایی برای دستیابی به موفقیت

موفقیت یک حس درونی است که تا فرد باور نداشته باشد کسی نمی تواند بگوید که او فرد موفقی است.یکی از ویژگی های موفقیتهدفمندی است ,با یافتن راههای درست می توان به موفقیت دست پیدا کرد. به گفته آبراهام لینکلن:"بیشتر مردم همان اندازه خوشبخت هستند که خود می خواهند."موفقیت

موفقیت

موفقیت

مثلث طلایی برای رسیدن به موفقیت

 

بعضی از صاحب نظران معتقدند موفقیت مثلثی طلایی است؛ مثلثی که سه ضلع آن عبارتند از:

1. نظم و آرامش
2. برنامه ریزی و دقت
3. سرعت عمل و زمان‏شناسی

پرمودیترا می ‏نویسد:«حتی یک سازمان موفق امتداد سایه یک مدیر موفق است» در حقیقت هر انسانی ناخدای کشتی زندگی خویش است و زمانی موفق خواهد بود که خوب بیندیشد، خوب حرکت کند، خوب با تغییرات سازگار شود، خوب برنامه‏ ریزی و خوب عمل کند.
ویلمام جیمز می ‏نویسد:«بزرگ‏ترین کشف نسل ما این است که انسان میتواند با تغییر دادن نگرش خود زندگی ‏اش را تغییر دهد.»
ما امروزه اغلب در شرایط شتاب هستیم و سعی داریم مسائل را حل کنیم؛ اما در واقع بر شدت آن‏ها می‏افزاییم. از آن جا که همه چیز را مسئله مهمی می‏دانیم، از یک درام به سراغ درامی دیگر می‏رویم و بعد از مدتی به تدریج باور می‏کنیم که همه چیز مسئله بزرگی است. به این مهم توجه نمی‏کنیم که طرز برخورد ما با مسائل روی چگونگی حل آن‏ها تأثیر می‏گذارد. ما باید بیاموزیم که با مسائل راحت‏تر برخورد کنیم. اگر این نکته را بیاموزیم، مسائلی که حل ناشدنی به نظر می‏رسند راحت‏تر و بی‏اهمیت‏تر به نظر خواهند رسید و حتی مسائل بزرگتر و به راستی استرس‏آمیز به قدر سابق انسان را ناراحت نمی‏کنند.
خوشبختانه به گونه‏ای دیگر نیز می‏توان با زندگی روبرو گشت؛ روشی ملایم‏تر که زندگی را ساده‏تر و اشخاص را سازگارتر می ‏سازد. لازمه این زندگی راحت‏تر و ملایم‏تر این است که عادت‏های کهنه را با واکنش‏های جدید عوض کنیم. عادات جدیدتر سبب می‏شوند زندگی رضایت بخش‏تر و سرشارتری داشته باشیم.

سه رکن ضروری:
برخی از صاحب نظران، مانند«گواین»، معتقدند سه عنصر یا رکن ضروری در درون ما وجود دارد که در هر وضعیتی، تجسم خلاقیت و موفقیت را رقم می‏زنند. این عناصر عبارتند از:

1. آرزو
آرزو و خواستن مقدمه باور است و باید از دل و جان باشد. انسانی که آرزوهای معقول دارد، به مرحله آفرینش دست خواهد یافت. منظور از آرزو احساس روشن و نیرومند است نه خواستن از سر اعتیاد و حرص و تملک. گاه، در خصوص بعضی مسائل، از خود بپرسید:«آیا حقیقتاً از صمیم قلب می‏خواهم این هدف محقق شود؟» آرزوها موتور حرکتند. این موتور، موتورهای ذهنی را به تکاپو و توقف‏ها را به تلاطم در می‏آورد. هر چه آرزوها معقول‏تر باشند، درجه تحققشان بالاتر می‏رود.

2. باور
ایمان انتظاری مطمئن است؛ هر چه بیش‏تر به هدف برگزیده خود و امکان حصول آن اعتقاد داشته باشید؛ یقین بیشتری احساس خواهید کرد. همواره از خود بپرسید:آیا باور قلبی دارم که این هدف می‏تواند وجود داشته باشد؟ آیا باورم این است که حصول و تحقق آن برای من ممکن است؟ وقتی باورمندی به موفقیت بالا باشد، انسان از مواهب زیر برخوردار می‏گردد:

الف) نوع نگاهش به زندگی مثبت میشود.
ب) حرکت، فعالیت و تلاش خود را با برنامه ریزی توأم می‏کند.
ج) در تکرار شکست‏های جزئی حل نمیشود.
د) همواره برای توفیقات بیشتر فعالیت می ‏کند.
چنانچه آدمی امیال و آرزوهای خود را مرده تلقی کند و خود را در کل عالم بی ستاره به شمار آورد، به مرحله باور مثبت نمی‏رسد و همواره در باور منفی غوطه‏ ور خواهد شد. برخی از اشخاص فریاد میزنند «من در انتظار بدترین حوادث هستم» یا فریاد می‏زنند و باور دارند که:«باز هم بدترین‏ها در راه است.»
بدیهی است انسان همان گونه می ‏زید که باور دارد. قبول شکست پیاپی و ایمان به اضمحلال وجود و عدم اندیشه در مراحل موفقیت، آدمی را بی‏ خاصیت می‏کند و انسان در تخریب خود تسلیم می‏شود. این افراد عملاً بدترین و غیر منتظره‏ترین حوادث را به خود می‏خوانند. بنابراین، باید در آغاز اندیشه خود را دگرگون کنند. وقتی فرد عادت کند پیوسته باخت‏ها، شکست‏ها، فقدان‏ها، کینه‏ها، دشمنی‏ها و اتفاقات ناگوار را پیشاپیش خود فراخواند؛ دیگر به سمت موفقیت‏ها و کامیابی‏ ها و خوشبختی‏ ها و برکات جهت نمی ‏یابد. پس کاری کنید تا موفقیت را به مرحله باور برسانید و چیزی بپندارید که شما منتظرش هستید؛ زیرا ایمان فعال، شعور نیمه هوشیار را تخریب می‏کند.
باورهای مثبت عامل هدایتگر انسان به سمت موفقیت است و انسان موفقیت جو؛ موفقیت ساز می‏شود. گویا دستانی نامرئی به سمت او دراز می‏شوند تا وی را یاری دهند. چنین انسانی، دارای نظم، برنامه ریزی و فرصت‏شناسی می‏شود.
باورهای منفی نیز به اندازه باورهای مثبت قدرت دارند؛ اما تأثیر منفی می ‏گذارند. گاه یک باور منفی یقینی؛ ترکش‏های خود را در سرتاسر زندگی یک فرد رها می‏سازد. نباید فراموش کرد که باور داشتن به چیزی سبب می‏شود آن چیز تجلی کند.

قانون تدارکات‏

قانون تدارکات می گوید:
اولاً، انسان نیاز دارد برنامه‏ های کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت داشته باشد.
ثانیاً، انسان باید و حتماً برای روز مبادا تدارکات منطقی و معقول داشته باشد؛ اما اگر شما خود را برای چیزی که از آن می‏ترسید یا به آن احتیاج ندارید، آماده کنید، همان را به سوی خود جذب خواهید کرد. حضرت داوود می‏فرماید:«معمولاً از آنچه می‏ترسیم بر سرمان خواهد آمد.»
ما عموماً در اطرافمان می ‏شنویم:«من باید پولی برای هنگام بیماری کنار بگذارم.» بدین ترتیب، به طور مُصمم فرد، بیماری خود را تدارک می‏بیند. گروهی می ‏گویند:«من برای روزهای سخت پولی کنار می‏گذارم.» این افراد درباره روزهای سخت و بی‏چیزی به مرحله باور و شاید یقین رسیده‏اند و به طور حتم روزهای سخت خواهند داشت؛ چون منتظر لحظه ای بسیار ناگوارند. البته انبارهای غله هر فرد باید پر باشد و از حساب مالی مطمئن و ارزشمندی بهره ببرد؛ ولی باید آگاه بود و درست پیش رفت. موفقیت‏هایی که به خاطر ترس، آرزو شود، نوعی شکست پنهان یا ترس وحشتناک از شکست بزرگ است. موفقیت را به خاطر توفیق و برای اعتماد به نفس و به خاطر باورمندی خویش آرزو کنید. نیچه می‏گوید:«انسان چگونه‏ای است که می‏تواند با هر چرایی بسازد. به شرطی که باور داشته باشد.»

3 .پذیرش
آدمی باید مشتاق پذیرفتن و داشتن چیزی باشد که جویای آن است. گاه بی‏آن که هدفی را بخواهیم، دنبال می‏کنیم؛ تنها به این دلیل که از فرایند دنبال کردن یک امر یا رویداد لذت می‏بریم. همواره باید از خود پرسید:«آیا به راستی می‏خواهم این را به طور کامل داشته باشم؟»
مجموع سه رکن آرزو، باور و پذیرش را نیت می ‏نامیم. باید به خاطر سپرد:
الف) هر گاه نیت فرد برای آفریدن چیزی کامل شود، مرزهای موجود را در هم می ‏شکند.
ب) هر گاه فرد سراپا طلب و آرزو باشد و اعتقاد کامل داشته باشد، برای انجام هر کاری توانایی دارد. به قول دکتر شریعتی وقتی عشق فرمان می دهد، محال سر تسلیم فرود می ‏آورد.
ج) هر گاه کاملاً مشتاق و باورمند به سمت کاری حرکت کردید، آن را انجام شده تلقی کنید. در روایات داریم:«الاعمال بالنیات؛ کارها با نیت‏ها تحقق می ‏یابند.»
د) هر گاه نیت شما روشن‏تر و نیرومندتر باشد، تجسّم خلاّق شما سریع‏تر و آسان‏تر به ثمر خواهد رسید.

تمرین پالایشگری
یکی از تمرینهای معروفی که روان شناسان بر آن تأکید می ‏ورزند، پالایش افکار است که آغاز راه برنامه ریزی موفقیت به شمار می آید؛ زیرا:قدرتمندترین کاری که برای عوض کردن دنیا می‏توانید انجام دهید، عوض کردن اعتقادتان درباره ماهیت زندگی و مردم است و واقعیت، تبدیل این باور به اعتقادات مثبت‏تر و عمل طبق آن است.
پس اگر در رسیدن به هدفی دچار مشکل هستید و خود را ناموفق می ‏پندارید یا احساس می ‏کنید در درونتان مقاومتی وجود دارد که نمی‏گذارد به هدف برسید، تمرین پالایشگری زیر را انجام دهید:
یک صفحه کاغذ بردارید و بالای آن بنویسید:افکار زیر علت ناتوانی من در رسیدن به هدف است. آنگاه آنچه به ذهنتان می‏ آید فهرست کنید. مدت زمان طولانی به هر جمله فکر نکنید و زیادی آن را جدی نگیرید. فوراً حدود 20 یا 30 مورد را – حتی اگر احمقانه و بچگانه می‏نماید – بنویسید؛ برای مثال می‏توانید موارد زیر را یادداشت کنید:

    خیلی تنبل هستم.
    خودم را کوچک‏تر از تصور دیگران می‏بینم.
    پول کافی ندارم.
    قبلاً امتحان کرده‏ ام و اثر نکرده است.
    مادرم گفته نمی ‏توانم.
    نمی‏ خواهم.
    خیلی سخت است.
    می ‏ترسم.
    شاد نیستم.
    در دنیا و این آسمان یک ستاره ندارم.
    بدبخت‏ترین آدمم.

اکنون چند دقیقه آرام بنشینید و ببینید کدام یک از مواردی که نوشته‏اید به راستی حقیقت دارند و تا چه اندازه به آن‏ها اعتقاد دارید. بدین ترتیب، در می ‏یابید چه نوع محدودیت‏هایی را بر خود و جهانتان تحمیل کرده‏ اید. هر گاه احساس کردید بسیاری از این موارد وهمی اند، فهرست را پاره کنید و دور بیندازید. این نشان می‏دهد:
الف) مواردی که نوشتید نباید در زندگیتان اقتدار داشته باشند.
ب) ایمان به هدف فراسوی باورهای غلط است.
ج) حقیقت وجود خود و توان شما بسیار فراتر از وضع موجود است.

باورهای موفقیت
اگر بعد از تمرین پالایشگری آرام بنشینید و بیاسایید و چند عبارت تأکیدی مثبت و باز و سازنده را جانشین باورهای بسته و منقبض و محدود کننده خود سازید، گامی بلند به سمت موفقیت برخواهید داشت و در حقیقت به سمت برنامه ریزی موفقیت پنجره‏ ای خواهید گشود. عبارات تأکیدی زیر در این زمینه سودمند است:
- اکنون همه گذشته را به طور کامل رها می‏کنم. من آزادم!
- اکنون هر گونه اعتقاد منفی و محدود کننده را نابود می‏کنم. این گونه باورها بر من اقتداری ندارند.
- اکنون همه را می ‏بخشم و رها می‏کنم.
- من می‏توانم شاد و خوشبخت و سعادتمند باشم.
- اکنون هر چه احساس گناه، ترس و خشم و غضب و نفرت و انزجار است، دور می‏ریزم. من آزاد، روشن و شفاف و پر از انرژی ام.
- من از موفقیت لبریزم.
- من همنام بعضی پیامبرانم. نام دیگر من مانند نام دانیال پیامبر است؛ زیرا دانیال یعنی «خدا نگهدار من است.»
- من خود را موفق می‏دانم.
- همه موانعی را که بر سر راه بیان کامل و کامروایی زندگی من وجود دارند، بر خواهم داشت.
- دنیا بسیار زیبا و دوست داشتنی است.
- کائنات از وفور نعمت لبریز است و همواره خدا روزی رسان است.
- همه را عفو می ‏کنم و می ‏بخشم.
- من از خوبی و نیکی و خدمت و توفیق آکنده‏ ام.
- من خدا را به روشنی ستارگان در دل زیبای شبانه آسمان احساس می‏کنم.
- من با خدا هستم و خدا با من است. پس من تماماً موفقیت هستم.

تجسم موفقیت
تجسم موفقیت تنها یک فن یا تلقین نیست؛ مقامی از دل آگاهی است که از خزانه غیب صادر می شود؛ اما شرایطی دارد. نخستین شرط آن نیّت است که با سه عنصر «آرزو، باور و پذیرش» تعریف شد. در پرتو تجسم موفقیت، انسان به جایگاهی رفیع نائل می‏شود و در می ‏یابد که خود، آفریدگار بی ‏وقفه عالم خویش است. تجسم موفقیت و ایمان به آن، سبب می شود میان خود و خدا جدایی یا فاصله‏ ای احساس نکنیم. ما تجلی خدا هستیم و همه هستی در وجود ما است، ما در باطن خود صاحب همه چیز هستیم. تجلی از طریق تجسم موفقیت یعنی فرایند دریافت و ادراک این حقیقت و مرئی ساختن قدرت الهی وجودمان در عرصه‏ های زندگی است.
جالب این که همه ما در ژرفای دل خود از غایت برتر خویش باخبریم. همه ما می‏دانیم در وجود ما قدرت‏هایی نهفته است که اگر به کار افتد، جهان ما دگرگون می ‏شود. بسیاری از ما سال‏ها است با موتورهای خاموش و بدون برنامه و خطی زندگی کرده‏ ایم، در حالی که 90 درصد ما میدانیم قدرت‏های زیادی در درون ما به ودیعه گذاشته شده است. این داستان شاید برای بسیاری از ما به شیوه‏ های گوناگون روی داده است. یکی از دوستان تعریف می‏کرد:
روزی یک کش محکم پول را به دست گرفته بودم تا با انگشتان دو نیم کنم. ابتدا آن را دور دو انگشت سبابه پیچاندم و با دو دست کشیدم؛ اما پاره نشد. سپس با چهار انگشت هر دو دست آن را کشیدم؛ ولی پاره نشد. سپس محکم با تمام انگشتان و کف دست آن را از دو طرف کشیدم؛ اما پاره نشد. چون احساس می‏کردم کسی مرا نمی‏بیند، پاهای خود را دراز کردم، یک طرف کش را به انگشت پا قلاب کردم و با دو دست آن را کشیدم؛ ولی پاره نشد. متحیر، مأیوس و ورشکسته حلقه کش را بیرون آوردم. برادرم که مرا زیر نظر داشت، فاتحانه به میدان آمد و گفت:فلانی تو همیشه ناتوانی، اصلاً بی ‏عرضه‏ ای، این کش را به یک کودک 6 ساله بده تا با دو انگشت قطع کند و… . در یک لحظه غیرتی شدم، نیرویی عجیب در درونم فوران کرد و حلقه کش را با دو انگشت سبابه و با کمترین فشار پاره کردم.
راز این موفقیت آشکار است. انسان برای موفقیت در هر کاری به مثلث باور، ایمان و تلاش نیاز دارد. این جمله معروف ارشمیدس، ریاضی دان بزرگ یونان، را هرگز نباید فراموش کنیم:«اهرمی از ایمان و باور به من دهید، تا من بدون محاسبات ریاضی زمین را جابجا کنم.»
تردیدهای گذشته، ترس‏های قدیمی، تلقین‏های اطرافیان، ترمزهای فکری، توقف‏ها و سکون‏های کهنه که اطراف ما را احاطه کرده‏اند، درهای موفقیت را به روی ما بسته‏اند. قفل‏های مذکور را نمی‏توان شکست. این قفل‏ها باید گشوده شوند؛ چون گاه شکستن قفل به ساختمان زیبای موفقیت آسیب می رساند. پس باید کلیدها را یافت و قفل‏ها را گشود.

کلیدهای موفقیت‏

    برنامه ریزی:برنامه‏ریزی برای موفقیت برج مراقبت پیشروی به سمت اهداف است.
    خودباوری:اساس ایمان خودباوری است. انسان خودباور به توان خویش ایمان دارد و ایمان انتظاری مطمئن است.
    حرکت:خروج از سکون و عدم توقف ضامن موفقیت است؛ اما حرکتی که حساب شده و طبق برنامه باشد.
    جرأت:عدم هراس و این پا و آن پا کردن و حتی پذیرش شکست‏ها اساس موفقیت است.
    خودتشویقی:خود تشویقی به معنای خود شیفتگی نیست. انسان گاه نیاز دارد فهرست موفقیت‏های خود را تنظیم کند و حتی به بعضی تقدیر نامه‏ ها و سپاسنامه‏ ها چشم بیندازد تا باور کند دوباره می‏تواند موفقیتی جدید به وجود آورد.
انسان برای موفقیت باید بلند نظر باشد و از بلند پروازی معقول نهراسد. باید به جای غرق شدن در نهرهای کوچک به سمت دریاهای موفقیت حرکت کند؛ از جویبار حقیری که به چاله‏ای می‏ریزد، هیچ کس مروارید صید نخواهد کرد. شاهین موفقیت در افق‏ها و بلندی‏ها است و مروارید توفیق در اقیانوس‏ها. باید بلند نظر و بلند پرواز و غواص بحرهای بی‏کران بود و باور داشت که دستان خداوند همواره به سمت انسان‏های جویای موفقیت گشوده است؛ به قول شاعر:ما از خدا گم شده‏ایم او به جست و جو است.

منبع: نمناک

علی صدیقی بازدید : 34 یکشنبه 08 مهر 1397 نظرات (0)
مجله موفقیت: تصمیم گرفتیم که جمله های شخصیت های مختلف را درباره «موفقیت» نقل کنیم؛ تا بدانید و باخبر باشید که دیگران درباره مفهوم موفقیت، چه گفته اند و چه نظراتی دارند. این شما و این هم جمله هایی درباره موفقیت.
 
سخنان بزرگان جهان در مورد «موفقیت» 

•    از دست دادن امیدی پوچ و محال، خود موفقیت و پیشرفتی بزرگ است. شکسپیر

•    به گمان من انسان برای موفقیت در زندگانی باید بتواند در چهار زمینه استاد شود: مناسبات، تدارکات، نگرش و رهبری. جان ماکسول

•    میزان بزرگی و موفقیت هر فرد بستگی به این دارد که تا چه حد می تواند همه نیروهای خود را در یک کانال بریزد. اریسون سووت ماردن

•    موفقیت کلید شادی نیست، شادی کلید موفقیت است؛ اگر آنچه انجام می دهی دوست بداری، موفق خواهی بود. هرمن کین

•    همه خوشبختی ها و موفقیت هایی که به من روی آورده، از درهایی وارد شده که آنها را به دقت بسته بودم. لرد بایرون

•    راه موفقیت، همیشه در حال ساخت است؛ موفقیت پیش رفتن است، نه به نقطه پایان رسیدن. آنتونی رابینز

•    موفقیت بر روی ستون های شکست شکل می گیرد. سری چتری

•    نمی توانم فرمول موفقیت را برای شما بیان کنم؛ اما اگر فرمول شکست را می خواهید آن است که بکوشید همه را راضی نگه دارید. اسوپ

•    موفقیت، کم و بیش در دسترس همه هست، اما دامنه توفیق در زندگانی شخص، بدون توان رهبری محدود است. جان ماکسول

•    شکست بیش از موفقیت آموزنده است؛ کسی که هیچ گاه اشتباه نمی کند، هرگز به جایی نمی رسد. راکفلر
 
سخنان بزرگان جهان در مورد «موفقیت»

•    شکست یک عامل نیروبخش است، نه یک بازدارنده؛ هر شکست بذری از موفقیت در دل دارد. ناپلئون هیل

•    کارایی اساس بقا است، اما لازمه موفقیت ثمربخش بودن است. جان ماکسول

•    موفقیت در این نیست که چه چیزی در پیش رو داریم، موفقیت در این است که چه چیزی در پشت سر به جا می گذاریم. کریس ماسگرو

•    هرکس خواهان موفقیت است باید یاد بگیرد که ناکامی جزء حتمی فرایند پیشرفت است. برادرز

•    من معتقدم موفقیت زمانی به دست می آید که یک قدم جلوتر برویم؛ یعنی ضمن استقبال از ناملایمات و سختی ها شکست را بخشی از زندگانی خود بدانیم. جان ماکسول

•    علت موفقیت آدم های موفق این است که خرد خود را در کوره های ناکامی پیدا کرده اند. خرد حاصل از کامیابی بسیار اندک است. ویلیام سارویان

•    موفقیت، مساوی با رسیدن به هدف نیست، بلکه خود سفر است. جان ماکسول

•    مهم ترین عنصر فرمول موفقیت عبارت است از شیوه کنارآمدن با مردم. تدی روزولت

•    اگر آن قدر ضعیف و ناتوان نبودم که برای زنده ماندن خود ناگزیر به کوشیدن باشم، هرگز نمی توانستم به چنین کارهایی دست بزنم و به موفقیت برسم. چارلز رابرت داروین

•    موفقیت تنها نصیب معدودی می شود و این درحالی است که کثیری از مردم در رویای موفقیت به سر می برند. جان جانسون

•    رمز موفقیت، پایبندی به هدف در زندگی است. بنجامین دیزرائیلی

•    همه چیز به طرز برخورد و نگرش شما بستگی دارد. مسایل می توانند شما را با مشکل یا با موفقیت رو به رو سازند. جان ماکسول

•    موفقیت مانند کشتی گرفتن با یک گوریل است. وقتی که خسته شدید، دست از مبارزه نمی کشید، بلکه هنگامی می توانید استراحت کنید که گوریل را از پای درآورده باشید. روبرت اشتراوس

•    یادگیری مداوم حداقل شرط لازم برای موفقیت در هر زمینه ای است که در آن فعالیت می کنید؛ هر روز چیز جدیدی بیاموزید. برایان تریسی
 
سخنان بزرگان جهان در مورد «موفقیت»

•    نخستین قانون موفقیت، تمرکز است. ویلیام ماتیوس

•    تنها ابزار موفقیت که به یقین به آن نیاز دارید، صرف نظر از این که کارتان چیست این است که بیشتر و بهتر از آنچه از شما انتظار می رود کارآیی داشته باشید و به ارایه خدمات بپردازید. آگ ماندینو

•    بسیاری از افراد خوب موفقیت را می بینند. برای من موفقیت با تکرار خطا و درون بینی آن به دست می آید. در حقیقت، موفقیت حاصل یک درصد کار است که خود از 99 درصد خطا به دست آمده است. سوشیرو هوندا

•    زمانی که دانش یک مرد برای موفقیت کافی است، اما تقوای او کافی نیست، هرچه را که او ممکن است به دست آورد دوباره از دست خواهد داد. کنفسیوس

•    بزرگ ترین موفقیت عبارت است از اعتماد یا سازش کامل بین اشخاص صمیمی. رالف والدو امرسون

•    اگر کسی استعداد طبیعی داشته باشد بازهم باید برای موفقیت تمرین کند و آماده شود. جان ماکسول

•    کسی که از تمام کمک های خارجی چشم بپوشد و آن را دور اندازد و شخصا وارد میدان شود و به نیروی خود برپا ایستد، کسی است که نیرومندی و موفقیت را برایش پیش بینی می کنم. رالف والدو امرسون

•    اگر حداکثر تلاش خود را کرده اید، حتما به موفقیت هایی هم رسیده اید. قرار نیست همه به نهایت برسند. همه بهترین فروشنده یا بهترین بازیکن بسکتبال نخواهند شد، باوجود این شما هم می توانید یکی از بهترین ها باشید. مایکل جردن

•    موفقیت خود را با موفقیت دیگران پیوند دهید تا آنان شما را به جلو برانند و موجب حداکثر پیشرفت شما شوند. جوزف مک کلندون

•    موفقیت از آن کسانی نیست که هرگز دچار ناکامی نشده اند، بلکه متعلق به کسانی است که هرگز برای ازسرگرفتن مبارزه، بیم و هراسی ندارند. هانری کپ
 
سخنان بزرگان جهان در مورد «موفقیت»

•    علاقه، اندیشه و مطالعه چیزهایی هستند که شما را به سوی موفقیت سوق می دهند. وس رابرتز

•    همیشه به خود اعتماد داشته باشید. اگر یک بار کاری را با موفقیت انجام داده باشید، بازهم می توانید. آنتونی رابینز

•    موفقیت برای شخاص کم ظرفیت مقدمه گستاخی است. مثل ایتالیایی

•    ایمان و باور ما در ابتدای هر مسوولیت دشواری تنها عاملی است که موفقیت نهایی مان را تضمین می کند. ویلیام جیمز

•    از موفقیت دیگران همان اندازه خوشحال باش که از موفقیت خودت خشنود می شوی. کریستین لارسون

•    اعتماد به نفس ضرورتا تضمین کننده موفقیت نیست، اما عدم اعتماد به نفس به یقین باعث شکست می شود. آلبرت بندورا

•    به یاد داشته باش که برای موفقیت، بیش از هر چیز به اراده و تصمیم نیاز داری. آبراهام لینکلن

•    کسی که کار کوچکی انجام می دهد، باید مقدار ناچیزی فداکاری کند؛ کسی که می خواهد موفقیت بزرگی را به دست آورد، باید به میزان زیادی فداکاری کند. جیزم آلن

•    اگر به هر تیمی که موفقیت بزرگی به دست آورده نگاهی بیندازید متوجه می شوید که رهبری قدرتمند دارد. جان ماکسول

•    موفقیت، نتیجه تشخیص درست است؛ تشخیص درست، نتیجه تجربه است؛ تجربه نیز اغلب نتیجه تشخیص نادرست است. آنتونی رابینز

•    موفقیت در آرزوها، نسبت مستقیم با قدرت اراده ما دارد. دیل کارنگی

•    آرامش و اطمینان، بهترین موفقیت است. اوستن

•    سه جمله برای دستیابی به موفقیت: 1) بیشتر از دیگران بدان، 2) بیشتر از دیگران کار کن، 3) کمتر از دیگران توقع داشته باش. منتسب به ویلیام شکسپیر

•    اگر به دنبال موفقیت نروید خودش به دنبال شما نخواهد آمد. ماروا کلینز

•    حتی دارکوب نیز موفقیت خود را مدیون تلاش پیوسته و کوبیدن نوکش است تا به هدف نایل شود. کولمن کاکس

•    موفقیت به سراغ کسانی می آید که آن قدر در تلاشند که وقت نمی کنند دنبال آن بروند. هنری تورئو

•    پیش از آنکه بالارفتن از نردبان موفقیت را آغاز کنید، مطمئن شوید که نردبان را به ساختمان مناسب تکیه داده اید. استفان کاوی

•    راز موفقیت در این است که بتوانیم ایده های دیگران را کسب کنیم و به مسایل، هم از دید خود و هم از دید دیگران بنگریم. هنری فورد

•    شاهراه موفقیت پر از زن هایی است که شوهران خویش را به پیش می برند. توماس دوار
 
سخنان بزرگان جهان در مورد «موفقیت»

•    اگر داشتن فکر و اندیشه مثبت به تنهایی کارساز بود، باید همه در کودکی اسب های کوچک داشته و اکنون نیز زندگی رویایی داشته باشیم؛ هر موفقیت بزرگ با عمل به دست می آید. آنتونی رابینز

•    گاهی افرادی به موفقیت های بزرگ می رسند، تنها به این دلیل ساده که نمی دانند کاری که به آن دست زده اند، بسیار دشوار، بلکه غیرممکن است. آنتونی رابینز

•    یکی از کلیدهای موفقیت این است که پیوندی سازنده بین کارهایی که انجام می دهیم و چیزهایی که دوست داریم به وجود آوریم. آنتونی رابینز

•    راز موفقیت آن است که شغل خود را جزء سرگرمی های خویش قرار دهید. مارک تواین

•    به جای اینکه سعی کنید مرد موفقیت باشید، سعی کنید مرد ارزش ها باشید. آلبرت اینشتین

•    یک روش عالی برای موفقیت در کار این است: افکارتان را روی کاغذ بیاورید. برایان تریسی

•    قبل از هر چیز دیگر، آماده شدن راز موفقیت است. هنری فورد

•    راز موفقیت این است: هدف را بی وقفه دنبال کنید. آنا پاولوفا

•    من از اشتباه بیش از موفقیت درس آموختم. سرهنری دیوی

•    به دست آوردن آنچه که ما آرزویش را داریم موفقیت است، اما چیزی را که برای به دست  آوردن آن تلاش نمی کنیم  خوشبختی است. لوسیا

•    اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر مفهومی نداشت. موریس مترلینگ

•    اول مشورت، دوم تصمیم و سوم انتخاب سه رکن موفقیت هستند. لوپ دووکا

•    احسان منفی، ترمز موفقیت ماست؛ ترمزهای خود را رها کنید. برایان تریسی

•    هر موفقیت بزرگی نتیجه هزاران تلاش کوچک و عادی است که مورد توجه و ستایش دیگران قرار نمی گیرد. برایان تریسی

•    هرچه صبر بیشتر باشد، دقت بیشتر است و هرچه دقت بیشتر باشد، موفقیت بیشتر است. کریستوفر مارلو

•    بیشتر افراد برای مرگ ناگهانی آماده ترند تا موفقیت ناگهانی. گیل فلان

•    مرد عاقل همواره 9 نکته را درنظر دارد: روشن دیدن، خوب گوش دادن، مهربان سخن گفتن، آداب داشتن، راستگو بودن، انجام وظیفه کردن، پرسیدن هنگام تردید، خود را از خشم دور نگاه داشتن و در عین موفقیت، عادل و منصف بودن. کنفوسیوس

•    هرجا موفقیت بزرگی ببینید، انبوهی از ناکامی ها را در مسیر آن مشاهده می کنید. آنتونی رابینز

•    هیچ موفقیت حقیقی به دست نمی آید، مگر اینکه با ارزش های اساسی ما مطابقت داشته باشد. رابینز

•    موفقیت، سکه ای است که روی دیگر آن ناکامی است. آنتونی رابینز

•    الهام بخش زندگی من، شرح حال کسانی بوده است که امکانات و استعدادهای خود را به کار می گیرند تا به موفقیت ها و نتایجی تازه، چه برای خود و چه برای دیگران دست یابند. آنتونی رابینز

•    موفقیت امر ساده ای است؛ نخست تصمیم بگیرید که به درستی چه می خواهید، آن گاه تصمیم بگیرید که در صورت رسیدن به آرزوها، بهای آن را بپردازید و بعد هم آن بها را پرداخت کنید. بانکر هانت
علی صدیقی بازدید : 48 یکشنبه 08 مهر 1397 نظرات (0)

هم‌زمان با شناخته‌شدن به‌عنوان فردی موفق‌، تقریبا همیشه می‌توانید منتظر افراد حسود در زندگی‌تان باشید. آدم‌های حسود یا تماما ارزشمند بودن شما را زیر سؤال می‌برند یا به‌احتمال بیشتر، به موردی از موارد موفقیت‌هایتان حسادت می‌ورزند. حسودها تأثیر منفی خودشان را به‌سادگی بر زندگی دیگران تحمیل می‌کنند. درحالی‌که طبیعتا ما آدم‌ها دل‌مان نمی‌خواهد مورد حسادت و بی‌مهری دیگران قرار بگیریم؛ اما واقعیت این است که بودن در کنار افراد حسود تقریبا اجتناب‌ناپذیر است، به‌خصوص وقتی که شما موفقیت را در آغوش گرفته‌ باشید. بنابراین، گزینه‌های پیش‌رویتان یکی این است که به آنها اجازه بدهید، بر شما اثر بگذارند یا اینکه کاری کنید که از حسادت‌شان به نفع خودتان بهره ببرید. در این نوشته به ده نکته اشاره می‌کنیم که با کاربرد آنها می‌توانید از رفتار آدم‌های حسود به‌عنوان سوخت حرکت در مسیر موفقیت‌تان بهره‌مند شوید.

 

 

 

 

۱. اگر به شما حسودی می‌کنند، یعنی شما در مسیر درست هستید

ظهور تعدادی آدم حسود در اطراف‌تان این پیام را می‌رساند که به درجه‌ی مشخصی از موفقیت نائل شده‌اید. اگر هیچ دستاوردی نداشتید، آن‌وقت تقریبا هیچ‌کس آن‌قدر توجهی به شما نداشت که انتقادی به شما وارد کند.

 

وقتی آدم‌های حسودی در اطراف‌تان هستند که به شما و کارتان حسادت می‌کنند، این را نشانه‌ای بدانید که خبر از حرکت شما در جاده‌ی موفقیت دارد. حسادت‌ها را گواهی بر درستی کارهایی بگیرید که انجام داده‌اید.

 

 

 

۲. از رفتار و اخلاق آن‌ها بیاموزید که پذیرای دیگران باشید

مواجهه با رفتارهای ناخوشایند دیگران، می‌تواند به شما بیاموزد که نسبت به سایرین، آدم‌ پذیراتری باشید. به‌جای تکرار رفتار‌هایی که اطرافیان حسودتان در قبال دیگران انجام می‌دهند، رفتار معکوس آنها را در پیش بگیرید. با چنین نگاهی به‌مرور آگاهی و همدلی‌تان نسبت به احساسی که دریافتِ بازخوردِ منفی در افراد ایجاد می‌کند، رشد پیدا می‌کند.

 

پس از این، زمانی که با افرادی رو‌به‌رو می‌شوید که شرایط مشابه خودتان را دارند، می‌توانید از آن‌ها حمایت کنید و برای‌شان انگیزه‌بخش باشید. این رفتار شما هم به دیگران یاری می‌رساند و هم برای شما ارتباطات معناداری را با افراد موفق برقرار می‌کند.

 

۳. از انتقادات آن‌ها برای ارزیابی خودتان بهره ببرید

هرچند بسیاری از انتقادها ریشه در حسادت دارند، گاهی پیش می‌آید که با انتقادی موجّه روبه‌رو شوید. در این مواقع، نباید ناراحتی به دل بگیرید، بلکه باید به حرفی که دیگران برای گفتن دارند گوش بسپارید. گاهی انتقادها به شما کمک می‌کنند که به آدم بهتری تبدیل بشوید.

 

مثلا اگر روی پروژه‌ای کار می‌کنید که برای محیط‌زیست مخاطره‌آفرین است و شما متوجه این نکته نبوده‌اید، در این زمان، گوش‌سپردن به حرف‌های آدم‌های حسود می‌تواند نکته‌ای را که از نظر دور داشته‌اید، به شما یادآوری کند.

 

شما می‌توانید از نظرات دیگران کمک بگیرید تا متوجه فرصت‌هایی شوید که در آن‌ها، آن‌جور که باید، ظاهر نشده‌اید. شناختن این نقاط به شما قدرت می‌دهد تا آدم بهتری بشوید.

 

۴. متواضع‌تر باشید

در مواجه با انتقاد می‌توانید مسیر دشوار اما سازنده‌ای را انتخاب کنید: در زندگی، زمان‌هایی وجود دارد که یا می‌توانید مقابله‌به‌مثل کنید و یا می‌توانید کاری را انجام دهید که درست باشد. ممکن است شما موفق‌تر از آدم‌های حسودی باشید که اوقات سختی را برای‌تان ایجاد کرده‌اند.

 

منظور این است که شما باید در واکنشی که دارید متواضع باشید. لازم نیست که خودستایی کنید یا سعی کنید که اعتبار خودتان را بیش از پیش تأیید کنید. درعوض، به غریزه‌تان اطمینان کنید و متواضع و محترمانه واکنش خود را نشان بدهید.

 

۵. از حسودها برای آموختن درباره‌ی حل تعارض استفاده کنید

سروکار داشتن با آدم‌های حسود در کنار همه‌ی مشکلاتی که دارد، فرصتی را فراهم می‌کند تا بهتر بتوانید تعارض‌ها را حل‌وفصل کنید. ممکن است در فضای مجازی یا در یک مراسم فردی به‌شدت شما را به چالش بکشند و شما را در موقعیت دشوار قرار بدهند.

 

از این تجربه مانند فرصتی برای آموختن درباره‌ی تعارض بهره ببرید. گاهی تنها لازم است از ماجرا عبور کنید و پاسخی ندهید؛ در مواقع دیگر، واکنش‌تان باید اندکی متفاوت باشد.

 

۶. بیاموزید که خشم‌تان را کنترل کنید

مدیریت خشم در زندگی کار دشواری است. مردم ممکن است حرف‌هایی بزنند که شما را به دلایل متفاوتی، بسیار خشمگین کنند. در عوضِ مقابله‌به‌مثل بیاموزید که واکنش خود را به‌آرامی بروز دهید.

 

از تمام کلمات و رفتارهای منفی که ممکن است قربانی آن شده باشید، به‌نفع خودتان استفاده کنید. اگر بتوانید در چنین موقعیت پرفشار یا اضطراب‌آوری بر خود مسلط بمانید، یاد می‌گیرید که خشم‌تان را در اختیار بگیرید. ثمره‌ی این توانایی را به‌دفعات بی‌شمار در زندگی مشاهده خواهید کرد.

 

۷. نادیده گرفتن اثرات منفی را در مواجهه با حسودان یاد بگیرید

در زندگی‌ با آدم‌های منفی فراوانی رو‌به‌رو خواهید شد. ما نمی‌توانیم همه را مجبور کنیم که دوست‌مان داشته باشند. به همین دلیل می‌توان از آدم‌های حسود به‌عنوان افرادی ارزشمند برای فراگرفتن این درس‌ استفاده کرد.

 

آموختن این درس که قرار نیست همه ما را دوست داشته باشند، به شما این امکان را می‌دهد تا توجه‌تان را روی مسائلی متمرکز کنید که اهمیت بیشتری دارند، برای مثال: حضور داشتن در لحظه، چالش‌هایی که با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنید و تلاش برای تبدیل شدن به انسانی بهتر.

 

۸. از آدم‌های حسود برای تقویت تفکری مستقل‌تر بهره ببرید

ممکن است شما با توهین‌هایی عمیقا شخصی مواجه شوید که باورها و شخصیت شما را نشانه می‌روند. با وجود این، قرار نیست خود را با باورهای فرد دیگری تطبیق بدهید. در عوض، باید به آنچه شما را منحصر‌به‌فرد می‌کند افتخار کنید.

 

اگر بیاموزید خود را به‌خاطر همان‌که هستید دوست داشته باشید، آن‌وقت می‌توانید با فکری مستقل‌تر زندگی کنید. این نحوه‌ی زندگی میزان رضایت و موفقیت‌تان را افزایش می‌دهد.

 

۹. به آدم‌های حسود فرصت بدهید که انگیزه‌ی شما باشند

 

 

دیگران ممکن است به شما بگویند کسب‌وکار شخصی‌تان هرگز به موفقیت نمی‌رسد یا شما هرگز به اهداف‌تان دست پیدا نمی‌کنید. شما می‌توانید از این واکنش‌های منفی به‌عنوان انگیزه‌ای برای موفقیت استفاده کنید. نیازی نیست در این میان چیزی را به کسی ثابت کنید.

 

با این حال، اگر فکر می‌کنید با دستیابی به موفقیت می‌توانید حسودان را ساکت کنید، از این حال بهره بگیرید و به‌عنوان انگیزه‌ای برای سخت‌تر تلاش کردن از آن استفاده کنید.

 

۱۰. قدردان پیروزی‌هایتان باشید

آدم‌های حسود علاوه‌‌بر موارد بالا می‌توانند کمک کنند تا شما نسبت به پیروزی‌هایتان بیشتر قدردان باشید. رسیدن به موفقیت بعد از اینکه آدم‌های بسیاری به شما گفته‌اند که از پس کاری برنخواهید آمد، احساسی فوق‌العاده است.

 

شما باید نسبت به ظرفیت‌هایی که می‌توانید در زندگی‌تان به دستاوردهای بالفعل تبدیل کنید، احساس غرور داشته باشید. آدم‌های حسود می‌توانند به شما یادآوری کنند که باید قدردان موفقیت‌هایتان و سپاسگزار تمام خوبی‌هایی باشید که در اختیار دارید.

 

منبع: چطور

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 70
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 38
  • بازدید امروز : 14
  • باردید دیروز : 113
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 14
  • بازدید ماه : 228
  • بازدید سال : 809
  • بازدید کلی : 7,742